کپی شد
قیام سلیمان بن صرد خزاعی
قبل از حرکت عبیدالله بن زیاد به سوی شام، وی والی بصره و عمرو بن حریث؛ جانشین وی در کوفه بود. وی در ابتدا قصد داشت از مردم برای خود بیعت بگیرد اما مردم کوفه و بصره زیربار بیعت او نرفتند[1]؛ پس او به طرف شام حرکت کرد. در این هنگام مردم کوفه برای انتخاب حاکم دچار تردید شدند. آنها ابتدا میخواستند عمر بن سعد، قاتل امام حسین (علیه السلام) را به عنوان حاکم انتخاب کنند که زنان قبیله همدان به مسجد جامع کوفه آمدند و با گریه و زاری نگذاشتند او به حکومت انتخاب شود[2]. عبدالله بن یزید انصاری به دستور ابن زبیر وارد کوفه شد و توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند.[3]
از طرف دیگر، با حضور مختار ثقفی در کوفه، طرفداران عمر بن سعد او را زندانی کردند، زیرا مختار معتقد بود ابتدا باید قاتلان امام حسین (علیه السلام) حاضر در کوفه، به سزای اعمال شان برسند، ولی سلیمان معتقد بود کشتن قاتلان امام حسین (علیه السلام) جنگ داخلی بیحاصلی را ایجاد میکند و بدین ترتیب عدهای از شیعیان به طرفداری از مختار، از نهضت سلیمان جدا شدند. با توجه به مسایل پیش آمده، مانند نامزد شدن ابن سعد برای امارت کوفه و حبس مختار که نشان از قدرت مخالفان اهل بیت (علیهم السلام) در کوفه داشت، لذا شیعیان کوفه که از سال ۶۱ هجری در فکر ایجاد یک حکومت اسلامی بودند، فعالیتهای خود را مخفیانه انجام میدادند؛ زیرا طرفداران خاندان بنیمروان، عبد الله بن زبیر و قاتلان امام حسین (علیه السلام) در کوفه به عنوان دشمنان آنان مطرح بودند و هرگونه بی دقتی در کار، باعث شکست این نهضت و در نهایت، نابودی شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) میشد[4].
آری، در آن آشوب و طغیان انحرافات، تنها شیعیان کوفه بودند که میتوانستند اعتقاد اصیل شیعه را حفظ کرده و پاسدار آن باشند.[5]
با توجه به همه مسائل، در شب اول ربیع الاول سال ۶۵ هجری قیام توابین آغاز شد.[6] آنها ابتدا به کربلا رفته و با مولای خود تجدید بیعت کردند؛ سپس به منطقۀ عین الورده در نزدیکی قرقیسیا رفتند و سلیمان بن صرد سخنانی را بیان کرد و به یاران خود سفارش کرد که مانند علی (علیه السلام) با دشمنان بجنگند. از مسایلی که میبایست در قیام غیرتمندانه سلیمان بن صرد مد نظر داشت، شعار آنان است که قیام خود را با فریادهای “یا لثارات الحسین (علیه السلام)” معرفی کردند.[7] وی همچنین به شیعیان بصره و مدائن نیز نامه نوشت که البته آنان دیر به صحنه جنگ رسیدند.[8]
در ابتدا، جنگ به فرماندهی سلیمان آغاز شد، بعد از او، مسیب بن نجبه فزاری، عبدالله بن سعد بن نفیل، خالد بن سعد و بعد عبدالله بن وال فرماندهی را به عهده داشتند. پس از شهادت آنها فرماندهی با رفاعة بن شداد ادامه یافت[9] که او صلاح دانست باقی مانده نیروها به کوفه بازگردند و آنها بعدها به نهضت مختار پیوستند، ولی خود با گفتن جمله “فزت ورب الکعبه” به شهادت رسید.[10]
[1]. امین عاملی، سید محسن اصدق الاخبار، سید امین، ص ۹-۸.
[2]. همان.
[3]. همان، ص۱۰.
[4]. حلی، این نما، ذوب النضار، ص ۸۰-۷۹.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۳۵۵؛ حسینی میلانی، سید علی، نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار، ج ۱۵، ص ۳۰.
[6]. اصدق الاخبارص ۱۱.
[7]. همان، ص ۱۹- ۱۱.
[8]. رئیس شیعیان بصره، مثنی بن مخرمه و رئیس شیعیان مدائن، سعد بن حذیفه بوده است. بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۳۶۶؛ اصدق الاخبار، ص ۲۹.
[9]. ذوب النضار، ص ۸۶؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۶۰؛ بحرانی، عبدالله، العوالم، الامام الحسین (ع)، ص ۶۷۹.
[10]. ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج ۸، ص ۲۵۴؛ روحانی، سید حمید، مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج ۵، ص ۳۴۰-۳۴۱؛ سایت امامت پدیا.