کپی شد
فعالیت اجتماعی سید رضی
شریف رضی جوانمردی درد آشنا بود. او نیش حسادت و شماتت را بر عزلت و رهبانیت ترجیح میداد و در میدانهای خدمت، كمر همّت میبست و یکتنه مسؤولیتهای سنگین و دشوار اجتماعی را بر عهده میگرفت.
روزگار سید رضی با دورههایی از خلافت عباسیان همزمان بود و آل بویه بر عراق فرمانروایی میکردند[1] سید رضی با سیاستمداران، دولتمردان، بزرگان دین و ارکان قضا پیوندی نزدیک داشت.[2]
عضدالدوله در سال ۳۶۷ قمری پس از تسلط بر بغداد، برای کاستن از درگیری بین شیعه و سنی، ابواحمد (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ قمری دستگیر و آنان را به قلعه اصطخر (در فارس) فرستاد و زندانی نمود.[3] در سال ۳۷۹ قمری حاکم وقت، همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، اما او بر اثر پیری، در سال ۳۸۰ قمری آنها را به فرزندش سید رضی واگذار کرد.[4] سید رضی در ۲۱ سالگی نقیب علویان در بغداد شد.[5]
سید بزرگوار در كنار كارهای بس سنگین نقابت و دیوان مظالم و …، همواره به فكر تحصیل طلاب بود؛ از اینرو در پس طرحی نو، بهمنظور بالا بردن سطح معلومات شاگردان، افتاد كه نتیجه اندیشهاش؛ ایجاد دانشگاه شبانهروزی شد كه تا آن زمان سابقه نداشت. «او با اینكه از تمكّن مالی كمبهره بود، مع الوصف وقتی دید گروهی از طالبان علم و شاگردانش پیوسته در ملازمت او هستند، خانهای تهیه كرد و آنرا بهصورت مدرسه جهت شاگردان خود درآورد و نامش را «دارالعلم» نهاد و تمامی نیازمندیهای طلاب را برای آنها فراهم كرد. سید رضی برای دارالعلم، كتابخانه و خزانهای با كلیّه وسایل و لوازم فراهم كرد».[6]
باید دانست كه تأسیس دارالعلم سید رضی، دهها سال پیش از تأسیس مدرسه نظامیه بغداد و با بودجه هنگفت دولتی از سوی خواجه نظام الملک طوسی (سال 457 قمری) صورت گرفتهاست. او تقریباً حدود هشتاد سال بعد از سید رضی به این كار اقدام ورزیده است.[7]
[1]. جعفری، سید محمدمهدی، سید رضی، ص ۱۱.
[2]. همان، ص۲۱.
[3]. همان، ص۲۴.
[4] . همان، ص۲۲.
[5]. آقابزرگ تهرانی، محمد محسن، طبقات اعلام الشیعه، ج ۲، ص ۱۶۴.
[6]. دوانی، علی، سید رضی مؤلف نهج البلاغه، ص 161.
[7]. همان. ص 162.