کپی شد
فعالیت سیاسی جنبش حماس
در آغاز دهه ۱۳۶۰شمسی (۱۹۸۰ میلادی)، جنبش حماس به نیرویی سیاسی بدل شد و مبارزه مسلحانه با اشغالگران را با تشکیل سازمانی به نام «المجاهدون الفلسطینیون»، به مثابه بازوی نظامی اخوانالمسلمین در نوار غزه، آغاز کرد.[1]
و الان یکی از احزاب سیاسی مهم فلسطین است. آنها اگرچه پیمانهای اسلو را قبول ندارد، اما با حکومت خودگردان فلسطین همکاری کرده، وارد مهمترین نهادهای وابسته به آن شدهاست. آنها معتقدند که حضور در این حکومت خودگردان لزوماً به معنای پذیرش پیمانهای موجب ایجاد آن نیست. حماس در سال ۲۰۰۶ میلادی با پیروزی در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین و کسب ۷۵ کرسی از ۱۲۸ کرسی مجلس به حزب حاکم مجلس قانونگذاری فلسطین تبدیل شدند و اسماعیل هنیه از رهبران حماس به عنوان نخستوزیر حکومت خودگردان فلسطین معرفی شد.
موقعیت جدید حماس در رأس حکومت خودگردان این سازمان را به وضعیت تازهای روبرو کرد. این اتفاق باعث شد تا اسرائیل، ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و بسیاری از کشورهای دیگر که عمده بودجه دولت خودگردان را تأمین میکنند، ادامه کمکهای خود را به تغییر بندهایی از منشور حماس که در آن خواهان نابودی اسرائیل شده و شناسایی این کشور از سوی این سازمان موکول کردند. حماس این درخواستها را نپذیرفت و سعی کرد منابع مالی مورد نیاز برای اداره دولت را با کمک متحدان سنتی خود تأمین کند.[2]
اخوانالمسلمین نیز مانند دیگر نیروهای سیاسی در انتفاضه آذر ۱۳۶۶ شمسی(دسامبر ۱۹۸۷ میلادی) شرکت کرد.
این مشارکت، تحولی در موضعگیری این گروه نسبت به قضیه فلسطین و ورود به مرحله راهبردی جدیدی در موضوع فلسطین، یعنی انتقال به مرحله عمل یا جهاد واقعی بود.[3]
[1]. عبداللّه أبوعید و دیگران، دراسة فیالفکر السیاسی لحرکةالمقاومةالاسلامیة: حماس، تحریر: حمد، جواد و برغوثی، اِیاد، ج۱، ص۳۷ـ ۳۸؛ خالد حروب، حماس: الفکر و الممارسة السیاسیة، ج۱، ص۳۳؛ احمد بن یوسف، احمد یاسین: الظاهرة المعجزة و اسطورة التحدی، ج۱، ص۲۰ـ ۲۱.
[2]. ویکی تابناک.
[3]. زیاد ابوعمرو، جنبشهای اسلامی در فلسطین، ترجمه: صبا، هادی، ج۱، ص۶۱؛ ساره م روی، «غزة: دینامیات جدیدة للتفکک الاجتماعی»، ج ۱، ص ۶۳، مجلة الدراسات الفلسطینیة؛ جرباوی، علی، حماس، : مدخل الاخوان المسلمین الی الشرعیة السیاسیة»، «ج ۱، ص ۱۳۵؛ ویکی فقه.