کپی شد
فرق و رابطه ایمان با اطمینان فلبی
در باب فرق بین ایمان و اطمیان قلبی گفتنی است که: گاهی انسان به وسیله استدلال و برهان علمی و منطقی ممكن است به چیزی ایمان و یقین داشته باشد و با این استدلال، عقلش راضی شود، ولی آرامش خاطر نداشته باشد، اما اگر نسبت به آن چیز اطمینان قلبی داشت، این اطمینان باعث آرامش خاطر و سكون قلب او میشود كه در این صورت هیچگونه وسوسه و اوهام ذهنی در او راه ندارد؛ به عنوان مثال: همه ما یقین داریم كه از انسان مرده هیچ كاری بر نمیآید و این را با استدلال و دلیل باور داریم، اما در جان ما رسوخ نكرده، لذا ممكن است كسی از مرده خصوصاً در شب بترسد، اما افرادی هستند چون سر و كار آنها با مردگان است، هرگز چنین ترسی ندارند[1].
در رابطۀ ایمان و اطمینان قلبی، باید گفت: در برخی روایات بر این ذهنیت، كه ابراهیم (ع) شک داشت، پس ما هم اگر شک داشتیم معذوریم و اگر ایمان و یقین نداشتیم هیچ اشكالی و ایرادی بر ما وارد نیست، خط بطلان میكشد.
در روایتی نقل شده: شخصی به امام موسی كاظم (ع) نامهای نوشت و گفت: من در حال شک هستم و ابراهیم (ع) هم به خداوند عرض کرد: به من نحوۀ زنده شدن مردگان را نشان بده، من هم دوست دارم كه چیزی به من نشان بدهی. امام (ع) در جواب نوشتند: همانا ابراهیم (ع) مؤمن بود، فقط دوست داشت ایمانش زیاد شود، ولی تو در حال شک هستی و در انسان شاک خیری وجود ندارد. [2]
انسان باید نسبت به اصول دین، اعتقاد و ایمان و یقین داشته باشد و برای به دست آوردن ایمان و یقین، راههای استدلالی و برهانی وجود دارد كه دیگر برای انسان شكی باقی نماند و برای دفع شبهاتی كه القاء میشود، میتوان به علمای دین رجوع كرد.
به هر حال، با اندک تأمل و تعمق در آیات قرآن به این حقیقت پی می بریم که رفع نگرانى هاى روحى و روانى در سایه تقویت ایمان به خداى حكیم و دادگر و ایمان به روز واپسین و بهشت و جهنم، میسر است و نیز اعمال عبادی مثل نماز برای رسیدن انسان به این مرحله طراحی شده است. مؤمن زمانی که دست لطف و حمایت خدا را پیوسته بر سر خویش احساس مى كند، دیگر خوف و اضطراب و غمى به دل راه نمى دهد: “و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنین”؛[3] و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید .خداوند در این آیات مى فرماید: اگر با خدا باشید، تمام قواى زمین و آسمان در اختیار شما است و خداوند نیازها و مشكلات و گرفتارى هایتان را مى داند و از تلاش و اطاعت و بندگى شما باخبر است و با ایمان به این نویدهاى الاهى چگونه ممكن است آرامش خاطر (اطمینان قلبی)، بر وجود انسان حاكم نشود؟ قطعاً با این منش و معرفت، امور نگران كننده و اضطراب آور روحى از جان و دل بشر رخت بر مى بندد.
.[1] شيرازي، ناصر مكارم، تفسير نمونه، ج 2، ص 304، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1374 ش.
.[2] همان، ج1، ص 336.
.[3] آل عمران، 139.