Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

فلسفه اسامی و القاب حضرت عیسی (علیه السّلام)

برای حضرت عیسی (علیه السّلام)، اسامی و القاب متفاوتی در مسیحیت و اسلام گفته شده که دارای فلسفه و معنا و مفهومند. در این گفتار، به تفکیک، به آنها اشاره می شود:

الف. اسامی و القاب حضرت عیسی (علیه السلام) در مسیحیت

 اسامی و القاب حضرت عیسی (علیه السلام) در مسیحیت، عبارتند از:

  1. «عیسی»؛ که در اصل «یسوع»؛ به معنای «نجات دهنده» بوده است؛ یعنی کسی که خداوند نجات بشر را به دست او تحقق می بخشد.[1] یهودیان آن را «یسوس» می خواندند و در عربی هم «عیسی» می گویند.
  2. «منجی»؛ بر اساس آن‌چه در کتاب مقدس آمده، وجود این آموزه؛ (آمدن منجی) در مسیحیت به زمان حضور خود عیسی مسیح (علیه السلام) در بین پیروانش برمی گردد. انجیل یوحنا سخنان عیسی مسیح (علیه السلام) در مورد موعود و منجی را به صورت مفصل در باب 16 بیان کرده است. بر اساس نوشته‌های منسوب به یوحنا، عیسی مسیح (علیه السلام) در بخشی از سخنانش به ظهور موعود منتظر اشاره کرده و منافعی را که از این جهت عاید مسیحیان می‌شود، برمی‌شمرد.[2]
  3. «نبی»؛ یعنی کسی که پیام خدا را برای انسان آورد و انحرافات رهبران دینی و ستمکاری به بینوایان را محکوم کرد.[3]
  4. «کاهن عهد جدید»؛ این لقب در رساله عبرانیان آمده و به معنای شخصیتی است که بین بشر و خدا، است و قربانی کامل را برای اولین و آخرین بار به خدا تقدیم می کند.[4]
  5. «شبان نیکو»؛ او همچنین شبان نیکو خوانده شده است. چوپان و شبان خوب، شبانی است که از گوسفندان حمایت و آنان را سرپرستی می کند. البته در اینجا منظور هدایت و راهنمایی نیکوی آن حضرت نسبت به مردم است.[5]
  6. «راه»، «حقیقت» و «زندگی»؛ آن حضرت در انجیل یوحنّا به این القاب نامیده شده؛ زیرا وی راهی به سوی خدا است که حقیقت را به ارمغان آورده، آن را تجسم می بخشد و مردمان را به زندگی حقیقی و ابدی رهنمون می شود.[6]
  7. «صورت خدای نادیده»؛ حضرت عیسی (علیه السلام) در رساله‌های پولُس به کولُسیان و اَفَسُسیان به این نام؛ یعنی «صورت خدای نادیده» معرفی شده است. گفته شده طبیعت بشری و محدودمان، ما را از دیدن خدای متعال محروم کرده است، ولی می توانیم از طریق جلوه بشری خدا؛ یعنی عیسی (علیه السلام)، با برخی از صفات و کمالات او آشنا شویم.[7]
  8. «مسیح»؛ درباره نامیده شدن آن حضرت به نام مسیح اقوالى است:

1- چون به بركت و مباركى مسح شده. 2- به پاكى از گناه مسح شده. 3- زیرا به روغن زیتون با بركت مسح شده و پیامبران همه بدان مسح می‌شدند. 4- زیرا جبرئیل او را در وقت ولادت به بال‌هاى خود مسح كرد تا از شر شیطان در امان بماند. 5- زیرا سر یتیمان را مسح می‌كرد و دست می‌مالید. 6- چون چشم نابینایان را مسح می‌كرد و بینا می‌شدند. 7- زیرا هیچ مبتلا و مریضى را مسح نمی‌كرد، مگر این‌كه شفا مى‏یافت. ابو عبیده گوید: مسیح در لغت سریانى «مشیح» است كه عرب آن را به «عیسى بن مریم» معرب نمود تا او را به مادرش نسبت دهد، براى رد عقیده نصارى كه او را پسر خدا می دانند.[8]

