کپی شد
كرامت و روح الاهی
قرآن كريم گوهر اصلى انسان را به عنوان يك موجود شريف و كريم معرفى مىكند كه اگر انسان كريم شود راه طبيعى خويش را پيموده و گوهر اصيل خود را بازيافته است و چون اطاعت و صعود، مناسب با گوهر اصلى انسان است، بنابراين، عصيان و سقوط بر انسان تحميل است، اما كرامت چنين نيست؛ زيرا گوهر آدمى كريم است. خداى بزرگ مىفرمايد: ما انسان را گرامى داشتيم.[i] چون در خلقت او گوهرى كريم به كار رفته است. اگر انسان مانند ساير موجودات فقط از خاك خلق مىشد، كرامت براى او ذاتى يا وصف اوّلى نبود. ولى انسان داراى فرع و اصلى است؛ فرع او به خاك بر مىگردد و اصل او به اللَّه منسوب است. خداى كريم در قرآن مجيد روح را به خود نسبت داد و جسم را كه به خاك و طبيعت مرتبط است. به طين منسوب كرد.[ii] نفرمود من انسان را از گل و روح مجرّد خلق كردم، بلكه انسان را از گل ساختم، سپس از روح خود در او دميدم و چون روح انسانى به خداوندى كه معلم اكرم است، ارتباط دارد. پس سهمى از كرامت دارد و روح الاهی به معناى روح كرامت است.[iii]
[i] اسراء، 70.
[ii] ص، 72 – 71.
[iii] جوادى آملى، عبداللَّه، كرامت در قرآن، ص 62.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید