کپی شد
فیلسوفان معاصر(4)
فهرست
1. آیت الله عبدالله جوادی آملی (دامت برکاته): وی در 1312 شمسی در آمل متولد شد. پس از اتمام دوره ابتدایی مدارس دولتی، دروس مقدماتی و سطوح علوم اسلامی را تا سال 1329 در مدرسه علوم دینی آمل آموزش دید. سپس عازم تهران شد و در مدرسه مروی سکونت گزید. در تهران نزد استادان برجسته آن زمان، سطوح عالی علوم دینی (فقه، اصول، فلسفه و عرفان) را فراگرفت. برخی از استادان او در علوم عقلی عبارتاند از: ابوالحسن شعرانی، محییالدین الهی قمشهای، محمدتقی آملی و محمدحسین فاضل تونی.
او در سال 1334 شمسی به قم مهاجرت کرد و در مدرسه حجتیه اقامت گزید و از دروس فقه و اصول استادان آن زمان، نظیر آیت الله محقق داماد، آیت الله بروجردی، آیت الله میرزاهاشم آملی و امام خمینی استفاده کرد. وی همچنین مدّتی طولانی از محضر علامه طباطبایی در زمینههای فلسفه، عرفان و تفسیر بهره برد.
تدریس متون فلسفی از بدایة الحکمه علامه طباطبایی تا کتاب الشفاء ابن سینا و اسفار اربعه ملاصدرا، و متون عرفانی از تمهید القواعد ابن ترکه تا فصوص الحکم ابن عربی، از فعالیتهای او بوده است. آثار منتشر شده آیت الله جوادی در فلسفه و عرفان اسلامی بسیار است. رحیق مختوم عنوان شرح او بر اسفار ملاصدرا است وتحریر تمهید القواعد، شرحی است بر تمهید القواعد که بازنویسی درسهای ایشان است.
آیت الله جوادی، به پیروی از استادش، علامه طباطبایی نسبت به تفسیر قرآن کریم اهتمام ویژهای دارد و بزرگترین حلقه درس تفسیر قرآن در حوزه علمیه از آن او است. در این درس، استاد جوادی از همه اندوختههای علمی خود، از حدیث و فقه و علوم قرآن گرفته تا ادب و کلام و عرفان و فلسفه، بهره میگیرد تا مخاطب را به فهم کلام الهی نزدیک سازد. او نیز همچون دیگر حکیمانِ حکمت متعالیه، به هماهنگی فلسفه، قرآن و عرفان، یا عقل و نقل و کشف پایبند است و خود مدرس حکمت، محقق عرفان، مفسر قرآن و رسوخ و تضلعش در هر سه رشته، مورد اتفاق خاص و عام است. تقریر نیرومند و همدلانه او با ابن عربی و ملاصدرا، محفل درس او را جاذبهای ویژه داده است.
تلاش در مباحث حکمت متعالیه و عرفان نظری و تفسیر قرآن، این حکیم متأله را از توجه به پرسشها و مسائل دنیای جدید بیگانه نساخته است؛ بلکه ایشان با استفاده از آن مبانی، درباره برخی مسائل نو نیز به اندیشهورزی و پاسخگویی پرداخته است. مباحثی چون دیدگاه اسلام درباره محیط زیست، مسئله زن، اخلاق حکومتی و نسبت عقل و وحی و علم و دین در این مقوله میگنجند.
