searchicon

کپی شد

فضيلت زيارت عبدالعظيم حسنى (علیه السلام)

در مورد فضيلت زيارت ، عبدالعظيم حسنى (عليه السلام ) دو حديث وارد شده است كه مختصراً به آنها اشاره می شود:

1. از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمودند: هر كس قبر او (عبدالعظيم حسنى) (ع) را زيارت كند، بهشت بر او واجب مى شود.[1]

2. مردى از شهر رى مى گويد: در سامرا به حضور امام هادى (ع) رسيدم، آن بزرگوار از من سؤال فرمود: كجا بودى؟ عرض کردم: من به زيارت حسين بن على (ع) رفته بودم و اكنون از كربلا می آيم، آن حضرت فرمود: توجه داشته باش، اگر قبر حضرت عبدالعظيم (ع) را كه نزد شما است زيارت می نمودى، مثل اين بود كه حسين بن على (ع) زیارت کرده باشى![2]

بنابراين، به دليل بيان امام دهم (ع)، پاداش زيارت حضرت عبدالعظيم (ع)، با فضيلت زيارت سيدالشهداء (ع)، مساوى است.

در این صورت، ممكن است، به خاطر مقايسه زيارت آن بزرگوار با زيارت حضرت سيدالشهداء (ع)، اين مطلب مطرح شود: زيارت حضرت عبدالعظيم كه، اولا نسب او با چهار واسطه به امام مجتبى (ع) می رسد، و ثانيا مبارزه و فضيلت شهادتى نداشته است، با زيارت امام حسين (ع)، كه اولا خود امام معصوم است و فرزند على و فاطمه (ع) است، و ثانيا در راه خدا آن همه مصيبت­ها و رنج­ها كشيده و به فيض بزرگ شهادت رسيده، چگونه ممكن است، با هم مساوى و هم سنگ باشند؟!

براى توضيح اين موضوع، دو مطلب پراهميت، مورد بررسی و دقت قرار مى گیرد:

الف. اعتبار سند حديث: اين حديث از نظر سند و مدرک معتبر است و بسيارى از عالمان آگاه و حديث شناس و مورخ و فقيه، آن را در كتاب­هاى متين و ارزشمند خود آورده اند. از باب نمونه، تعدادى از كتاب­ها و نويسندگان آن، مورد توجه قرار داده می شود:

1. محمد بن قولويه قمى، در كتاب كامل الزيارات، ص 324.

2. شيخ صدوق، در كتاب ثواب الاعمال، ص 124.

3. حاج ميرزا حسين نورى، در كتاب مستدرك الوسائل، ج 3، ص 614 و 669.

4. حاج شيخ عباس قمى در كتاب سفينة البحار، ج 2، ص 121.

5. حاج شيخ عباس قمى در كتاب مفاتيح الجنان، ص 656.

6. حاج شيخ عباس قمى در كتاب منتهى الامال، ج 1، ص 179.

7. محمد بن على اردبيلى در كتاب جامع الرواة، ج 1، ص 460.

ب. دلالت و مفهوم حديث: از لحاظ دلالت و مفهوم نيز، جهت تبيين معناى اين حديث، مناسب است كه اين جهات را مورد، دقت قرار گیرد:

1. اطاعت و ولايت اهل بيت (ع): اگر چه نسب عبدالعظيم حسنى (ع)، با چهار واسطه به امام حسن مجتبى (ع) می رسد و به اصطلاح وى امام­زاده است، اما نبايد فراموش كرد كه، وى امام­زاده بزرگوارى است، كه به خاطر خلوص و اطاعت، به مقامى می رسد كه، امام هادى (ع) می فرمايد: انت ولينا حقا.[3]

روى اين حساب، او ولى ولى الله مى گردد و در مورد ديگر، آن حضرت به خاطر مقام علمى و بيان حديث و نشر فرهنگ تشيع، به عبدالعظيم حسنى (ع)، سلام می رساند و از شخصيت او تجليل به عمل مى آورد.[4]

