کپی شد
غسل
فهرست
طریقۀ انجام غسل
به طور کلی همه غسلها را می توان به یکی از این دو روش زیر انجام داد:
1. غسل ترتیبی:
در این نوع غسل که بدن به ترتیب شسته میشود، ابتدا باید با نیت غسل، سر و گردن را بهطور کامل شسته، سپس سمت راست و بعد از آن سمت چپ بدن شسته شود. قابل توجه است که کف پا نیز باید شسته شود.[1]
نصف ناف و نصف عورت بايد با طرف راست بدن و نصف ديگر بايد با طرف چپ شسته شود، بلكه بهتر است تمام ناف و عورت با هر دو طرف شسته شود. [2]
براى آن كه يقين شود هر سه قسمت، يعنى سر و گردن، طرف راست و طرف چپ كاملاً غسل داده شده، بايد هر قسمتىكه شسته می شود، مقدارى از قسمتهاى ديگر هم با آن قسمت شستهشود. [3]
2. غسل ارتماسی:
در غسل ارتماسی بدن به یک باره یا به تدریج زیر آب می رود تا آب به تمام بدن برسد.[4]
شایان توجه است همانطور که در توضیح المسائل مراجع عظام تقلید آمدهاست، اگر کسی عمداً يا از روى فراموشى يا به واسطه ندانستن مسئله به اين ترتيب عمل نكند غسل او باطل است.[5] و اگر غسل کسی در این مدت باطل بوده نمازهایی که خوانده یا روزههایی که گرفته نیز باطل میباشد که باید قضای آن را بهجا آورد. و برای همۀ غسلهایی که انجام نداده، انجام یک غسل کافی است.[6]
نکاتی درباره شستن اعضای غسل:
1. نظر همه مراجع معظم تقلید این است که: در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پايين بشويد. بله تنها آیت الله العظمی بهجت (ره)، شستن از بالا به پائین را در غسل ترتیبی به احتیاط وجوبی لازم می دانند.[7]
2. پاک بودن تمامى بدن قبل از غسل واجب نيست، بلكه پاک بودن هر عضوى هنگام غسل آن كافى است. بنا بر اين اگر عضو، قبل از غسل آن، تطهير شده باشد، غسل و نمازى كه با آن خوانده شده، صحيح است. ولى اگر عضو نجس قبل از غسل آن تطهير نشود، و با يک شستن بخواهد هم آن را پاک كند و هم غسل نمايد، غسل باطل است و نمازى كه با چنين غسلى خوانده، باطل و قضاى آن واجب است.[8]
3. یکی از شرایط صحت غسل این است که آب به تمام سطح بیرونی (خارجی ) که ظاهر است و دیده میشود برسد. چنان که در توضیح المسائل آمدهاست: “اگر در غسل به اندازۀ سر مويى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است، ولى شستن جاهايى از بدن كه ديده نمىشود، مثل توى گوش و بينى، واجب نيست”.[9] و “جايى را كه شک دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن، شستن آن لازم نيست، ولى احتياط در شستن است”.[10] و “اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن ديده شود، بايد آن را شست و اگر ديده نشود شستن داخل آن لازم نيست”.[11]
4. مراجع تقلید معاصر میفرمایند: در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مىشود، بشويند و شستن موهاى بلند واجب نيست، بلكه اگر آب را طورى به پوست برساند كه آنها تر نشود، غسل صحيح است، ولى اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد، بايد آنها را بشويد كه آب به بدن برسد.
بله حضرت امام خمینی (ره) و آیات عظام اراكى و مکارم شیرازی فرمودهاند: بنا بر احتیاط واجب لازم است موهای بلند هم شسته شوند[12] که مقلّدین آنان می توانند در این مسئله به یکی از مراجع دیگر رجوع کرده و به فتوای او عمل کنند.
بنا براین اگر مانعی مانند رنگ در موهای کوتاهی که جزء بدن محسوب میشود، وجود داشته باشد باید برطرف شود. اما برطرف کردن رنگ موهای بلند لازم نیست، چون با وجود آن میتوان آب را به پوست سر رساند.
