کپی شد
فلسفه اسلامی
فلسفه اسلامی که با ظهور فارابی به صورت نظام واره و هدفمند، پديدار شده، اينک دربردارندۀ مسائلی در هستیشناسی، علمشناسی، نفسشناسی و مبدأشناسی است. در مباحث هستی شناسی به مسائل و احکام کلی، مربوط به وجود و عدم و ماهيت؛ مانند اصالت وجود و اعتباريت ماهيت، بداهت وجود، ارتباط وجود و ماهيت، اعتبارات ماهيت، کلی طبيعی، علت تشخص ماهيت پرداخته میشود. و همچنین اقسام و تقسيمات وجود، مانند: وحدت و کثرت، ذهنی و خارجی، علت و معلول، مجرد و مادی، واجب و ممکن، متقدّم و متأخّر، حادث و قديم، جواهر و اعراض، ثابت و متغيّر، حرکت و زمان و … مورد بحث قرار می گیرد در مباحث علمشناسی فلسفی يا هستیشناسی علم به احکام و عوارض علم و عالم و معلوم؛ مانند: تجرد علم، اقسام و مراتب علم، جوهر يا عرض بودن علم، اتحاد علم و عالم و معلوم و اقسام عالم و معلوم، سخن به ميان می آيد.
بخش دیگر، در آثار فلسفی اسلامی، علم النفس فلسفی يا نفسشناسی است که به چيستی و مراتب و قوای نفس و احکام آن؛ مانند: تجرد نفس، اختصاص دارد.
مبدأشناسی، آخرين بخش از مباحث فلسفی است که در آن به راهها و براهين عقلی اثبات واجب الوجود، توحيد و مراتب ذاتی و صفاتی و افعالی، صفات الاهی اعم از صفات ذاتيه و فعليه، بهويژه علم، قدرت، حيات، اراده، حکمت، و کلام الاهی، هدف آفرينش عالم و تبيين عوالم سهگانه، قضا و قدر الاهی، مسئله شر و عنايت الاهی پرداخته می شود.[1]