کپی شد
فعالیتهای سیاسی امام سجاد (زین العابدین) (علیه السلام)
امام سجاد (علیه السلام) در بدترین شرایط زمانی می زیست. محققان مسلمان، عصر آن حضرت را به لحاظ سیاسی و فرهنگی، تاریک ترین عصرها می دانند و از آن، به دوره سقوط فرهنگ اسلام یاد می کنند.
دوران امامت امام سجاد (علیهالسّلام) دوره ای بسیار سخت و مشقت بار بود. اختلافات در بطن مسلمانان درحدی بود که بیم آن می رفت که جهان اسلام تجزیه شود. مدعیان خلافت متعدد بوده و هریک به بخشی از مناطق حکمرانی می کردند. درگیری های داخلی و مفاسد اجتماعی از سوی امویان رواج یافته بود. امام در مدت امامتشان شاهد ناگواری های تلخ و بدعت های فراوان در دین بودند.
در چنین دوره تاریک و سیاهی بود که امام (علیه السّلام) می بایست زمام امور را در دست گیرد و به نام انجام وظیفه امامت، اسلام را از یک سقوط قطعی و مسلم نجات بخشد. فاصله اسلام با مرگ و نابودی، بیش از یک قدم نبود. در و دیوار ممالک اسلامی از تیرگی گناه سیاه شده و می رفت تا یکباره به سوی جاهلیت برگردد و بت، جایگزین خدا شود و مسجد ها بتکده شده و ظلم و ستم بر عدالت چیره شود. همه قدرت در دست مخالفان اسلام بود و ناجوان مردانه می کوبیدند و جلو می رفتند. در چنین شرایط سخت و خطرناکی بود که می بایست امام سجاد (علیه السّلام) پا به میدان مبارزه بگذارد و با تمام کژی ها و انحرافات مبارزه کند.
از یک طرف، امکانات آنحضرت برای وصول به این هدف بزرگ در حد صفر بود و از طرف دیگر، قدرت های مادی و ظاهری نیز همه در اختیار دشمن بود. او اکنون به صورت یک انسان اسیر، در چنگ خون آلود دشمن قرار دارد، مردم همه سنگ امویان را به سینه می زنند و طرف داران خاندان نبوت و آنان که قطبِ قلب و دلشان به یاد خدا می تپید، همه و همه در خاک و خون غوطه ور شده اند. امام از کربلا به سوی کوفه رفت تا در لباس اسارت، تبلیغات عظیم خود را علیه ایجاد کنندگان صحنه کربلا شروع کند. در دوره اول، تلاش امام این بود که هر چه بیشتر باطن ننگین دودمان اموی را در برابر مردم ظاهر ساخته و پیکان توجه آنان را از کشش به سوی این خاندان ستم گر، منحرف گرداند. باید آزادی فکر در جامعه های اسلامی تأمین شود و روح مردم از سیطره حکومت وحشت و ترور یزید خارج گردد.[1]
[1]. برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه (حوزه نت).