Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

قرآن و تعداد رکعات نماز

قرآن کتابی است که بر طبق اقتضای ساختار خود، معارف (احکام، عقاید و تاریخ و…) را به گونۀ اختصار و کلی بیان کرده و تفصیل و تفسیر آن را بر عهدۀ پیامبر اکرم (ص) نهاده است. پیامبر اکرم (ص) نیز با دستور الاهی این مقام را پس از خود به ائمۀ معصومین (ع) از اهل بیت واگذار کردند؛ زیرا از نظر قرآن پیامبر (ص) دارای چهار منصب الاهی است:

1. منصب تلقی وحی و دریافت پیام الاهی که در آیات فراوانی[1] به آن اشاره شد.

2. منصب ابلاغ وحی و ابلاغ پیام الاهی.[2]

3. منصب تبیین وحی و تفسیر پیام الاهی.

پیامبر (ص) باید آیات قرآن کریم را برای مردم تفسیر کند تا مردم بتوانند مراد خدا را در آیات قرآن بفهمند. قرآن کریم در مورد منصب تبیین وحی می فرماید: “ما اين ذكر [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، تا آن چه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند”.[3]

4. منصب اجرای قرآن و پیاده کردن احکام و دستورات الاهی. با وفات پیغمبر (ص) دو منصب از مناصب چهارگانه پیامبر (ص) یعنی “تلقی و ابلاغ وحی” نیز از میان جامعه رخت بر بسته است، ولی دو منصب دیگر پیامبر “تبیین وحی” و “اجرای احکام الاهی” باقی است. براساس حدیث ثقلین که مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است[4] و روایات متعدد دیگر این دو منصب برای ائمه (ع) ثابت است.[5]

منصور بن حازم می گوید به امام صادق (ع) عرض کردم من با مردمی مناظره کرده و به وی گفتم پیغمبر (ص) حجت خدا بوده و از دنیا رفته است، حجت بعد از پیغمبر (ص) کیست؟ گفتند قرآن حجت بعد از پیغمبر (ص) است، وقتی به قرآن نگاه کردم دیدم قرآن به گونه ای نازل شده که هر قومی اعم از زندیق، حروری و مرجئی می تواند به نفع مذهب خود از قرآن استدلال نماید، لذا فهمیدم که قرآن نیاز به قیّمی دارد که تمام تفاسیر آن را آگاه باشد و چون چنین شخصی را در بین مردم، غیر از علی بن ابی طالب (ع) نیافتم گواهی دادم که علی (ع) مفسر و قیّم قرآن بوده و بعد از حضرت نیز فرزندان حضرت به ترتیب حسن (ع) حسین (ع) علی بن الحسین (ع) و … مفسر و قیّم قرآن هستند.[6]

پس از این روایات به دست می آید که قرآن معارف را به طور مجمل و خلاصه بیان کرده و تفسیر و تبیین آن را بر عهدۀ معصومین (ع) نهاده است. در مورد نماز نیز قضیه به همین منوال است؛ چرا که قرآن کریم در موارد متعددی[7] از اصل وجوب نماز بحث کرده و نیز در مورد اوقات نمازهای پنج گانه بحث کرده است و می فرماید: نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپا دار و هم چنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است‏.[8]

در هر صورت اصل مسئلۀ نمازهای یومیه در قرآن بیان شده، اما تفصیل و جزئیات و بیان عدد رکعات آن بر عهدۀ قرآن ناطق که معصومین (ع) هستند، گذاشته شده است. پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) ائمه (ع) با عمل و گفتار خود تعداد رکعات نماز را بیان کردند. به عنوان نمونه یک روایت را در این جا نقل می کنیم:

مرحوم شیخ طوسی (ره) در کتاب تهذیب از فضیل بن یسار از امام صادق (ع) روایت می کند که حضرت فرموده اند: تعداد رکعات نماز واجب (یومیه) و نافلۀ آن 51 رکعت است که 17 رکعت آن، واجب و 34 رکعت مستحب است.[9]


[1] مثل بقره، 252؛  آل عمران 58 و 108 ؛ جاثیه 9؛ قصص، 3.

[2] نجم، 3 و 4.

[3] أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏. نحل، 44.

[4] صحیح ترمذی، ج 5، ص 621.

[5] اصول کافی، ج1، ص 192، ح3.

[6] وسائل الشیعة، ج 18، باب  131، ص 1330.

[7] قرآن کریم در 82 آیه از مسئله نماز یاد می کند، مثل آیات 3، 43، 45، 83 بقره و بقره، 110، 125، 153، 177، 238، 277 و سوره های دیگر قرآن.

[8] اسراء، 78.

[9] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی (ره)، ج 2، کتاب الصلاة، باب اول، ح 2.