پیش آمد مبطلات وضو در بین غسل
اگر در بين غسل، حَدَث اصغر از او سر زند، مثلًا بول كند (یا باد معده از وی خارج شود)، غسل باطل نمىشود.[13] و لازم نيست كه غسل را از نو شروع كند، ولى چنين غسلى كفايت از وضو براى نماز و ساير اعمال مشروط به طهارت از حدث اصغر نمىكند.[14]
کفایت غسل از وضو
در خصوص اینکه آیا غسل غیر واجب از وضو کفایت میکند یا خیر، نظرات مراجع عظام (حفظهم الله تعالی) چنین است:
آيات عظام امام، بهجت، خامنهاى و صافى: تنها با غسل جنابت مىتوان نماز خواند، ولى با غسلهاى ديگر بايد وضو هم گرفت[15].
آيتالله مكارم: با همه غسلهاى واجب و مستحب، مىتوان نماز خواند و گرفتن وضو واجب نيست، اما احتياط مستحب آن است كه در غير غسل جنابت، وضو هم بگيرد[16].
آيتالله فاضل: با همه غسلهاى واجب- غير از غسل استحاضه متوسطه- مىتوان نماز خواند اگر چه احتياط مستحب آن است كه [در غير غسل جنابت] وضو هم بگيرد[17].
آيات عظام تبريزى، سيستانى، نورى و وحيدخراسانی: با همه غسلهاى واجب و مستحب- غير از غسل استحاضه متوسطه- مىتوان نماز خواند اگر چه احتياط مستحب آن است كه [در غير غسل جنابت] وضو هم بگيرد[18].
غسل جبيرهای
چيزى كه با آن زخم و شكسته را مىبندند (بانداژ) و دوايى كه روى زخم و مانند آن مىگذارند جبيره ناميده مىشود. وضو و غسل با آن را و ضو و غسل جبيرهای میگویند. غسل جبيرهاى مثل وضوى جبيرهاى است، ولى بنا بر احتياط واجب، بايد آن را ترتيبى به جا آورند نه ارتماسى.[19]
مراجع تقلید در باره وضوی جبیرهای فرموهاند:
1. اگر زخم يا دُمل يا شكستگى در صورت و دستها است و روى آن باز باشد و آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آنرا بشويد كافى است، ولى چنانچه كشيدن دست تر بر آن ضرر ندارد، بهتر آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكى روى آن بگذارد و دست تر را روى پارچه هم بكشد. و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمىشود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طورى كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنا بر احتياط مستحب، پارچه پاكى روى زخم بگذارد و دست تر روى آن بكشد و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست شستن اطراف زخم كافى است و در هر صورت تيمم لازم نيست.[20]
2. اگر نمىشود روى زخم را باز كرد، ولى زخم و چيزى كه روى آن گذاشته پاک است و رسانيدن آب به زخم ممكن است و ضرر و زحمت و مشقت هم ندارد، بايد آب را به روى زخم برساند و اگر زخم يا چيزى كه روى آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندن آب به روى زخم بدون زحمت و مشقت ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند و در صورتى كه آب براى زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روى زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است و نمىشود آن را آب كشيد بايد اطراف زخم را بشويد و اگر جبيره پاک است روى آن را مسح كند و اگر جبيره نجس است يا نمىشود روى آنرا دست تر كشيد؛ مثلًا دوايى است كه به دست مىچسبد، پارچه پاكى را به طورى كه جزء جبيره حساب شود روى آن بگذارد و دست تر روى آن بكشد و اگر اين هم ممكن نيست، احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد و تيمم هم بنمايد.[21]
3. اگر زخم يا دمل يا شكستگى در محل مسح است (جلوى سر يا روى پاها) و روى آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده مسح كند (و بنا بر احتياط مستحب تيمم هم بنمايد) و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، بايد به جاى وضو تيمم كند و بهتر است يک وضو بدون مسح هم بگيرد.[22]
4. كسى كه وظيفه او تيمم است، اگر در بعضى از جاهاى تيمّم او زخم يا دمل يا شكستگى باشد بايد به دستور وضوى جبيرهاى، تيمّم جبيرهاى نمايد.[23]
غسل جنابت
از نظر اسلام، در مسائل طهارت و نجاست (که جنابت از شاخه های آن است)، شک و تردید هیچ اعتباری ندارد و نباید به آن اعتنا کرد. پس، غسل جنابت، در صورتی بر شخص مکلّف واجب می شود که نشانه های منی وجود داشته باشد و یا این که انسان یقین به جنابت داشته باشد. بنا بر این تا زمانی که یقین کامل صددرصد به احتلام پیدا نکرده هیچ وظیفهای از نظر وجوب غسل جنابت متوجه او نیست.
