searchicon

کپی شد

فقهای دوره نهم فقه شیعه

برخی از فقهای دوره نهم فقه عبارتند از:

1. سید حسین کوه کمرى (م 1299ق): از شاگردان شیخ انصاری و صاحب رساله‌ای در استصحاب.[1]

2. میرزا محمّدحسن شیرازى (م 1312ق): وى از مشهورترین شاگردان شیخ انصارى بود که پس از رحلت شیخ، زعیم شیعه گردید و پس از مشکلاتى که در نجف پیش آمد، به سامرا رفت و حوزه علمیه بزرگى را در آن جا تأسیس کرد. وی به سبب فتوای تحریم تنباکو به عنوان یکی از مجدّدان مذهب شیعه شناخته شده است.[2]

3. میرزا حبیب‌اللّٰه رشتى (م 1312ق): از شاگردان برجسته شیخ و صاحب «بدائع الاصول».[3]

4. سید محمد فشارکی اصفهانی (م 1318ق): از شاگردان درجه اول میرزای شیرازی و صاحب «الفروع المحمدیة» در فقه و رساله «اصالة البرائة» در اصول.[4]

5. شیخ محمّدحسن آشتیانى (م 1319ق): صاحب حاشیه‌ای بر رسائل شیخ با عنوان «بحر الفوائد فی شرح الفرائد».[5]

6. شیخ محمّدرضا همدانى (معروف به آقا رضا همدانى) (م 1322ق): نویسندۀ کتاب «مصباح الفقیه» که شرح کتاب «شرائع الاسلام» محقق حلّی است. عمق و اعتبار این کتاب نزد اساتید فن، زبانزد است.[6]

7. شیخ محمّدکاظم خراسانى (م 1329ق):

شیخ محمّدکاظم خراسانى معروف به «آخوند خراسانى» پس از ورود به نجف، در درس‌هاى شیخ انصارى و پس از وى در درس‌هاى میرزاى شیرازى حاضر شد. وى از بزرگان علماى شیعه به شمار مى‌آید که افزون بر استفاده از افکار‌ بلند شیخ انصارى، خود نیز داراى ابداعات و نوآورى‌هایى در «اصول فقه» است. آخوند خراسانى از مدرسان چیره دستى بود که در پاى درس وى، بیش از هزار نفر حاضر مى‌شدند که بسیاری از آنها خود مجتهد بودند. کتاب اصولى وى به نام «کفایة الاصول»، سال‌ها است که در سطوح عالى حوزه‌های علمیه تدریس مى‌شود.[7]

8. سید محمّدکاظم یزدى طباطبایی (م 1337ق)، از شاگردان میرزای شیرازی و صاحب کتاب معروف «العروة الوثقى» که از مراجع بزرگ زمان خود بود.

9. میرزا محمدتقی شیرازی (م 1338ق): وی شاگرد میرزا محمدحسن شیرازی و رهبر انقلاب عراق علیه انگلستان بود. او در مقایسه با استادش به میرزای کوچک معروف است. از جمله آثار او شرح «المکاسب» شیخ انصاری است.[8]

10. شیخ عبدالکریم حائرى (م 1355ق)، مؤسّس حوزۀ جدید علمیه قم (در سال 1340ق) و از شاگردان میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی و… بود. ایشان شاگردان بزرگى؛ مانند: امام خمینى؛ آیة اللّٰه گلپایگانى و آیة اللّٰه اراکى (قدس سرهم)، پرورش داد.

11. میرزا محمّدحسین نائینى (م 1355ق)، شاگرد مبرز آخوند خراسانی و میرزای شیرازی و سید محمد فشارکی.