2. بيان عظمت و تقويت عقيده: جهت ديگرى را كه در تبيين اين حديث می توان مورد توجه قرار داد، اين است كه، ممكن است، امام هادى (ع)، نسبت به آن مردی كه از شهر رى به زيارت حسين بن على (ع) مشرف شده، نظر خاصى داشته و به اصطلاح حديث ناظر به مورد خاصى صدور يافته باشد؛ يعنى ممكن بوده آن مرد مقام حضرت عبدالعظيم را مورد توجه قرار نمی داده و نسبت به آن بزرگوار بى اعتنا و يا كم توجه بوده است و امام هادى (ع) خواسته است از اين راه، از مقام والاى سيدالكريم، تجليل كرده و اعتقاد آن مرد را تقويت نموده باشد و بدين لحاظ چنين مطلبى را درباره زيارت وى، براى آن مرد، ابراز داشته است!

علامه عالی قدر، مرحوم شيخ عبدالحسين امينى، در پاورقى كتاب كامل الزيارات می نويسد: اين حديث به خصوصيت آن راوى و آن مرد زيارت كننده، توجه خاصى دارد و معلوم مى شود، كه آن شخص، نسبت به مقام حضرت عبدالعظيم (ع)، بى اعتنا بوده و از خود نسبت به آن حضرت رغبتى نشان نمی داده و از مقام و شخصيت والاى آن بزرگوار، بى اطلاع بوده است[5] و حضرت هادى (ع) هم خواسته است، بدين وسيله، عظمت عبدالعظيم را مورد تجليل قرار داده و معرفت آن مرد را تقويت نموده باشد.

3. شرائط خاص زمان و مكان: ممكن است شرائط خاص زمانى و مكانى، سبب گرديده باشد، كه امام هادى (ع) فضيلت زيارت حضرت عبدالعظيم (ع) را مانند فضيلت زيارت سيدالشهداء (ع) محسوب داشته و اين درک فضيلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زيرا متوكل عباسى و برخى ديگر از حكام جور، پس از تخريب بارگاه امام حسين (ع)، براى جلوگيرى از زيارت آن بزرگوار، مأموران دژخيم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، كه به صغير و كبير رحم نمى كردند و جان افراد در خطر كشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرين زيادى را، بی رحمانه به خاک و خون كشيده بودند.[6]

پس، حضرت هادى (ع) خواسته است، با بيان عظمت و فضيلت زيارت عبدالعظيم حسنى (ع)، جان افراد را از مرگ و خطر حفظ كرده باشد.

4. تشكيل پايگاه و مركز تبليغ: مسئله لزوم پايگاه سازى و تشكيل مراكز تجمع نيروها و اجتماعات، موضوعى است، كه به طور كلى از اخبار و احاديث به دست مى آيد، روشن مى شود كه ائمه اطهار (ع) دوست مي­داشتند، شيعيان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاكره كنند، و براى حفظ كيان تشيع و نشر معارف و گسترش مكتب ، فعاليت هاى دينى و تبليغى و اجتماعى داشته باشند.

 


[1]. محدث نورى، مستدرك‏الوسائل ج 10، ص 368، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 هـ ق، وَ فِي حَوَاشِي الْخُلَاصَةِ لِلشَّهِيدِ الثَّانِي، (ره) هَذَا عَبْدُ الْعَظِيمِ الْمَدْفُونُ فِي مَسْجِدِ الشَّجَرَةِ فِي الرَّيِّ وَ فِيهِ يُزَارُ وَ قَدْ نَصَّ عَلَى زِيَارَتِهِ الْإِمَامُ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (ع) قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَهُ وَجَبَتْ لَهُ.

[2]. الإمامُ الهاديُّ (ع) لَمّا دَخَلَ علَيهِ بَعضُ‏أهلِ الرَّيّ: أينَ كُنتَ ؟ فَقُلتُ: زُرْتُ الحُسينَ (ع)، قالَ: أما إنّكَ لو زُرْتَ قَبرَ عبدِ العظيمِ عِندَكُم لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسينَ بنَ عَلِيٍّ (ع).

[3]. صدوق، كمال الدين، ج 2، ص 51.

[4]. مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 613.

[5]. ابن قولویه، كامل الزيارات ، ص 324.

[6]. تاريخچه كربلا ص 110.کتاب نامه تکمیل شود.