searchicon

کپی شد

عوامل پیدایش نظریه تناسخ

عوامل پیدایش نظریه تناسخ را می توان در دو قسمت فکری و روانی مورد تحلیل قرار داد:

الف. عوامل فکری و فلسفی:

1. انكار رستاخيز و جهان ديگر

جمعي چون به جهان ديگر عقيده نداشتند و شايد آن را محال مي پنداشتند، و از طرفي عدم پاداش نيكوكاران و بدكاران را مخالف “عدالت” خداوند مي ديدند، لذا معتقد شدند كه روح نيكوكاران مجدداً به بدن ديگري، در همين جهان كه از بدن نخستين به مراتب خوشبخت تر است، باز مي گردد و پاداش اعمال نيك گذشته خود را مي بيند و روح بدكاران به بدن هايي كه در رنج و زحمت به سر مي برند و يا ناقص الخلقه هستند بازگشته، كيفر اعمال بد خود را خواهند ديد. در حقيقت بدين وسيله شست و شو مي شوند و تكامل مي يابند.

2. توجيهي براي فلسفۀ خلقت كودكان بيمار و معلول

جمعي ديگر، از مشاهدۀ پاره اي از كودكان معلول و بيمار به اين فكر فرو مي رفتند كه اين كودكان كه گناهي نكرده اند؛ چرا خداوند آنها را به اين صورت آفريده و مبتلا ساخته است، حتماً ارواحي كه در اينها هست، ارواح افراد شرير و گناهكار و متجاوزي بوده كه براي ديدن كيفر اعمال خود به اين صورت درآمده و مجدّداً به اين جهان برگشته اند تا رنج ببرند!

ب. عوامل رواني:

يكي ديگر از عوامل رواني اين عقيده، اين بوده است كه اعمال خشونت آميز خود را در انتقام جویي ها توجيه كنند؛ مثلاً اعراب زمان جاهليّت كه در موضوع ارضاي حسّ انتقامجویي پافشاري و سرسختي عجيبي داشتند و ممكن بود كينه توزي را نسبت به شخص يا قبيله اي از پدران و نياكان خود به ارث ببرند، گاهي براي توجيه انتقامجویي وحشيانۀ خود، دست به دامان اين عقيده مي زدند. آنها عقيده داشتند هنگامي كه يكي از افراد قبيلۀ آنها به قتل برسد، روح او در قالب پرنده اي شبيه به “بوم” كه آن را هامه مي ناميدند، قرار مي گيرد و پيوسته در اطراف جسد مقتول دور مي زند و نالۀ وحشت زایي سر مي دهد و هنگامي كه او را در قبر مي گذارند، در اطراف قبر او گردش مي كند و مرتّباً فرياد مي زند اسقوني! اسقوني؛ يعني سيرابم كنيد… سيرابم كنيد! و تا خون قاتل ريخته نشود نالۀ غم انگيز او خاموش نخواهد شد.