اهتمام استاد جوادی به فلسفه، عرفان، تفسیر و کوشش در جمع بین برهان و عرفان قرآن، مبنایی معرفتشناختی و مابعد الطبیعی دارد. اساساً حکمت متعالیه صدرایی چیزی جز جمع بین این سه نوع معرفت نیست. حکمت متعالیه صرف دانستن مجموع معارف مختلف نیست. چنین نیست که شخصی با دانستن فلسفه و کلام و عرفان و دیگر معارف متکثر به حکمت متعالیه برسد؛ بلکه حکمت متعالیه معرفت واحد و بسیطی است که معارف دیگر را به نحو عالیتری دربردارد؛ آنچنانکه مطلق در عین وحدت، کثرات مقید را دربر دارد.[1]
از نظر ایشان نه تنها حکمت و اندیشه متعالی از جمع بین این سه منبع (تفسیر و فلسفه و عرفان) حاصل میشود، بلکه وجود و شخصیت شخص حکیم نیز در پرتو این سه منبع نور شکل میگیرد.[2]
2. آیت الله محمد تقی مصباح (دامت برکاته): او در سال 1313ش متولد شد، پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و سطوح علوم دینی در یزد، در سال 1330 شمسی برای تحصیل علوم دینی به مدّت یکسال در نجف اقامت کرد و سپس به قم رفت. فقه و اصول را نزد آیت الله عبدالکریم حائری یزدی، آیت الله سیدحسین بروجردی، امام خمینی و آیت الله محمدتقی بهجت آموخت؛ و از تعلیمات اخلاقی و معنوی آیت الله بهجت نیز بهره برد. او همچنین برای آموختن فلسفه و تفسیر قرآن و اخلاق و معنویت، بیش از دو دهه نزد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی زانوی شاگردی به زمین زد.
وی مباحث قرآنی و فلسفی را که از علامه طباطبایی استفاده کرده بود، محور مطالعات و تحقیقات خود قرار داد و به طور مستقل در این دو حوزه به تحقیق و تأمل پرداخت و در هر دو حوزه به آرای بدیعی دست یافت. درسهای «معارف قرآن» وی که در موضوعات مختلف فکر اسلامی تدریس و سپس منتشر گردید، تأثیر قابل توجهی در شکلگیری فکر اسلامی معاصر در حوزههای علمیه و سپس در جامعه اسلامی نهاد.
وی در شاخههای مختلف فلسفه، همچون منطق، مابعد الطبیعه، معرفتشناسی، سیاست، فلسفه اخلاق، و فلسفه دین تدریس کرده و دارای آثار متعدد و صاحب آرای ویژه است. درسهای نهایة الحکمه، الهیات شفا، برهان شفا و قسمتهایی از اسفار او، تحریر و منتشر و کانون مراجعه و مطالعه محققان بسیاری در فلسفه اسلامی است.
از ویژگیهای فلسفهورزی او، تحلیل دقیق مفاهیم و واژهها و کوشش در تحریر روشن محل نزاع است. از دیگر مختصات فلسفهورزی او در گفتار و نوشتار، کوشش در حفظ خلوص اندیشه و زبان فلسفی و نیامیختن آن با دیگر معارف است.
وی به جهت آشنایی با فلسفه و تفکر جدید غربی، بسیاری از مباحث فلسفی و کلامی را به نحو تطبیقی طرح و بررسی کرده است.
نقادی آرای فلاسفه، اعم از مسلمان و غیرمسلمان نیز ویژگی مهمی است که در اغلب مباحث وی به چشم میخورد. کتاب تعلیقة علی نهایة الحکمة او حاوی نقدهایی بر آرای فلاسفه اسلامی، به ویژه آرای استادش علامه طباطبایی، است.
او همچنین فلسفه و تفکر مارکسیسم را به تفصیل بحث و نقادی کرده است. کتاب پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک وی در زمان انتشار، از دقیقترین اثرها در رد اصول دیالکتیک مارکسی محسوب میشود و استقبال روشنفکران حوزوی و دانشگاهی را برانگیخت.
وی به نحو نظاممندی در حوزههای مختلف، هم آرای فلاسفه غربی را تحلیل و نقد کرده و هم به تأسیس و تقریر دیدگاههای اسلامی پرداخته است. برخی از این حوزهها، عبارتاند از: معرفتشناسی، الهیات، دینشناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست.
نوآوریهای او در مباحث مختلف فلسفی، فراوان است. در کتاب آموزش فلسفه، که اینک از متون درسی فلسفه در حوزه علمیه است، تحلیلها و دیدگاههای فلسفی خود را به زبانی روان و در عین حال عمیق بیان کرده است.[3]
[1]. جوادي آملي، عبدالله، رحيق مختوم، شرح حکمت متعاليه، ج1، قسمت 1، ص20.
[2]. برای آگاهی بیشتر به: سایت بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء، مراجعه شود.
[3]. برای آگاهی بیشتر به: پایگاه اطلاع رسانی آثار آیه الله مصباح یزدی مراجعه شود ؛ برگرفته از: پایگاه مجمع عالی حکمت اسلامی.