کپی شد
فرق بحران بلوغ و افسردگی
نوجوانی و بلوغ، بهار زندگی است. بهاری كه آغاز تغییر و تحولات جسمی روحی در افراد است. هر فرد فقط یك بار بهار بلوغ را تجربه می كند که با دگرگونی هایی در جسم و روان همراه است. فرآیند بلوغ یكی از پیچیده ترین دوره های زندگی و در عین حال لذت بخش ترین و دل انگیز ترین دورۀ زندگی هر فرد است. در این دوره نوجوان نه كودك به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است ولی در مرز بین این دو مرحله ( كودكی و بزرگسالی ) قرار می گیرد. این دوره آغاز مسئولیت پذیری انسان نسبت به اعمال و کارهای خود می باشد. در این دوره نوجوان به سرعت رشد كرده و شاهد تكامل جسمانی و نیرومندی بدنی خویش است و همزمان عواطف و احساسات او نیز دچار تحول اساسی می شود.[1] ز نظر اسلام این دوران بسیار با اهمیت است در احادیث معصومین (ع) از این دوران به هفت سال سوم عمر فرزند(از چهارده سالگی به بعد) تعبیر شده است. رسول اكرم (ص) فرموده است: “فرزند آدمى در هفت سال اوّل زندگى، آقا و سيّد پدر و مادر است، در هفت سال دوّم بندۀ فرمانبردار و مطيع پدر و مادر است، و در هفت سال سوّم وزير خانواده و مشاور پدر و مادر است.” [2]
امام على (ع) فرموده است:” فرزندت در هفت سال اوّل، برگ خوشبوئى بر ساقه درخت وجود شما است؛ و در هفت سال دوّم، خدمتگزار مطيع و فرمانبردار شما است؛ و در هفت سال سوّم، ممكن است دشمن بدخواه شما يا دوست خيرخواه شما باشد.” [3]
اولیاء و مربیان باید با آگاهی کامل از حقایق و ویزگی ها و شرایط این دوران در جهت شناخت نیازهای روحی روانی نوجوان خود و بر طرف کردن آن به شیوۀ مطلوب اقدام نمایند تا نوجوان بتواند با کمترین آسیبی این دوران سخت را پشت سر بگذارد. رسول اكرم (ص) فرموده است: رحمت الاهى شامل حال پدر و مادرى باد كه با تربيت صحيح، فرزند خود را در نيكى به والدين كمك و يارى نمايند. [4]
افسردگی یکی از اختلالات روانی است که گاهی در اثر بحران بلوغ ایجاد می شود ولی در بسیاری موارد علت دیگری دارد. همچنان که بحران بلوغ نیز ممکن است عوارض سوء دیگری غیر از افسردگی داشته باشد.
[1] قائمي، علي، شناخت هدايت و تربيت نوجوانان و جوانان، ص 42 و 103، چاپ پنجم، انتشارات اميري، تهران، 1363.
[2] مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 101، ص 95، موسسه الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.
[3] ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهجالبلاغة، ج 20، ص 343، حدیث 937، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى قم، 1404 هـ ق.
[4] کلیني، كافي، ج 6، ص 48، چاپ چهارم، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هـ ش.