کپی شد
فرقه ها و گروه های فرعی و منشعب از شیعه
واژه شیعه مفهومی عام است که طبق تعریف پذیرفته شده، همه فرقهها و گروه های شیعی؛ مانند امامیه، زیدیه، کیسانیه، اسماعیلیه و… را شامل می شود.
در مورد تعداد فرقه های اساسی شیعه چند قول وجود دارد:
بغدادی در کتاب خود، فرقه های اصلی شیعه را سه فرقه دانسته است: زیدیه، کیسانیه، امامیه، وی در آغاز، غُلات را نیز از انشعابات شیعه دانسته، ولی بعداً یاد آور شده است که چون آنان از اسلام خارج شده اند، از فرقه های اسلامی به شمار نمی آیند.[1]
شهرستانی، اسماعیلیه را نیز در شمار اصول فرق شیعه آورده است، و فرقه های اصلی شیعه را پنچ فرقه می داند.[2]
خواجه نصیر الدین طوسی در قواعد العقاید با نظریه بغدادی موافقت نموده و اصول فرق شیعه را «زیدیه، کیسانیه و امامیه» دانسته است.[3]
قاضی عضد الدین ایجی نیز اصول فرق شیعه را سه فرقه معرفی می کند: کیسانیه، امامیه، زیدیه.
بعضی نیز اصول فرق شیعی را چهار فرقه، امامیه، کیسانیه، زیدیه و اسماعیلیه می دانند.
آنچه مشهور بین علمای شیعه و تاریخ نگاران ملل و نحل است، این است که اصول فرق تشیع سه فرقه است، اما در مورد شاخه ها و فروع فرق اختلاف نظر وجود دارد.[4]
اما در این میان واژه های دیگری نیز وجود دارد که با این مفهوم عام؛ (شیعه) تفاوت هایی دارد و بعضاً پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) را با آنها می خوانند که لازم است توضیح کوتاهی پیرامون هریک از این اصطلاحات داده شود. برخی از این واژه ها عبارت است از:
- رافضی: رفض به معنای رد کردن و ترک کردن و واگذاشتن کاری است. مخالفان شیعه این واژه را معمولاً در مقام مذمّت و بدگویی از شیعیان به کار می برند. درباره این واژه گفته شده است: از آن جا که شیعیان خلافت دو خلیفه اول را رد کردند «رافضی» خوانده می شوند.
Proteose a gør det normalt muligt at identificere det ukomplicerede enzymatiske systems deltagelse i den relative og tropiske specifikke rolle i https://denmarkrx.com/viagra-super-active-uden-recept.html dette tidsdomæne.
برخی نیز گفتهاند: رافضی به شیعیانی گفته می شود که به جهت موضع نسبتاً ملایم زید، درباره دو خلیفه اول در هنگام قیام خود، اردوی وی را ترک کردند.
I løbet af det næste år blev jeg https://denmarkrx.com/female-viagra-uden-recept.html udvalgt til en kombineret litteratur om en praktisk anvendelse, der i øvrigt var ny for mebaculovirus.
هر یک از این دو معنا را که بپذیریم، واژه رافضی با شیعه در مفهوم عامش مترادف نیست؛ زیرا این کلمه گروه هایی از زیدیه را در بر نمی گیرد. - جعفری: از آن جا که امام جعفر صادق (علیه السّلام) با تلاش بسیار خود به شیعیان معتقد به رهبری امامان معصوم (علیهم السّلام) هویّت فقهی و کلامی ویژه ای بخشید، شیعیان بهره مند از آموزه های آن بزرگوار به «جعفری» شهرت یافتند. امروزه واژه جعفری با شیعه اثنی عشری مترادف است؛ اما ذاتاً اسماعیلیان را نیز شامل می شود؛ زیرا آنان نیز به امامت امام جعفر صادق (علیه السّلام) اعتقاد دارند.
- امامی: در دوران هر یک از امامان به شیعیانی که به امامت امامان معصوم (علیهم السّلام) از فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) اعتقاد داشته و این خط سیر را تا امام دوازدهم ادامه می دادند؛ امامی خوانده می شدند. امامی در سیر تاریخی اش، به تناسب زمان های مختلف، معانی دیگر، چون ترادف با شیعه در زمان حضرت علی (علیه السّلام) نیز داشته، ولی امروزه معنایی معادل اثنی عشری دارد.
- خاصّه: این واژه بیشتر در متون فقهی و در مقابل لفظ عامه (اکثریت مسلمانان) به کار می رود و به معنای شیعه است. معنای ویژه تر این واژه، در متون فقهی امامیه اثنی عشری است که فقه خود را از امامان معصوم (علیهم السّلام) دوازده گانه می گیرند.
- علوی: شاید این واژه در زمان هایی برگرایش کلامی شیعه (اعتقاد به برتری حضرت علی (علیه السّلام)) دلالت می کرده است؛ اما بعدها بیشتر در معنای نسبی اش؛ یعنی بیان وابستگی نسبی افراد به حضرت علی (علیه السّلام) به کار رفته است.
- فاطمی: این واژه بیشتر در معنای نسبی کاربرد دارد و برای تبیین تمایز فرزندان امام حسن و امام حسین (علیهما السّلام)، از فرزندان محمد حنفیه که «کیسانیه» خود را بدو منسوب می ساختند، به کار می رود؛ زیرا محمد حنفیه از فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نبود، هر چند در شمار فرزندان حضرت علی (علیه السّلام) جای داشت.
- طالبی: این واژه نیز مفهومی نسبی دارد؛ ولی دایره شمولش از دو واژه پیشین بیشتر است. طالبی به معنای فرزندان ابوطالب است که فرزندان آن بزرگوار از طریق غیر از حضرت علی (علیه السّلام) را نیز شامل می شود. فهم دقیق این واژه با مطالعه کتاب «مقاتل الطالبیین» ابوالفرج اصفهانی، به دست می آید که در آن از قیام های همه طالبی ها و از جمله قیامهای فرزندان جعفر بن ابی طالب نیز نام برده است.[5]
این مجموعه ای از واژه ها است که در طول تاریخ با آنها از شیعه تعبیر شده است.
[1]. بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بين الفرق و بيان الفرقة الناجية منهم، ص 21 – 23.
[2]. شهرستانى، محمّد بن عبدالكریم، الملل و النحل، تحقيق: بدران، محمد، ج 1، ص 170؛ بر گرفته از سایت اسلام کوئست.
[3]. طوسي، خواجه نصير الدين، قواعد العقايد، تحقيق: گلپايگاني، علي رباني، ص 110.
[4]. نک، الفرق بين الفرق و بيان الفرقة الناجية منهم، الملل و النحل، قواعد العقاید.
[5]. نک، همان.