آیت الله خامنهای در پاسخ سؤالی در این زمینه فرمودهاند:”با شک در جنابت، حكم جنابت مترتب نمىشود، مگر اينكه رطوبتى از شما خارج شود كه همراه با علامتهاى شرعى خروج منى باشد يا يقين به خروج منى داشته باشيد.[24] ”
اما باید توجه داشته باشید که طهارت شرط واقعی است؛ یعنی اگر مکلّف بعداً یقین پیدا کند که قبل از نماز صبح محتلم بوده و غسل نکرده و نماز صبح را، در حال جنابت خوانده، این نماز صبح باطل است و باید بعد از غسل جنابت قضای آن را به جای آورد[25].
امام خمینی (قدس سره) و برخی دیگر از مراجع در این باره میگویند: مستحبّ است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر نکند و بعد از غسل رطوبتى از او بيرون آيد، كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى را دارد.[26]
آیت الله بهجت می گوید: اما اگر نمیتواند بول كند بنابر احوط بايد استبراء كند، در این صورت رطوبتی که از او خارج میشود حکم بول را دارد.[27]
آیت الله زنجانی میگوید: چنانچه فاصله غسل با بيرون آمدن منى كم باشد به طورى كه احتمال دهد كه رطوبت از بقاياى منى سابق باشد، در این صورت حكم منى را دارد، ولى اگر به جهتى هم چون طول مدت، اطمينان دارد كه از منى سابق چيزى نمانده، و احتمال دهد رطوبت مشکوک منی جدید است، حكم منى را ندارد و اگر بول نكرده باشد و پس از غسل بول نمايد چنانچه احتمال دهد كه همراه بول بقاياى منى خارج شده حكم منى بار مىشود، مگر بقاياى منى چنان در بول مستهلک شده باشد كه به مجموع رطوبت خارج شده بول بگويند.[28]
غسل میّت
یکی از غسلهای واجب، غسل میّت مسلمان است که همانند سایر غسلها انجام میشود. این غسل واجب کفایی بوده و تا زمانی که کسی میّت مسلمان را غسل نداده است بر همه مسلمانان واجب است، اما اگر یک نفر این غسل را انجام دهد از دیگران ساقط خواهد شد.
یکی از شرایط این غسل مماثله (همجنس بودن) غسل دهنده و میّت است.
فقها و مراجع عظام در باره غسل دادن زن و مرد چنین فتوا دادهاند:
اگر مرد، زن را و زن، مرد را،[29] غسل بدهد باطل است،[30] ولى زن مىتواند شوهر خود را غسل دهد و شوهر هم مىتواند زن خود را غسل دهد،[31] اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد.[32]،[33].[34]
البته اگر براى غسل ميّت زن، زن ديگرى نباشد مردهايى كه با او نسبت دارند و محرمند، يا به واسطه شير خوردن با او محرم شدهاند، مىتوانند از زير لباس، او را غسل دهند.
بنابراین، در حالت عادی مرد نمیتواند مادر زن مردۀ خود را غسل دهد؛ زیرا تنها مورد استثنا در مسئله، طبق نظر برخی از مراجع، زن و شوهر هستند.[35]
[1] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج1، ص 215 – 216.
[2] . همان، ص 216.
