searchicon

کپی شد

فلسفۀ فلسفه اسلامی

فلسفۀ فلسفه اسلامی، عبارت است از دانشِ فرانگرانه فلسفۀ اسلامی، گرایش‌ها و موضوع این دانشِ فرانگرانه عبارت است از فلسفه اسلامی و رویکرد‌های مشایی، اشراقی و صدرایی و رهیافت‌های شخصیت‌های برجستۀ حکمت اسلامی.

روش عام پژوهش در فلسفۀ فلسفه اسلامی در مقام فن تحقیق، کتابخانه‌ای است که با روش هرمنوتیکی، فهم نظریه‌ها، رویکردها، رهیافت‌ها و پارادیم‌های فلسفی حاصل می‌آید؛ اما در مقام روش تحقیق، فرایند این پژوهش، وصفی، تعلیلی، تحلیلی، استدلالی و نقدی سپری می‌شود.

رویکردِ فلسفه فلسفه اسلامی در مقام گردآوری اطلاعات، تاریخی ـ گزارشی، و در مقام داوری و تحلیل، معرفت شناختی است.

غایت و هدفِ این دانش، وصف و تحلیل مکاتب و گرایش‌های فلسفۀ اسلامی و ارزیابی و کشف آسیب‌ها و توانایی‌های آن‌ها است. این هدف با توجه به کارآمدی و نقش فلسفه در عرصۀ الاهیات، علوم، فلسفه‌های مضاف، فرهنگ و فن‌آوری و کاربرد و روز‌آمدی فلسفه در نیازهای معاصر دنیایی و آخرتی، مادی و معنوی، فردی و اجتماعی و در نهایت، ارائه ساختار و سازماندهی، پیشنهادی دستگاه جدید فلسفۀ اسلامی انجام می‌پذیرد. به عبارت دیگر، هدف نهایی فلسفۀ فلسفه اسلامی عبارت است از کشف و ارائه ساختاری نظام‌مند برای فلسفه اسلامی.[1]



[1]. خسرو پناه، عبدالحسین، فلسفۀ فلسفه اسلامی، قبسات، شماره 39 و40، ص173-174.