searchicon

کپی شد

فلسفه اسم و لقب حضرت یعقوب (علیه السّلام)

برای نام و لقب حضرت یعقوب (علیه السلام)، وجوهی ذکر شده که در ادامه ذکر می شود:

وجه نام‌گذاری آن حضرت به یعقوب (علیه السلام):

نظر به این‌که آن‌حضرت پس از برادر دوقلویش عاص (عیصو یا عیسو) به دنیا آمد؛ از این رو وی را یعقوب نام نهادند؛ یعنی عقب و بعد از عاص.[1]

وجه نام‌گذاری آن حضرت به اسرائیل:

در قاموس کتاب مقدس، «اسرائيل» به معناى كسى است كه بر خدا پیروز شد. قاموس كتاب مقدس مى‏نويسد: «اسرائيل؛ به معناى كسى است كه بر خدا مظفر گشت»! وى اضافه مى‏كند كه «اين کلمه، لقب يعقوب بن اسحاق است كه در هنگام كشتى گرفتن با فرشته خدا به آن ملقب گرديد».! همين نويسنده در ذيل كلمه «يعقوب» مى‏نويسد: «ثبات و استقامت و ايمان خود را ظاهر ساخت، در اين حال خداوند اسم وى را تغيير داده «اسرائيل» ناميد، و وعده داد كه پدر جمهور طوائف خواهد شد … و بالاخره در كمال پيرى در‌گذشت، و مثل يكى از سلاطين دنيا مدفون شد! و اسم يعقوب و اسرائيل بر تمام قومش اطلاق مى‏شود». همچنين او در ذيل كلمه «اسرائيل» مى‏نويسد: «و اين اسم را موارد بسيار است، چنان كه گاهى قصد از نسل اسرائيل و نسل يعقوب است».[2]

اما مسلمانان نوعا اسرائیل را به «بنده خدا» معنا می‌کنند؛ زیرا در زبان عِبری اسرا؛ به معنای بنده و ئیل؛ به معنای خدا است. گفته شده: يعقوب از پيامبرانى است كه داراى دو نام هستند. اسرا به زبان عبرى؛ به معناى: عبد و ئيل به معناى اللّه است. پس كلمه اسرائيل، معناى كلمه عبد اللّه را دارد كه به زبان فارسى؛ يعنى بنده خدا، و به اصطلاح علم نحو: «اسرا»، مضاف و «ئيل»، مضاف اليه می‌باشد[3]

برخی نیز گفته‌اند: اسرائیل علاوه بر معنای عبدالله؛ به معنای صفوة الله و سرّ الله نیز آمده است؛ زیرا زمانی که حضرت یعقوب هجرت می‌نمود، شبانه حرکت داده شد (شاید منظور این باشد که دستور حرکت شبانه آن‌حضرت، سّری از اسرار الهی است).[4]

در پایان، بیان این نکته خالی از لطف نیست که در نوشتن واژه اسرائیل چند وجه دیگر بیان شده است: با دو یاء بعد از همزه «اسرائییل»، و با دو تا یاء بدون همزه «اسراییل».[5]

[1]. «و أقام يعقوب و آله بعد التلاقي في مصر أربعا و عشرين سنة في أهنأ عيش و أرغد بال و أحسن حال، و قد حضرت يعقوب الوفاة فأوصى ابنه يوسف أن يحمل جسده إلى الأرض المقدسة و يدفنه مع إسحاق و إبراهيم، فلما توفي وضعه في تابوت من ساج و حمله إلى الشام، فوافق موت أخيه العاص توءمه الذي خرج قبله، و تلاه هو، أي أن يعقوب خرج عقبه و لذلك سميا بهذين الاسمين فأخذه معه و دفنهما في قبر واحد، و كان عمرهما مائة و سبعا و أربعين سنة». ملاحويش آل غازى، عبدالقادر، بيان المعاني، ج ‏3، ص 26.

[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏1، ص 204 و  205 به نقل از: «قاموس كتاب مقدس، ص 53 و 957».

[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، ترجمه: مترجمان، تحقیق: ستوده، رضا، ج ‏1، ص 144 و 145؛ نجفى خمينى، محمد جواد، تفسير آسان، ج ‏1، ص 104.

[4]. صالحى شامى، محمد بن يوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد، تحقيق: عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، ج ‏3، ص 169.

[5]. همان.