کپی شد
فلسفه نسخ در قرآن
مسئله نسخ اجمالا مورد اتفاق همه مسلمين است. زيرا بسيارى از احكام شرايع پيشين با آمدن احكام و شرايع جديد نسخ گرديد و احكام جديدى به جاى آنها تشريع شد. قرآن كريم نسخ حكم قبله مسلمين را چنين ترسيم مىدارد: وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ،[1] اما با اين همه، اين موضوع منشأ نقض و ابرام و ديدگاههاى گوناگونى از ناحيه دانشمندان اسلامى و همين طور معاندان قرآن واقع شده است.
برخى به انگيزههاى حقيقتپوشى اساسا نسخ را امرى ناممكن پنداشته، به زعم خود آن را بدون حكمت و دور از شأن خداوند قلمداد نمودهاند؛ زيرا اگر وضع يک حكم ناشى از مصلحت بوده، رفع آن بىمعنا است، و اگر رفع حكم مستند به آگاهى از مصلحت جديد دانسته شود، اين هم مستلزم نقص در ذات و فعل قانونگذار است.
همچنان كه برخى پنداشتهاند التزام به ناسخ و منسوخ در متن قرآن مستلزم تنافى و اختلاف ميان آيات است، در حالى كه راهيابى اختلاف در متن قرآن محال است.[2]
نيز گفته شده است كه وجود آيات منسوخ سبب اشتباه مكلفّان مىگردد؛ زيرا گمان مىكنند كه آن آيات نيز لازمالرعايه هستند.
همين طور گفته شده است كه اساسا فايده وجود و ثبت آياتى كه حكمشان منسوخ شده است، در قرآن چيست؟
اين ايرادها همه ناشى از غفلت يا تغافل از مفهوم حقيقى نسخ و حكمت آن است. حكمت اساسى تدريج در تشريع و نزول آيات قرآن كريم، قانون فطرى، طبيعى و معقول تعليم و تربيت مخاطبان مىباشد. خداى متعال براى تثبيت معارف و نظامهاى ارزشى جاودانه اسلام، شرايط عينى و واقعيتهاى خارجى معرفتى و توان علمى و عملى مخاطبهاى انسانى را در نظر گرفته است، تا مرحله به مرحله پذيراى ابعاد گوناگون معرفتى و دستورات رفتارى اين آئين پايدار باشند؛ بنابر مصالح مورد نظر احكام الهى همه يكسان و يكنواخت نمىباشد، برخى احكام به حسب شرايط و موقعيت اجتماعى عصر نزول داراى مصلحت موقت بوده است و در نتيجه حكم خاص آن موارد نيز از همان آغاز نيز در نزد خداوند قلمروى محدود داشته، ولی بنابر حكمتهايى بر مردم مكتوم داشته شده است.
همينطور التزام به تنافى آيات قرآن به دليل ناسخ و منسوخ، ناشى از بىتوجهى به اين حقيقت است كه اختلاف منفى، در آيات قرآن، اختلاف حقيقى و در ظرف واقع است و نه اختلاف ظاهرى و شكلى كه با ملاحظه مناسبات زمان دو حكم برطرف مىشود.
از سوى ديگر، ناآگاهى مخاطبان به هيچروى از نظر عقلى عذر مقبولى براى وقوع در خطا و اشتباه نمىگردد؛ چرا كه آنها وظيفه دارند، به جستجوى عام و خاص، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و … برآيند و سپس اقدام به عمل نمايند.
همانگونه كه انحصار دادن فايدهى آيات شريفه قرآن به بيان حكم عملى، نيز قضاوتى نارسا در شأن قرآن است؛ زيرا تشريع احكام رفتارى يكى از فوايد به حساب مىآيد و آيات قرآن چهرههاى گوناگون و آثار مختلف معرفتى، تربيتى و عملى را متضمن هستند.[3]
[1]. بقره، 150.
[2]. نساء، 82.
[3]. سعيدى روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ص 303 – 305.