کپی شد
فیلسوفان معاصر (3)
فهرست
آیت الله شهید مرتضی مطهری (ره): او در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان خراسان دیده به جهان گشود. در دوازده سالگی برای تحصیل علوم اسلامی وارد حوزه علمیه مشهد شد. در 1316 برای ادامه تحصیل به قم رفت. دروس فقه و اصول را نزد برجستهترین استادان زمانش، نظیر آیات عظام حجت کوهکمری ، سيدصدرالدين صدر، سيداحمد خوانساري، سيدمحمد داماد و سيدحسين بروجردی تا عالیترین مراحل اجتهاد فراگرفت. در حدود 1323 در درسهای شرح منظومه و اسفار امام خمینی شرکت کرد و دوازده سال نیز از درسهای اخلاق، فلسفه و فقه و اصول امام خمینی بهره برد. پس از آشنایی با علامه طباطبایی در سال 1329 شمسی به حلقه فلسفی او پیوست و از شاگردان ممتاز او گردید؛ به طوری که علامه شرح اثر فلسفی مهمش؛ یعنی اصول فلسفه را به او واگذار کرد. وی فلسفه ابن سینا و قسمتهایی از حکمت متعالیه را نزد این حکیم بزرگ آموخت. وی همچنین مدتی از محضر درس حکیم میرزا مهدی آشتیانی (1306 ـ 1372 ق) و چندی نیز از محضر میرزاعلی آقای شیرازی استفاده کرد.
تدریس فلسفه اسلامی در حوزه و دانشگاه و نگارش آثار فلسفی از علایق و اشتغالات دائمی وی بود. تعلیقات وی بر کتاب اصول فلسفه علامه طباطبایی که نوعی شرح بر آن کتاب محسوب میشود و از نخستین آثار دوره جوانی مطهری است، آن را به پرخوانندهترین کتاب فلسفی معاصر ایران تبدیل کرد. او در طی عمرش کتابها و مقالات بسیاری در مسائل مختلف فلسفی تألیف کرد. کتابهای فلسفی بسیاری نیز پس از شهادت او با استفاده از درسهای مضبوطِ او؛ مانند شرح بر الهیات شفا، اسفار اربعه و دو شرح مختصر و مبسوطمنظومه حاج ملاهادی سبزواری منتشر گردید. از مطهری آثار کلامی؛ مانند کتاب عدل الهی و مجموعه هفت جلدی مقدمهای بر جهانبینی اسلامی نیز بر جای مانده است که بر اساس مشرب فلسفی نگاشته شده است. از دیگر آثار او تصحیح تحقیقی کتاب «التحصیل بهمنیار» است. از وی آثاری نیز در حوزههای مختلفی همچون تفسیر قرآن، فقه، عرفان، تاریخ، سیاست و تعلیم و تربیت بر جای مانده است.
مطهری در تدریس متون سنتی فلسفه اسلامی، تألیف آثار، نوآوری و همچنین در فهم و تحلیل و نقادی فلسفههای دیگر چیرهدست بود. میتوان وی را نقطه عطف مهمی در تفکر و ادبیات فلسفی در ایران قلمداد کرد. پیش از او آثار فلسفی، بسیار تخصصی بود و در محدوده اقلیت کوچکی مورد توجه واقع میشد. البته شرایط زمانی دوره مطهری با پیشینیان متفاوت بود و در زمان وی زمینهها، امکانات و توجه عمومی به فلسفه بسیار مساعدتر شد اما تأثیر شیوه او در طرح مباحث فلسفی ممتاز و کارآمد است.
استاد مطهری در بخش مباحث فلسفی دارای ویژگیهایی است که به برخی از آنها اشاره می شود:
الف. تنوع و گستردگی موضوعاتی است که او درباره آنها اندیشیده و نوشته است.
ب. فارسینگاری، یکی دیگر از ویژگیهای مطهری در عرصه فلسفه است.
ج. وضوح بیان، از ویژگیهای مطهری در تبیین مباحث فلسفی است. او مباحث عمیق فلسفی را به صورت قابل فهمی طرح مینمود؛ بدون اینکه از دقّت و اتقان مطلب بکاهد.
د. طرح تطبیقی مباحث فلسفی از دیگر ویژگیهای فلسفهورزی مطهری است. او به جهت آشنایی با برخی فلسفههای غربی، از کسانی است که نخستین قدمها را در طرح تطبیقی مباحث فلسفی برداشت. وی در دروسی که برای برخی استادان و مترجمان فلسفه غرب القا نمود و تحت عنوان شرح مبسوط منظومه پس از شهادت وی انتشار یافت، به بررسی آرای برخی از فلاسفه غربی همچون هیوم، کانت و هگل پرداخته است.