بسیارى از آثار وى به قلم شاگردانش نوشته شده، از جمله: «فوائد الاصول» به قلم شیخ محمّد على کاظمى (م 1365ق)، «منیة الطالب فى احکام المکاسب»، به قلم شیخ موسى خوانسارى (م 1365ق) و «اجود التقریرات»، به قلم فقیه توانا حضرت آیة اللّٰه خویى (م 1413ق).[9]

12. آقا ضیاءالدین عراقى (م 1361ق)، از شاگردان سیدمحمد فشاركی و آخوند خراسانی و سیدمحمد كاظم یزدی و شیخ الشریعة اصفهانی. ایشان شاگردان برجسته‌اى؛ مانند آیة اللّٰه سیدمحسن حکیم، آیة الله خویی و شیخ محمد تقی آملی و… تربیت نمود.[10]

13. شیخ محمّدحسین غروی اصفهانى (معروف به کمپانی) (م 1361ق):

وى از شاگردان مرحوم آخوند خراسانى، سیدمحمد فشاركی و آقا رضا همدانی بود. دقّت‌های عقلی و نگاه فلسفی او، در گسترش مباحث اصولی نقش مهمی داشت. شرح و تعلیقه او بر کفایة الاصول، موسوم به «نهایة الدرایة» معروف است.[11] ایشان شاگردان برجسته‌اى پرورش داد؛ از جمله:

الف) شیخ محمّدرضا مظفر (م 1384ق) مؤلّف کتاب اصول فقه (معروف به اصول مظفر) که از کتاب‌هاى درسى حوزه‌هاى علمى شیعى است.

ب) آیة اللّٰه سید محمّدهادى میلانى (م 1394ق) که مرجع و زعیم مسلمانان در منطقه خراسان بود.

ج) علّامه سید محمّدحسین طباطبایى (م 1401ق) صاحب تفسیر معروف و مشهور «المیزان فى تفسیر القرآن» که در بیست جلد منتشر شده است.

14. آیة اللّٰه سید ابو الحسن اصفهانى (م 1365ق):

ایشان از شاگردان آخوند خراسانی و سید محمد کاظم یزدی و صاحب کتاب «وسیلة النجاة» است. این کتاب یک دوره فقه است و همۀ ابواب فقهى -جز قضا و شهادات و حدود و دیات- را در برمى‌گیرد.[12]

15. آیة اللّٰه سید حسین بروجردى (م 1380ق):

وی از جمله شاگردان آخوند خراسانی بود که علاوه بر فقه و اصول، در رجال و حدیث نیز صاحب نظر و مبتکر محسوب می شد. وى در سال 1364 قمرى به قم آمد و سال‌ها زعامت مطلق حوزه‌هاى علمیه و مرجعیت شیعیان را بر عهده داشت.[13]

16. آیة اللّٰه سید احمد خوانسارى (م 1405ق):

او از شاگردان میرزای نایینی و آقا ضیاء عراقی. مهم‌ترین اثر علمى او در فقه -که مورد توجّه محقّقان است- «جامع المدارک فى شرح المختصر النافع» نام دارد که در هفت جلد منتشر شده است.[14]

17. امام خمینى (م 1409ق):

سید روح اللّٰه فرزند سید مصطفى، معروف به «امام خمینى» پیشواى بزرگ و رهبر عالیقدر جهان اسلام که در تاریخ فقهاى شیعه شخصیتى کم‌نظیر است. از امام خمینى آثار فقهى و اصولى ارزشمندى به یادگار مانده است که از جمله آنان است:

الف) المکاسب که در پنج جلد منتشر شده است.

ب) تحریر الوسیلة؛ که اصل آن از مرحوم سید ابو الحسن اصفهانى است و امام خمینى آن را به شیوه تازه‌اى تدوین و تکمیل و تحریر کرد.

ج) چند دوره اصول که به قلم خود ایشان و شاگردانش تدوین شده است و یکى از آنها «تهذیب الاصول» نام دارد که توسط آیة اللّٰه جعفر سبحانى تدوین گردیده است.[15]

18. آیة اللّٰه سید ابو القاسم خویى (م 1413ق):

آثار علمى فراوانى از ایشان به یادگار مانده که برخى به قلم خود او و برخى دیگر به قلم شاگردانش فراهم آمده است.

الف. تألیفات:

منهاج الصالحین، تکملة المنهاج، مبانی التکملة، حاشیه العروة الوثقی، مصباح الفقاهه،‌ فقه العترة در دو جلد،‌ تحریر العروة، محاضرات فی الفقه الجعفری: در دو جلد، الرأی السدید فی الاجتهاد و التقلید، رسالة فی تحقیق الکر، رسالة فی حکم اوانی الذهب.

