کپی شد
فیلسوفان مسلمان معاصر (1)
سید محمد حسین طباطبایی، معروف به علامه طباطبایی (1321 – 1402 ق؛ 1282 – 1360 ش):
علامه طباطبایی بعد از گذراندن مقدمات علوم اسلامی در زادگاه خویش؛ تبریز، برای فراگیری بیشتر به نجف اشرف رفت و دورههای عالی علوم مختلف اسلامی را از برجستهترین اساتید آن عصر فراگرفت. در فلسفه از فیلسوف عصر خود سید حسین بادکوبهای بهره برد.
ایشان در سال 1314 شمسی با گنجینهای از دانش و خرد به زادگاهش بازگشت و حدود ده سال در آن دیار اقامت گزید و ضمن کار کشاورزی برای تأمین معاش، به تألیف آثاری چند پرداخت. در سال 1325 شمسی رهسپار حوزه علمیه قم شد و مرحلهای نو و پربرکت، هرچند دشوار، از زندگی را با تدریس و تحقیق و تألیف آغاز کرد که تا پایان عمر ایشان ادامه یافت.
آثار قلمی علامه متعدد و متنوع است و حوزههای مختلف علوم و معارف اسلامی، همچون فلسفه و کلام و تفسیر و عرفان و فقه و حدیث را دربر میگیرد؛ اما مهمترین و تأثیرگذارترین آثار او در باب تفسیر قرآن و فلسفه اسلامی است. در تفسیر، کتاب بیست جلدی «المیزان فی تفسیر القرآن» را که گنجینهای از علوم و معارف مختلف عقلی، نقلی و معنوی است، نوشت. در فلسفه مهمترین آثار او عبارتند از: حاشیه بر اسفار ملاصدرا، اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایـة الحکمة، نهایـة الحکمة، مجموعه مذاكرات با پروفسور هانری كربن. علاوه بر اینها، وی رسائل بسیاری در زمینههای مسائل مختلف فلسفی، منطقی، عرفانی و کلامی دارد که شماری از آنها فارسی و برخی نیز عربی می باشند.
علامه طباطبایی از پیشگامان فلسفه تطبیقی است. او از نخستین فیلسوفان اسلامی است که با برخی فلسفه های جدید غرب مقابله علمی کرده و به نقد و بررسی آنها پرداخته است. در نیمه نخست قرن 14 شمسی، به ویژه حدود دهه سی، فلسفه مارکسیسم در ایران به ویژه از طریق حزب توده منتشر میگردید و توجه بسیاری از روشنفکران را به خود جلب کرده بود. انتشارات حزب توده و به ویژه آثار تقی ارانی در این زمینه قابل ذکر است. اندیشه های فیلسوفان کلاسیک غرب؛ همچون دکارت و کانت نیز اندک اندک در محافل دانشگاهی و در میان تحصیلکردگان غربی مطرح بود. علامه طباطبایی که با این اندیشه ها از طریق آثار و ترجمه های فارسی و عربی آشنا بود، نخستین واکنش را با تشکیل جلسات درسی که حاصل آن تألیف کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» بود، نشان داد. وی در این کتاب، ضمن نقد فلسفه مارکسیسم، تقریری نو از فلسفه اسلامی ارائه داد. این اثر، هم از جهت اشتمال بر آرای نو، هم از حیث روش طرح بحث و تبویب مباحث فلسفی و هم از نظر ادبیات فلسفی، بدیع و بیسابقه بود. این نخستین بار بود که یک فیلسوف اسلامی از نظریه معرفت به صورتی جدید و ابتکاری سخن میگفت و مباحث مابعد الطبیعی در باب هستی، حرکت، زمان و الهیات فلسفی را نیز در قالبی نو و ناظر به پرسشهای فلسفی معاصر طرح میکرد. اکثر فلاسفه معاصر ایران از شاگردان علامه طباطبائی هستند.[1]
[1]. بر گرفته از سایت مجمع عالی حکمت اسلامی؛ برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: سایت بنياد بين المللی علوم وحيانی اسراء و نیز کتاب شمس الوحی تبریزی نوشته حضرت آیت الله جوادی آملی.