کپی شد
فرقه بابیه و ترور ناصرالدین شاه
پیروان باب که در رأس آنها میرزا یحیی صبح ازل و حسینعلی بهاء قرار داشتند، به دلیل صدور حکم اعدام باب توسط ناصرالدین شاه، دشمن سرسخت وی بودند؛ به همین جهت به فکر توطئهچینی بر ضد شاه افتادند.[1] به طوری که از کتاب «کواکب الدریه» عبدالحسین آیتی استفاده میشود:
شش نفر از بابیهای متعصب که از آن جمله ملا صادق ترک بود، در نیاوران شمیران به طرف ناصرالدین شاه تیراندازی کردند و بعد با قمه و غداره به شاه حمله برده و او را مجروح نمودند، ولی موفق به قتل وی نشدند. ناصرالدین شاه بعد از این واقعه درصدد دستگیری و نابودی بابیها برآمد.[2]
توطئه در روز بیستم شوال سال 1268 هجری واقع شد،[3] پس از این واقعه و سوء قصد، چهل نفر از معاریف بابیه که یکی از آنها حسینعلی بهاء بود، شدیدا مورد تعقیب قرار گرفتند، سرانجام آن چهل نفر را دستگیر کردند و 28 نفر آنها را با اعمال شاقه به قتل رساندند، بقیه را به زندان محکوم کرده، و پس از مدتی آنها را آزاد ساختند.[4] آیتی می نویسد: مشهور آن است که در یک شب، هشتاد نفر را کشتند و شبانه و مخفیانه اجساد ایشان را به بیرون شهر منتقل نموده، در چاهی افکندند.[5]
قرةالعین و چند نفر دیگر که در جریان قتل، دستگیر شده بودند، و در زندان به سر میبردند، با پیش آمدن این واقعه، آنها نیز محکوم به قتل شده و اعدام شدند. میرزا یحیی در این هنگام در نور مازندران به سر میبرد، به محض این که خبر دستگیر شدن و اعدام بابیان به او رسید، به لباس درویشی درآمد و با عصا و کشکول، پس از پیمودن مراحلی به بغداد فرار کرد. حسینعلی بهاء نیز با دستیاری سفارت روس و نقشههای مرموز و حساب شده، پس از چهار ماه زندان، روز اول ربیعالاول سال 1269، از زندان نجات یافته و به صورت تبعید رهسپار بغداد گردید.[6]
[1]. البته دستهای مرموز استعمار که چشم طمع به این کشور دوخته بود، در این مسیر آنها را کمک میکرد.
[2]. آیتی (آواره)، عبدالحسین، الکواکب الدریة، ج 1، ص 313 – 316.
[3]. نجفى، سيد محمد باقر، بهائيان، ص 584.
[4]. میرزا جانی کاشانی، نقطة الکاف، به کوشش: ادوارد برون، مقدمه فارسی، ص 21 (لح – لز).
[5]. الکواکب الدریة، ج 1، ص 316.
[6]. محمدی اشتهاردی، محمد، بابی گری و بهایی گری، ص 57 و 58.