اجود التقریرات» که تقریرات درس استاد وى محقّق نائینى است که به قلم آیت الله خوئی است،

ب. تقریرات درس ایشان:

التنقیح: تقریر استاد، شیخ علی غروی تبریزی،

مستند العروة الوثقی: نگارش استاد حاج شیخ مرتضی بروجردی.

معتمد العروة الوثقی: نگارش استاد سید رضا خلخالی.

مبانی العروة الوثقی: از فرزند ایشان آقا سید محمد تقی و… .[16]

هم اکنون آثار فقهى و اصولى و تفسیرى او تحت عنوان «موسوعة الامام الخویى» در 50 جلد و موسوعۀ گستردۀ رجالى او با نام «معجم الرجال الحدیث» در 23 جلد منتشر شده است.[17]

19. سید عبدالاعلی سبزواری (م 1414ق):

ایشان از شاگردان میرزای نایینی و آقا ضیاء عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی بود. اثر مهم او در فقه «مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام» در سی جلد است که یازده جلد آن فقه استدلالی به ترتیب مسائل «العروة الوثقی» و بقیه بر اساس «شرائع الاسلام» است.[18]

20. آیة اللّٰه سید محمّد رضا گلپایگانى (م 1414ق):

آیة اللّٰه گلپایگانى از شاگردان بزرگ آیة اللّٰه شیخ عبدالکریم حائرى بود. از ایشان آثارى در فقه به جاى مانده است از جمله: کتاب الحج، ولایة الفقیه، الدّر المنضود فى احکام الحدود و کتاب الطهارة.[19]



[1]. امین عاملی، سید محسن، اعيان الشيعة، ج 6، ص 146و 147.

[2].  همان، ج 5، ص 304- 310.

[3]. ر.ک: همان، ج 4، ص 559؛ اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 366.

[4]. مدخل علم فقه، ص 369.

[5]. اعيان الشيعة، ج 5، ص 37 و 38.

[6]. همان، ج 7، ص 19- 23.

[7]. همان، ج 9، ص 5 و 6؛ مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 125 و 126.

[8]. مدخل علم فقه، ص 369.

[9]. اعيان الشيعة، ج 6، ص 54- 56.

[10]. همان، ج 7، ص 392 و 393؛  امين‏، سيد حسن، مستدركات ‏أعيان‏ الشيعة، ج ‏1، ص 52.

[11]. مدخل علم فقه، ص 370.

[12]. اعیان الشیعة، ج 2، ص 331- 334.

[13]. همان، ج 6، ص 92- 94؛ دائرة المعارف فقه مقارن، ص 127، به نقل از سیماى فرزانگان، ج 1، ص  477 – 510.

[14]. جامعه مدرسين حوزه علميه قم

جامعه مدرسين حوزه علميه قم

جامعه مدرسين حوزه علميه قم

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نجوم امّت 5 (شرح حال مرحوم آیت اللّه العظمی‌ حاج سید احمد خوانساری (رحمة الله علیه)، مجلّۀ نور علم، شمارۀ هشتم، ص 11- 18.

[15]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 127، به نقل از سیماى فرزانگان، ج 1، ص 607- 629.

[16]. ر.ک: فصلنامه تاريخ و فرهنگ معاصر، شماره 5.

[17]. همان، به نقل از سیماى فرزانگان، ج 1، ص 645- 679؛ خويى، سيد ابو القاسم، موسوعة الامام الخویى، محقق: پژوهشگران مؤسسه إحياء آثار آية الله العظمى خويى‌، ج 1، مقدمه، ص 5 – 52.

[18]. مدخل علم فقه، ص 372.

[19]. دائرة المعارف فقه مقارن، ص 127، به نقل از کریمى جهرمى، على، خورشید فقاهت (زندگى‌نامه آیة اللّٰه گلپایگانى)، و به نقل از سیماى فرزانگان، ج 1، ص 691 – 712.