searchicon

کپی شد

فواید تقلید از مجتهد زنده

این نوشتار به بررسی فواید تقلید از مجتهد زنده و در واقع فلسفه آن از دیدگاه فقها می پردازد.

گروهی از فقهای شیعه[1] تقلید ابتدایی از مجتهد میت را جایز نمی دانند و می فرمایند: تقلید از مجتهد میّت تنها در بقای بر تقلید صحیح است؛ یعنی کسانی که در زمان حیات مجتهد از او تقلید می کرده اند، پس از مرگ وی نیز می توانند با اجازه و فتوای یک مجتهد زنده بر تقلید خود باقی باشند.

این که فقهای ما یکی از شرایط مرجع تقلید را زنده بودن او دانسته و تقلید از میت را جایز نمی دانند، دلائل فقهی خاص خود را دارد که در مباحث فنی فقهی از آن بحث می شود و بیان آن از حوصله این بیان کوتاه خارج است. اما این که فایده چنین حکمی و در واقع فلسفه آن از دیدگاه این عده از فقها چیست، مطلب دیگری است که ما به صورت مختصر در مقام پاسخ گویی به این پرسش، فقط به برخی از فواید این حکم اسلامی اشاره می کنیم:

1. این نظریه باعث بقای حوزه های علمی دینی و رونق و پیشرفت روزافزون آنها می شود؛ چرا که بر طبق این نظریه راه اجتهاد باز بوده و با تربیت علمای دیگر در حوزه های علمیه مجتهدان و مراجع تقلید جدیدی در این عرصه حضور می یابند.

2. بسیاری از مسائل و مجهولات و مشکلات گذشته به وسیله علمای بزرگوار آن زمان حل شده، ولی بسیاری از مسائل هنوز باقی است که باید توسط آیندگان جواب داده شود و حتی در مسائل حل شده، با توجه به پیشرفت علوم در جهان، شاید جواب هایی بهتر و جامع تر از جواب های گذشتگان تهیه شود.

3. با توجه به تدریس و آموزش علوم اسلامی؛ نظیر تفسیر، فقه، اصول و … در حوزه های علمیه، این علوم، همپای دیگر علوم پیشرفت کرده و تکامل می یابد.

4. مسلمانان هر روز در زندگی شخصی و اجتماعی و امور داخلی و خارجی خود با مسائل جدیدی مواجه می شوند و این فقیه عالم به زمان است که باید تکلیف آنان را روشن نماید. و اصولاً رمز رجوع به مجتهدان که در روایات ما آمده است، همین است، امام زمان (ع) فرموده اند: «در مسائلی که برای شما پیش می آید (حوادث واقعة) به راویان حدیث ما رجوع کنید.»[2]

«حوادث واقعه» همان مسائل جدید یا مستحدثه است که دوره به دوره و قرن به قرن و سال به سال، بلکه روز به روز و … پیش می آید و این فقیه زنده و آگاه به زمان است که می تواند به این مسائل پاسخ گوید. مطالعه کتاب های فقها نشان می دهد که تدریجاً و برحسب احتیاجات مردم، مسائل جدیدی وارد فقه شده و فقها نیز به آنها پاسخ گفته اند و پیشرفت های علم فقه، در طی  سالیان متمادی و به دست فقهای عصرهای مختلف حاصل شده است.

5. بسیاری از موضوعات زمان گذشته، تغییر یافته و به موضوعات دیگری تبدیل شده اند و این مجتهد زنده است که می تواند حکم موضوعات جدید را از ادله (آیات و احادیث) استخراج و بیان نماید.[3]



[1]. به نظر ما اولا: تقلید ابتدایی از میت جایز و اگر میت اعلم از زنده باشد، واجب است، ثانیا در امور اجتماعی فقط  باید از رهبری تقلید کرد و در غیر امور اجتماعی جایز است از غیر از رهبری تقلید کرد.

.[2]«و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا»، احتجاج طبرسی، ج 2 ، ص 283.

.[3] برای آگاهی بیشتر، نک: ده گفتار، استاد شهید مطهری(ره)،گفتار اصل اجتهاد در اسلام.