کپی شد
فلسفه لعن و نفرین
انسان به طور طبیعی نسبت به خوبی ها و زیبایی ها، واکنش مثبت نشان می دهد و با دیدن آن ها شاد و خوشحال می شود؛ چنان که بدی ها و زشتی ها را ناخوش می دارد و از دیدن آنها غم و اندوه بر سیرت و سیمایش نمایان می شود. بسیاری از مردم با دیدن خوبی ها و زیبایی ها واکنش عاطفی و احساسی نشان می دهند و با گفتن آفرین و دعای نیک و خیر، سرور و خوشحالی خویش را هویدا می سازند؛ چنان که با دیدن زشتی ها و بدی ها، با نفرین، ابراز انزجار و تنفر می کنند.
بنابراین، درباره فلسفه لعن و نفرین می بایست به این نکته توجه شود که حس طبیعی انسان و واکنش درونی افراد، تمجید و سپاس از کارهای شایسته و تکذیب و پرخاش در برابر افعال ناشایست است. این، شیوه همیشگی افراد با هر مکتب و مرام و یا دین و آیین است که در حالت اعتدال، نوعی واکنش درونی را نسبت به افعال بیرونی در خود احساس می کنند.
به دیگر سخن، لعن و نفرین هر انسانی نسبت به ظالمان، هرگز به عنوان «عمل» و «کنش» ابتدایی محسوب نمی شود، بلکه عکس العمل و واکنشی است که در اثر ستم ستمکاران در احساس و اندیشه خود می یابد؛ همان گونه که قرآن کریم نقض عهد و پیمان تبهکاران را نسبت به ارزش های الهی و انسانی باعث لعن خداوند و سیه دلی آنان می شمرد و می فرماید: «فَبِما نَقْضِهِمْ ميثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً»[1]؛ به سبب نقض پیمان، ما آنان را نفرین و لعن کردیم و دل هایشان را سنگ و سخت قرار دادیم.
مؤمنان نیز به پیروی از خداوند و پیامبران لازم است تا نفرین را روشی برای مبارزه با هرگونه اعتقادات و رفتارهای ضدحق و ضد ارزش بدانند و به آن عمل کنند.[2]
علاوه بر موارد ذکر شده، لعن و نفرین ظالمان، موجب تشویق مؤمنان و تنبیه دشمنان می شود.