searchicon

کپی شد

فايده و آثار حجاب

توجه به فوايد و آثار حجاب می تواند ضرورت وجود آن را به عنوان هديه اى الاهى از یک سو و لزوم به کارگيرى آن در قالب قوانين و مقررات جوامع انسانى و اسلامى روشن سازد. در این بخش به چند فائده برای حجاب پرداخته می شود؛

الف. ايجاد آرامش روانى در فرد: از جمله نتايج حجاب در بُعد فردى، عدم تهييج و تحریک جنسى است و در نقطۀ مقابل، فقدان حجاب و آزادى و معاشرت هاى بى قيد و بند ميان زن و مرد است که هيجانات و تحريکات جنسى را فزونى مى بخشد، و غريزۀ جنسى را که غريزه اى نيرومند و سرکش است، بيش از پيش سرکش مى کند و چنان آتشى را ماند که هر چه هيزم آن زيادتر شود، شعله ورتر مى گردد.

ب. استحکام بيشتر کانون خانواده: از ديگر فوايد مهم حجاب در بعد خانوادگى، اختصاص يافتن لذایذ جنسى به محيط خانواده و مسيرهاى مشروع آن است، اختصاص مذکور باعث پيوند و اتصال قوى تر زن و شوهر و در نتيجه استحکام بيشتر کانون خانواده می شود، اما فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده به عنوان رکن رکين جامعه مى گردد.

يکى از نويسندگان، در خصوص تأثير برهنگى بر اضمحلال و از هم پاشيدگى درخت تنومند خانواده چنين مى نويسد: در جامعه اى که برهنگى بر آن حاکم است، هر زن و مردى همواره در حال مقايسه است، مقايسۀ آنچه دارد با آنچه ندارد، و آنچه ريشۀ خانواده را مى سوزاند اين است که اين مقايسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مى زند.[1]

پر واضح است که ميوۀ شوم اين گونه مقايسه ها در جوامعى که از نعمت حجاب محروم اند رويش بيشترى داشته و آنچه امروز تحت عنوان فروپاشى نظام خانواده در بعضی از جوامع شاهديم، از اين مقوله است. در نقطۀ مقابل جوامعى که حجاب را به عنوان موهبتى الاهى پذيرفته و خويش را به رعايت آن ملزم دانسته اند، نه تنها اولين گام را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته، بلکه آبرو و شرافت انسانى خويش را فراهم ساخته و از آزار و اذيت ها و نگاه هايى که همچون تيرهايى مسموم به پيکرۀ فرد و اجتماع اثر مى کنند نيز محفوظ مانده اند.

ج. بستر سازی برای تعالی و رشد انسان: از دیدگاه ما حجاب مصونیت است نه محدودیت. در فضایی که حجاب رعایت می گردد، امکان بیشتری برای تعالی و رشد انسان فراهم می شود؛ لذا ما بی حجابی را حتی برای جوامع غربی، همچون سم مهلکی تلقی می کنیم و معتقدیم که هر مقدار برهنگی بیشتر باشد، انسان از رسیدن به مقصدی که برای آن خلق شده، دورتر می شود.

 


[1]. حداد عادل، غلام‌على، فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، ص 69 و 70.