searchicon

کپی شد

فقر انسان

فقر زمینه ساز لگدمال شدن عزت نفس انسان ها می باشد. این مسئله واقعیتی انکار ناپذیر است؛ چرا که به واسطه تنگ دستی و فقر، کرامت نفس و حرمت انسان ها مخدوش خواهد شد؛ از این رو است که علی (ع) می فرماید: “اللهم صن وجهی بالیسار، ولاتبذل جاهی بالاقتار”؛[1] خدایا آبرویم را با بی نیازی حفظ کن و با تنگ دستی منزلت اجتماعی مرا کاهش مده. و یا می فرماید: “انّ الفقر مذلّة للنفس…”؛[2] و “الفقر موت الاکبر”؛[3] این که در روایت آمده است: “کاد الفقر ان یکون کفراً”[4] شاید اشاره به همین نکته باشد.

این سخن امام (ع) به این نکته اشاره دارد که ممکن است فقر، آبروی انسان را از بین ببرد و باعث شود حرمت و کرامت او ضایع شود. در بعضی از موارد انسان فقیر که ایمان کافی ندارد مجبور می شود به بندگان خدا چشم بدوزد و از آنها لطف و مرحمت انتظار داشته باشد و از همین جا است که زمینه های ستایش و تملق افراد فراهم می شود و با تملّق و چاپلوسی، عزت نفس و کرامت انسانی تا حد زیادی سقوط می کند.

البته، گفتنی است که فقر برای اولیای خدا و انسان های وارسته فخر و موجب تکامل آنها است، اما مگر چند درصد از مردم جامعه این گونه هستند و می توانند در مقابل غول فقر و تنگ دستی مقابله کنند و آن را نردبان تکامل و تعالی نفس قرار دهند. اگر این گونه بود که این همه روایات در مذمّت و نکوهش فقر وارد نمی شد. و جوامع فقیر و عقب مانده باید مملوّ از انسان های عارف، مؤمن و متقی باشد، در حالی که نه تنها چنین نیست، بلکه متأسفانه قضیه برعکس است.



[1]. نهج البلاغه، خ 225.

[2]. تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم، ص 365، الفصل الاوّل ذمّ الفقر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366ش.

[3]. نهج البلاغة، حکمت، 154.

[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 307، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.