در لغت‌نامه دهخدا آمده: مسیح، نام حضرت عیسی (علیه السلام) است بدان جهت که متبرک آفریده شده. (مسیح) لقب حضرت عیسی (علیه السلام) است؛ زیرا که آن حضرت دوست حق بود و به جهت تجرد، اکثر در سیر و گشت بود. عیسی (علیه السلام) به مسیح ملقب گشته؛ زیرا که از برای خدمت و فدا معین قرار داده شده است. این کلمه و کلمه ٔ مسیحا در تورات، به پادشاهان و پیامبران و هر کس که رسالتی از غیب داشته اطلاق می‌شده و در میان عیسویان وقتی مسیح یا مسیحا گویند، مراد عیسی بن مریم است. مسیح کلمه ای است مأخوذ از عبری «ماشیاخ»؛ به معنای منجی و نجات دهنده و آمدنش به ملت یهود وعده داده شده است و به عقیده ٔ عیسویان همان حضرت عیسی (علیه السلام) است.[9]

ب. اسامی و القاب حضرت عیسی (علیه السلام) در اسلام

 در قرآن، نام «عیسی» 23 بار و «مسیح» 11 بار ذکر شده است. در یکی از آیات قرآن هر دو نام ایشان آمده است: «و هنگامی که فرشتگان گفتند: اى ﻣﺮﯾﻢ! ھﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪاوﻧﺪ ﺗﻮ را ﺑﻪ ﮐﻠﻤﻪاى از ﺟﺎﻧﺐ ﺧﻮدش ﺑﺸﺎرت ﻣﯽ دھﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﻣﺴﯿﺢ؛ ﻋﯿﺴﯽ ﭘﺴﺮ ﻣﺮﯾﻢ اﺳﺖ».[10]

از دیگر القاب حضرت عیسی (علیه السلام) که در قرآن آمده، می توان به القابی؛ مانند عبدالله، کلمه و روح الله اشاره کرد:

  1. عبدالله؛ یکی از القابی که حضرت عیسی (علیه السلام) در قرآن کریم به آن معرفی شده است؛ لقب «عبد الله» است: «(مریم) به فرزند اشاره كرد. گفتند: چگونه با كودكى كه در گهواره است سخن بگوییم»؛[11] «كودک گفت: من «عبد الله»، بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پیامبر گردانیده است».[12] دو مطلب در این بیان نهفته است: الف. این‌که رفع اتهام از مادر خود حضرت مریم (سلام الله علیها) نمود . ب. به همه کسانی که در آن زمان شاهد این معجزه بودند و همه کسانی که بعدها از پیروان آن حضرت خواهند شد، فهماند که من (عیسی) فرزند خدا نیستم، بلکه من بنده خدا هستم.
  2. کلمه؛ خداوند متعال در قرآن کریم می ‌فرماید: «همانا مسیح، عیسى فرزند مریم فقط فرستاده خدا و کلمه (و مخلوق) او است، که او را به مریم القا نمود».[13]

در آیه یاد شده، از عیسى (علیه السلام) تعبیر به «کلمه» شده و این تعبیر از آن رو است که اشاره به مخلوق بودن مسیح (علیه السلام) می کند. همان طور که کلمات، مخلوق ما هستند، موجودات عالم آفرینش هم مخلوق خدا هستند. همچنین همان طور که کلمات، اسرار درون ما را بیان مى کنند و نشانه‌اى از صفات و روحیات ما هستند، مخلوقات این عالم نیز روشنگر صفات جمال و جلال خدایند؛ به همین جهت در چند مورد از آیات قرآن به تمام مخلوقات، اطلاق «کلمه» شده است.[14] منتها این ‌کلمات با هم تفاوت دارند: بعضى بسیار برجسته و بعضى نسبتاً ساده و کوچک هستند. عیسى (علیه السلام) از کلمات و آیات برجسته خدای سبحان است. آن حضرت علاوه بر مقام رسالت و نبوت و قداست روح، از لحاظ  آفرینش نیز برجستگى خاصى دارد؛ زیرا بدون پدر آفریده شده است.[15]

  1. «روح الله»؛ قرآن کریم می فرماید: «همانا مسیح، عیسی بن مریم فرستاده پروردگار و کلمه و روح اوست که در مریم دمیده شده است».[16] با استناد به این آیه از واژه «روح الله» به عنوان یکی از القاب عیسی (علیه السلام) در متون اسلامی استفاده شده است.

از طرفی باید دانست که «روح» از موضوعاتی است که به تصریح قرآن کریم، نمی توان با دانش اندک بشری، به تمام جوانب آن دست یافت،[17] اما با این وجود، آیات بسیاری در قرآن را می توان مشاهده کرد که معانی متعددی را از واژه «روح» ارائه می نمایند که چه بسا وجه مشترکی هم میان آنها وجود داشته باشد. نمونه‌‌هایی از معانی «روح» در قرآن عبارتند از:

  1. فرشته مقرب پروردگار که پیام خدا را به پیامبران می رسانده است.[18]
  2. امدادی غیبی از جانب خداوند برای بندگان خود.[19]
  3. خصوصیتی از عیسی پیامبر (علیه السلام).

