searchicon

کپی شد

فلسفه اسامی و القاب حضرت داوود (علیه السّلام)

معروف‌ترین لقب حضرت داوود (علیه السلام)؛ «نبی الله» است. شاید دلیل ملقب شدن آن حضرت به لقب نبی الله این باشد که او در  زمره پیامبران بزرگ الهی و صاحب کتاب است.

یکی دیگر از القاب او بر اساس فرمایش قرآن کریم؛ «صاحب قدرت (ذَا الْأَيْدِ)»[1] است. «ايد» جمع «يد» به معناى «دست» مى باشد، سپس به مناسبت اين كه دست، مظهر قدرت و بخشيدن نعمت و سلطه و مالكيت است، در معانى متعددی به كار رفته است. «ايد»، هم به معناى «قدرت» آمده و هم به معناى «نعمت». حضرت داوود (علیه السلام) به هر دو معنا «ذا الايد» بود؛ بدین معنا که نيروى جسمانيش در حدى بود كه در ميدان جنگ بنى اسرائيل با جالوت جبار ستمگر، با يک ضربه نيرومند به وسيله سنگى كه از فلاخن رها كرد، جالوت را از بالاى مركب به روى خاک افكند و به قتل رسانید.

از نظر قدرت سياسى نیز، وی حكومتى نيرومند داشت كه با قدرت تمام در برابر دشمنان مى ايستاد، حتى گفته اند در اطراف محراب عبادت او هزاران نفر، شب تا به صبح، به حال آماده باش بودند.

همچنین از نظر قدرت معنوى و اخلاقى و نيروى عبادت چنان بود كه بسيارى از شب را بيدار بود و به عبادت پروردگار مشغول و نيمى از روزهاى سال را روزه مى گرفت.

از نظر نعمت های مختلف نیز خداوند متعال انواع نعمت های ظاهرى و باطنى را به او ارزانى داشته بود. خلاصه مطلب اين‌كه، او مردى نيرومند در جنگ‌ها، در عبادت، در علم و دانش، در حكومت و هم صاحب نعمت فراوان بود.[2]

از جمله القاب آن حضرت، «اوّاب»[3] است. اوّاب از ماده «اوب» (بر وزن قول) به معناى بازگشت اختيارى به سوى چيزى است. از آن‌جا كه اوّاب صيغه مبالغه مى باشد، اشاره به اين است كه او بسيار به سوى پروردگارش بازگشت مى كرد و از كوچکترين غفلت و ترک اولى توبه مى نمود.[4]

حضرت داوود (علیه السلام)، القاب متعدد دیگری داشته که خدا در قرآن بدان ها اشاره فرموده و آنها را بیان فرموده و این امری واضح است که بیان این القاب بر اساس خصوصیاتی است که در آن حضرت وجود داشته است. برخی از آنها عبارتند از: «داور عادل یا فیصله دهنده کلام (فَصْلَ الْخِطابِ)»[5] «خلیفة الله»،[6] «بهترین بنده (نِعْمَ الْعَبْد)»، «ملک (پادشاه)»، «حکیم»، «عالم»،[7] «افضلیت (بر بسیاری از افراد)»[8] و «عالم به منطق الطیر یا دانای به زبان پرندگان».[9]

[1]. ص، 17.

[2]. مكارم، شيرازى ناصر، تفسير نمونه، ج 19، ص 237.

[3]. ص، 17.

[4]. تفسير نمونه، ج 19، ص 238.

[5]. ص ، 20.

[6]. همان، 26.

[7]. بقره، 251.

[8]. نمل، 15.

[9]. همان، 16.