کپی شد
فرشته هاروت و ماروت و تعلیم سحر به انسان
ملائكه و فرشتگان موجودات بسیار شریف و لطیف هستند و دارای ویژگی های نیک فراوانی هستند -که در آیات قرآن بیان شده است- از جمله این که صفات و ویژگی های خاکی و حیوانی در وجود آنان راه ندارد و اساساً آنان هیچ گونه میل و قدرتی بر انجام گناه و معصیت ندارند و به همین دلیل است که از هر گونه گناه و معصیت پاک و مبرّا هستند.
بنابراین، اگر عصمت و معصوم بودن صرفاً به معنای عدم ارتکاب گناه و معصیت باشد می توان گفت فرشتگان هم معصوم هستند؛ زیرا آنان از هر گونه گناه و معصیت پاک و مبرا هستند.[1]
امام عسكری (ع) می فرمايد: “فرشتگان خدا به كمك الطاف الاهی از كفر و امور ناپسند، معصوم و در اماناند”.[2]
اما (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مىخواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد، ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مىدادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمىدادند، مگر اين كه از پيش به او مىگفتند: «ما وسيله آزمايش هستيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)»، ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مىآموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند، ولى هيچ گاه نمىتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمت هايى را فرا مى گرفتند كه به آنان زيان مىرسانيد و نفعى نمىداد. و مسلما مىدانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهرهاى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مىدانستند”.[3]
اين دو فرشته زمانى به ميان مردم آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران بودند، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند، ولى از آن جا كه خنثا كردن يك مطلب (همانند خنثا كردن يك بمب) فرع بر اين است كه انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثا كردن آن را ياد بگيرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلاً شرح دهند، اما سوء استفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند براى اشاعه هر چه بيشتر سحر و تا آن جا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الاهى، حضرت سليمان را نيز متهم ساختند كه اگر عوامل طبيعى به فرمان او است، يا جن و انس از او فرمان مى برند همه مولود سحر است.
پس در سرزمين بابل چون سحر و جادوگرى به اوج خود رسيد و باعث ناراحتى و ايذای مردم گرديده بود، خداوند دو فرشته را به صورت انسان مأمور ساخت كه عوامل سحر و طريق ابطال آن را به مردم بياموزند، تا بتوانند خود را از شر ساحران بر كنار دارند.
ولى اين تعليمات بالاخره قابل سوء استفاده بود؛ چرا كه فرشتگان ناچار بودند براى ابطال سحر ساحران، طرز آن را نيز تشريح كنند، تا مردم بتوانند از اين راه به پيشگيرى پردازند، اين موضوع سبب شد كه گروهى پس از آگاهى از طرز سحر، خود در رديف ساحران قرار گیرند، با اين كه آن دو فرشته به مردم هشدار دادند كه اين يك نوع آزمايش الاهى براى شما است و حتى گفتند: سوء استفاده از اين تعليمات يك نوع كفر است.[4]
[2] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 56، ص 321؛ مراجعه شود به نمایه شماره 1749 (سایت اسلام کوئست: 2021).
[3] . بقره، 102.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج1، ص 369 – 375، دارالکتب الاسلامیة، تهران.