در مورد اخیر مشاهده می شود که یک بار در قرآن، عیسی (علیه السلام)، روحی از خدا نامیده شده[20] و بار دیگر عنوان شده که ایشان با «روح القدس» مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفته است.[21] این اختلاف در تعبیر هم می تواند ناظر به جنبه‌های مختلف «روح» باشد که چند و چون آن دقیقا روشن نیست.

شاید تمام آن‌چه بیان شد، به تنهایی موردی را برای ابهام و پرسش ایجاد نمی کرد، اما اعتقادات خاص مسیحیان، به ویژه سه گانه پرستی،[22] موجب شد تا آنان بخواهند با استفاده از این آیات به مسلمانان بباورانند که قرآن نیز عیسی (علیه السلام) را دارای ویژگی‌هایی می داند که در نهایت، اعتقاد مسیحیان را در ارتباط با او تقویت می کند. اعتقادی که او را قدیم دانسته و مخلوق خداوند نمی دانند، بلکه او را پسر پروردگار می پندارند.

حمران از امام صادق (علیه السلام) در ارتباط با آیه «وَ رُوحٌ مِنْه» خواستار توضیحاتی می شود. امام در پاسخ می فرماید: مراد از این روح، آفریده و مخلوقی است که خداوند، آن را در نهاد آدم و عیسی قرار داده است.[23]

بدین ترتیب، امام این شبهه را برطرف می نماید که اگر روح خدا در فردی باشد، این گونه نیست که حتما او نیز همانند خدایش، ازلی و ابدی خواهد بود.

امام ششم (علیه السلام) بار دیگر در پاسخ به محمد بن مسلم در این زمینه، چنین بیان می فرماید: همان گونه که پروردگار، خانه‌ای را (کعبه) از میان دیگر خانه‌ها برگزیده و گفته که آن‌جا خانه من است، پیامبری را (ابراهیم) از میان دیگر پیامبران انتخاب نموده و اعلام داشته که او دوست و خلیل من است و نیز مانند دیگر موارد مشابه، عیسی(علیه السلام) را بدین دلیل روح خود اعلام نموده که او را از میان دیگر ارواح برگزیده است و این موضوع خدشه‌ای به مخلوق بودنش نخواهد زد. او (مانند دیگر انبیاء) مخلوق خداوند بوده و با تدبیرات او، ایفای نقش می نماید.[24] امام در اینجا به یک نکته مهم اشاره می‌فرماید که گاهی خداوند، یک ویژگی را که در همگان و یا در بسیاری افراد وجود دارد، به دلایلی در مورد یک شیء یا یک فرد، برجسته می نماید، اما این بدان معنا نیست که این ویژگی در ارتباط با سایران وجود نداشته باشد.[25]

 

[1]. لوقا 11:2؛ یوحنا 42:4؛ اعمال 31:1.

[2]. کتاب مقدس یوحنا، 16: 7.

[3]. لوقا 24:4؛ اعمال 22:3.

[4]. عبرانیان 17:2، 1:3، 6:6، 20:6، 15:7.

[5]. ر.ک: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیه الله العظمی مکارم شیرازی.

[6]. به نقل از همان.

[7]. همان، به نقل از توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه: توفیقی، حسین، ص 71‏.

[8]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق و مقدمه: بلاغی، محمد جواد، ج ‏2، ص 749.

[9]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه مسیح. سایت واژه یاب.

[10]. آل عمران، 45.

[11]. مریم، 29.

[12]. مریم 30.

[13]. نساء، 171.

[14]. کهف، 109؛ لقمان 29.

[15]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 222.

[16]. نساء، 171.

[17]. اسراء، 85؛ «وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا».

[18]. نحل، 102؛ مریم، 17؛ شعراء، 193 و  … .

[19]. مجادله، 22؛ بقره، 87.

[20]. نساء، 171؛ «وَ رُوحٌ مِنْه»‏.

[21]. بقره، 87 و 253؛ «وَ آتَیْنا عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس»‏.

[22]. البته برخی از متکلمان مسیحی، خود را سه گانه پرست ندانسته و با توجیهات و تأویلاتی، در صدد اثبات موحد و یکتاپرست بودن خود هستند. باید دانست که مسیحیان واقعی، خداپرست بوده و این واقعیت در آیه 64 سوره آل عمران منعکس شده است.

[23]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 133، ح 2.

[24]. همان، ح 3.

[25]. اقتباس از سؤال 6205 نمایه: نامیده شدن عیسی به روح الله؛ سایت اسلام کوئست.