هـ. از دیگر شاخصههای تفکر فلسفی مطهری، توجه به تاریخ فلسفه در مباحث فلسفی است. او شاید نخستین فیلسوف اسلامی باشد که اهمیت تاریخ فلسفه را گوشزد کرده و گامهایی نیز در این راه برداشته است. کتاب خدماتمتقابل اسلام و ایران از نخستین گامها در تاریخنگاری فلسفه اسلامی، محسوب میشود.
ایشان سرانجام در شب 11 اردیبهشت 1358، هنگام بازگشت به خانه هدف گلوله ناجوانمردی از گروه تروریستی فرقان قرار گرفت و به آرزوی دیرینش؛ شهادت، نایل گردید.[1]
3. آیت الله حسن حسن زاده آملی (دامت برکاته): او در سال 1307 شمسی در آمل متولد شد. تحصیلات ابتدایی و دروس مقدماتی علوم دینی را در زادگاهش گذراند. در سال 1329 شمسی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در مدرسه حاج ابوالفتح و سپس مدرسه مروی، از محضر استادان و آیات عظام ابوالحسن شعرانی، محییالدین الهی قمشهای، محمدتقی آملی، میرزااحمد آشتیانی، فاضل تونی و میرزاابوالحسن رفیعی قزوینی در رشتههای مختلف همچون فقه و اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان، ریاضیات، نجوم و طب استفاده کرد. در سال 1342 به قم عزیمت کرد و از محضر بزرگانی چون علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمدحسن الهی و سیدمهدی قاضی در زمینههای تفسیر، فلسفه، عرفان و علوم غریبه بهره برد.
ایشان، جامع علوم سنتی و وارث علوم اسلامی است و از آخرین حکیمانی است که جامع معقول و منقول و ذوفنون است. در ادبیات عربی و فارسی، فقه، حدیث، تفسیر، منطق، حکمت، عرفان، ریاضی، هیأت، طب و علوم غریبه صاحبنظر و دارای حدود دویست کتاب و رساله است. وی از ذوق شعری نیز برخوردار است و دارای دو دیوان به فارسی (دفتر دل) و عربی (ینبوع الحیاة) است.تصحیح بسیاری از متون فلسفی و عرفانی و تعلیقات و حواشی بر آنها از جمله اسفار و برخی از شرحهای فصوص الحکم مانند شرح خوارزمی، از دیگر خدمات وی به این معارف است.
تسلّط او بر متون اسلامی، به ویژه متون فلسفی و عرفانی بیمانند است. وی متون سنتی فلسفه نظیر شفا، اشاراتواسفار را بارها تدریس کرده است.
استاد به قوّت و پاسخگویی فلسفه اسلامی اعتماد قوی دارد و با اینکه با زبان فرانسوی آشنا است، به فلسفه غرب چندان اعتنایی ندارد. از نظر وی، هرچند در غرب در زمینه علوم تجربی پیشرفتهایی شده است، اما در الهیات و معارف باطنی و سلوکی، فلسفه غرب هرگز قابل مقایسه با حکمت متعالیه و عرفان اسلامی نیست.[2]
او که از مدافعان حکمت متعالیه است، حکمت و عرفان و دین را از هم جدا نمیداند. از نظر او، فلسفه و عرفان بدون وحی ره به جایی نمیبرند و تنها وحی است که انسانساز است و فلسفه واقعی همان قرآن است و دین الهی و فلسفه الهی یکی است. از سوی دیگر، دین و عرفان نیز مبتنی بر برهان هستند؛ چرا که اثبات عقاید دینی مقدم بر هر چیزی است و این کار فلسفه است. قرآن خود مبتنی بر برهان و مؤید آن است. حتی موازین منطقی را میتوان از قرآن استخراج کرد. بنابراین بین فلسفه، عرفان و دین نه تنها سازگاری هست، بلکه جدایی آنها از هم ممکن نیست و جدایی و ناسازگاری آنها پنداری بیپایه است. شاید بر همین اساس است که در آثار ایشان مباحث فلسفی، کلامی و عرفانی به هم آمیخته است و آیات و روایات، اقوال حکما، عرفا و شعرا، کنار هم قرار میگیرند.[3]
[1]. مطهري، مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران، مجموعه آثار، ج 14،ص 461 ـ 547؛ برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری.
[2]. حسنزاده آملی، حسن، عيون مسائل النفس و سرح العيون في شرح العيون، ص 116-121.
[3]. برگرفته از: پایگاه مجمع عالی حکمت اسلامی.