کپی شد
فاطمه ام البنین و زنده نگهداشتن حماسه عاشورا
بعد از واقعه کربلا و نهضت عاشورا، کاروان عترت و پیامآوران شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، پس از حضور افشاگرانه در کوفه و شام، به سوی مدینه حرکت داده شدند. وقتی کاروان به نزدیک مدینه رسید، امام سجاد (علیه السلام) دست به یک حرکت حماسی و سیاسی زد.
بشیر بن جذلم میگوید: وقتی به نزدیکی مدینه رسیدیم، امام علی بن الحسین (علیهماالسلام) فرود آمد، بار شترش را پایین آورد، چادرش را نصب کرد و فرمود: ای بشیر! خدا پدرت را رحمت کند، او شاعر خوبی بود، آیا تو نیز از شعر بهرهای داری؟ گفتم: آری! امام فرمود: به مدینه برو و خبر شهادت پدر و عزیزانم را به اهل مدینه برسان.[1]
مدینه به ظاهر آرام بود، ولی روزها بود که در انتظار شنیدن خبری دهشتناک به سر میبرد. بشیر با شنیدن دستور ولیّ خدا، بر اسب سوار شد و با سرعت خود را به مدینه رساند. وارد مسجدالنبی (صلی الله علیه و آٔله) شد، صدا را به گریه بلند کرد و با حالتی غمناک، با دو بیت شعر به انتظار تلخ اهل مدینه پایان داد:
یا اهلَ یَثربَ لا مُقام لَکُم بِهَا *** قُتِلَ الحسینُ فَادمَعی مِدرارُ
ای اهل مدینه! دیگر در مدینه نمانید؛ زیرا حسین (علیه السلام) کشته شد. پس فراوان اشک بریزید.
الجِسمُ مِنهُ بِکربلاءَ مُصَرَّجُ *** و الرّاس منهُ علَی القَناة یُدارُ
بدن حسین (علیه السلام) در کربلا، در خاک و خون غلتید؛ در حالی که سرش بر بالای نیزه به این شهر و آن شهر برده می شد.[2]
با اعلام این خبر، مدینه یکپارچه در عزا و شیون نشست. زنان از خانههای خود بیرون آمدند، صورتهایشان را خراشیده، فریاد ماتم سر دادند و بر مظلومیت حسین (علیه السلام) و یارانش گریستند.
در آن میانه شور و شیون، ام البنین (علیهاالسلام)، مادر شکیبا و صبور عباس، خود را به بشیر رساند و فرمود: «بشیر! از حسین (علیه السلام) برایم بگو». بشیر گفت: در سوگ چهار فرزند شُجاعَت به تو تسلیت میگویم. نگاه ام البنین به بشیر خیره شد و دوباره تکرار کرد: «بشیر: گفتم از حسینم چه خبر آوردی؟ حسینم چه شد؟ فرزندانم فدای حسین (علیه السلام) باد».[3]
سنگینی مصیبت امام حسین (علیه السلام) و لزوم پاسداری از نهضت عاشورا و رساندن پیام آن به آیندگان اقتضا میکرد که بازماندگان و وابستگان این حادثه، آن را با هر روش ممکنی زنده نگاه دارند. یکی از این راهها، برپایی مراسم سوگواری و عزای عمومی بود.
ام البنین (سلام الله علیها) یکی از کسانی بود که این وظیفه مهّم را برعهده گرفت و آن را به انجام رساند. از ویژگیهای بسیار مهم ایشان، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیهخوانی و نوحهسرایی استفاده کرد تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند. [4] بیگمان، این موضوع افزون بر بار عاطفی، بارِ سیاسی نیز داشته است.
او گریه و نوحه خوانی را وسیله و راهی برای فریاد زدن به مظلومیت امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت برگزیده بود. او عبیدالله فرزند حضرت عباس (علیه السلام) را با خود به بقیع میبرد و به یاد شهدای کربلا اقامۀ ماتم مینمود.[5] وی با گریهای حزنآور، بر فرزندان خویش میگریست.
از حرکت ام البنین میتوان چند هدف مورد نظر ایشان را برداشت نمود.
- اقامۀ عزاداری بر سرور شهیدان، ریحانۀ پیامبر، امام حسین (علیه السلام) و بزرگداشت و تعظیم شعائر الهی.
- پردهبرداری از شجاعت و در عین حال از مظلومیت امام و فرزندانش و نشان دادن آن به مردم، برای ثبت در تاریخ.
- بیان اتفاقات کربلا و ستمهایی که بر آلپیامبر (علیهمالسلام) وارد شد و گزارش فجایعی که هر مخلوقی از آن شرم دارد. او این مهّم را با این روش و در قالب گریۀ عاطفی بیان میکرد. وی از این طریق، اعتراض خویش را به وضعیت موجود و حکومت طاغوت اعلام میداشت.
- ام البنین حاکمان ستمکار را رسوا میساخت. حاکمانی که بر همۀ امور امّت تسلّط داشته، مردم را گمراه مینمودند و در گذر زمان، حقیقت را وارونه میساختند؛ لذا وی با این روش، حقّ و حقیقت را آشکار میکرد.
- او مردم را علیه بنیامیه و گناهانشان برانگیخته، خونخواهی شهیدان اهل بیت را میکرد.
- وی با آنکه مزار حضرت عباس و برادرانش (علیهمالسلام) در کربلا بود، امّا به بقیع میرفت تا مردم در آنجا گرد آیند و ضمن یادآوری جنایات بنی امیه در کربلا، ستمهایی را که بر حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و امام حسن (علیهالسلام) رفته بود، برایشان یادآوری نماید. او همچنین خاطرات مردم با پیامبر (صلی الله علیه و آٔله) در آن مکان را برایشان بازسازی نموده، آنان را از موضعگیریهای مسلمانان صدر اسلام در دفاع از پیامبر و خاندانش (علیهمالسلام)، که هم اکنون در این مقبرۀ مقدس جای گرفته بودند، آگاه سازد.
- او با بردن نوهاش؛ عبیدالله بن عباس به بقیع، که در واقعۀ کربلا حضور داشته و شاهدی عینی و دلیل و برهانی زنده بود، ماجرای کربلا را برای مردم و برای نسل های آینده، روایت میکرد. او در حضور کودکان همسن و سال وی و نیز مردان و زنان بزرگسالی که نزد او اجتماع کرده بودند، اقامه عزا میکرد.[6]
کلیدواژه: ام البنین و زنده نگهداشتن واقعه کربلا، نهضت عاشورا و ام البنین، ام البنین رسوا کننده حاکمان ستمکار
[1]. سید ابن طاوس، علی بن موسی، اللهوف على قتلى الطفوف، ص 197.
[2]. همان، 198.
[3]. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 2، ص 128.
[4]. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، تحقیق: امین، سید حسن، ج 8، ص 389.
[5]. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبيين (فرزندان ابو طالب)، فاضل، جواد، ص 90.
[6]. ر. ک. سایت اسلام کوئست.