[3] . همان، ص 216.
[4] با استفاده از توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج1، ص 215 تا 220.
[5] همان،ص 215.
[6] همان،ص232.
-[7] همان، ص: 222، مسأله 380.
[8] همان، ص 229، احكام غسل جنابت (استفتاءات از مقام معظم رهبرى) س 179.
[9] همان، ص 221، مسئلۀ 374.
[10] همان، ص 221، مسئلۀ 375.
[11] همان، ص 221، مسئلۀ 376.
[12]. همان، ص222 ، مسأله 379.
[13] . (خوئى) :بايد غسل را رها كرده و غسل ديگرى بنمايد و چنانچه بخواهد غسل ترتيبى نمايد بنا بر احتياط مستحبّى وضو هم بگيرد. (گلپايگانى، فاضل، صافى) :مىتواند غسل را تمام نمايد و بعد وضو بگيرد؛ و بهتر آن است كه غسل را احتياطاً از سر بگيرد به قصد آنچه بر ذمّه او است از اتمام يا اعاده؛ لكن وضو بعد از غسل در اين صورت هم واجب است.(سيستانى:) لازم نيست غسل را رها كرده و غسل ديگرى بنمايد بلكه مىتواند غسل خود را تمام نمايد و بنا بر احتياط لازم بايد وضو هم بگيرد، ولى اگر از غسل ترتيبى به ارتماسى و يا از ارتماسى به ترتيبى عدول نمايد، لازم نيست وضو هم بگيرد. (بهجت:) اتمام غسل لازم نيست، بلكه كافى است كه به قصد وظيفه واقعيّه (اعم از تمام يا اتمام) غسل را دوباره از سر شروع كند و بنا بر احتياط براى نماز و كارى كه وضو لازم دارد وضو بگيرد. (مكارم:) بنا بر احتياط واجب بايد غسل را از سر گيرد و براى نماز و مانند آن، وضو نيز بگيرد. (تبريزى:) بنا بر احتياط بايد غسل را از سر بگيرد و براى نماز وضو هم بگيرد.
[14] . توضیح المسائل (محشی)، ج1، ص230، سؤال 185.
[15] . توضيحالمسائل مراجع، 391 و 646.
[16] . همان، م 391 و 646.
[17] . همان، م 391 و 646.
[18] . همان، م 391 و 646 آيتالله وحيد، توضيحالمسائل، م 397 و آيتالله نورى، توضيحالمسائل، م 392 و 647.
[19] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج1، ص 196، مسأله 339.
[20] . همان، ص 189 مسأله 325.
.[21] همان، ص 192، مسأله 329.
[22] . همان، ص 190، مسأله 326.
[23] . همان، ص 197، مسأله 340.
[24]. أجوبة الاستفتاءات (بالفارسية)، ص: 33، س 174.
[25] لأنّ انكشاف الخلاف في الطهارة الحدثيّة موجب للإعادة. نک: الفاضل اللنكراني، محمد الموحدي، غسل الجنابة- التيمم- المطهرات( تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة)، ص: 34.
[26] . توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج 1، ص 210.
[27] . همان.
[28] . همان.
[29] بهجت: در غير موارد ضرورت.
[30] خوئى، زنجانى: حرام است مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد.
[31] تبريزى: جايز نيست مرد، زن را و زن، مرد را غسل بدهد.
[32] خوئى، زنجانى، صافى: در حال اختيار غسل ندهد.
[33] سيستانى: مرد نمىتواند زن نامحرم را غسل بدهد و هم چنين زن نمىتواند مرد نامحرم را غسل بدهد و زن و شوهر مىتوانند يكديگر را غسل بدهند.
[34] مكارم: مرد نمىتواند زن را غسل دهد، هم چنين زن نمىتواند مرد را غسل دهد، مگر زن و شوهر كه هر كدام مىتواند ديگرى را غسل دهد، هر چند احتياط مستحب آن است كه اگر ضرورتى نيست، اين كار را نكنند.
[35]توضیح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج 1، ص 319- 320، مسئله 559.