Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

عوامل بیرونی انحطاط حکومت عثمانی

انحطاط و زوال حکومت عثمانی، عواملی بیرون از قلمرو حکومت آنان داشته که عبارتند از:

  1. سَیَلان ثروت قاره آمریکا به اروپای غربی

در بررسی علل انحطاط عثمانی، عامل مهمی که باید مدنظر قرار گیرد، تأثیر بزرگی است که سَیَلان ثروت قاره آمریکا به اروپای غربی از اواخر سده شانزدهم میلادی برجای نهاد. از زمان کارل پنجم، که خاندان هابسبورگ، سلطنت اسپانیا و مستعمرات پهناور آن را در قاره آمریکا نیز به دست آورد، به تدریج این ثروت بیکران به پشتوانه مالی نیرومندی برای جنگ‌ها و دسیسه‌های آن بر ضد عثمانی بدل شد. بخش مهمی از مخارج سنگین حکومت جابرانه و جنگ‌های خونین کارل پنجم را طلا و نقره آمریکا تأمین می‌کرد.[1]

  1. ورود کالاهای ارزان قیمت به ممالک عثمانی و خروج نقدینگی از این ممالک

بعد از کشف قاره آمریکا، اروپاییان به سرزمین‌های این قاره مهاجرت نمودند و زمین‌های آن را به کاربستند و از این جهت سیل کالاهای ارزان قیمت به سمت مرزهای امپراتوری عثمانی روانه شد و مردمان عثمانی از یک سو به سبب مشکلات مالی و بهای بالای کالاهای عثمانی و ازسوی دیگر به خاطر ارزانی کالاهای وارداتی، به این کالاها روی آوردند و لذا حجم قابل توجهی از نقدینگی امپراتوری عثمانی به سمت غرب و اروپای غربی سرازیر شد. علاوه برآن اروپاییان، کالاهایی؛ از جمله قهوه و تنباکو (که غالباً در قاره آمریکا کشت می‌شد) را در میان مردمان عثمانی رواج دادند و از این جهت عثمانی‌ها را به خود وابسته نمودند.

هامر پورگشتال در این باره می‌نویسد: «از جمله کارهایی که در این سال [سال‌ها] اتفاق افتاد… ظهور تنباکو در مملکت عثمانی می‌باشد. در مدت پنجاه سال، قهوه و تنباکو به طوری در ممالک عثمانی شیوع یافتند که یکی از لوازم زندگی عثمانیان شدند».[2]

  1. گشایش راه دریایی تجارت غرب با شرق

دولت عثمانی، مهم‌ترین دولت حوزه دریای مدیترانه به شمار می‌رفت و طی سده‌های چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم میلادی از رونق تجارت زمینی شرق و غرب برخوردار بود. در همان زمان که به تدریج، نظام خودکفای اقتصادی عثمانی رو به ضعف می‌نهاد و دیگر پاسخ‌گوی نیازهای برخاسته از افزایش جمعیت نبود، یک عامل مهم دیگر نیز بر اقتصاد عثمانی تأثیر فراوان نهاد: ‌گشایش راه دریایی تجارت غرب اروپا با شرق که سبب کاهش درآمدهای تجاری عثمانی می‌شد. در سده هفدهم، تجارت دریایی اروپاییان گسترش فراوان یافت و اهمیت راه‌های زمینی عثمانی را به شدت کاهش داد. ادویه شرق به طور مستقیم با کشتی اروپا حمل می‌شد و تجارت ابریشم در نتیجه وقوع جنگ‌های متعدد در نواحی شمالی ایران، رو به افول بود. به این ترتیب، بخش مهمی از درآمدهای دولت عثمانی، که ناشی از تجارت زمینی شرق و غرب بود، از دست رفت.[3]

  1. مقابله نظامی و اطلاعاتی غرب با تهدید عثمانی

حکمرانان غرب از زمان تهاجم بایزید اوّل به قلب قاره اروپا و شکست در جنگ نیکوپولیس (21 ذیحجه 798ق/25 سپتامبر 1396م)، تهدیدی به نام «عثمانی» را با اعماق وجود خود شناختند و از همان زمان تلاش برای منحرف کردن این دشمن مقتدر از حرکت به سوی مرکز و غرب اروپا و تضعیف و از میان بردن آن، به دغدغه دائمی آنان بدل شد. شکست نیکوپولیس حادثه‌ای است با چنان پیامدهای شگرف که به تعبیر لسترنج (Le Strange)؛ شرق شناس انگلیسی، «سرانجام اروپا را بیدار کرد».

حوادث و اقداماتی که در ذیل بدان اشاره شده است را می‌توان در چارچوب «استراتژی دفع تهدید عثمانی» قرار داد و البته این اقدامات به موارد زیر منحصر نمی‌شود:

الف) چرخش سمت و سوی توسعه طلبی امیر تیمور گورکانی از شرق به غرب و جنگ با بایزید اوّل و قتل او (1400-1403 میلادی).

ب‌) شورش شیخ بدرالدین- قاضی یهودی تبار اهل سماون- و هم‌دستان یهودی او در زمان احیای دولت عثمانی به دست سلطان محمد اول (چلپی).

ج) مهاجرت حدود بیست هزار یهودی از شبه جزیره ایبری به عثمانی (اواخر سده پانزدهم و اوایل سده شانزدهم میلادی).

د‌) پیدایش موج خونین شیعه‌ستیزی و قتل عام شیعیان آناتولی و آغاز جنگ‌های عثمانی علیه ایران (دهه 1510 میلادی).

هـ‌) آشوب‌ها و شورش‌هایی که درست به هنگام تشدید تهدید عثمانی و حرکت آن به سوی اعماق قاره اروپا در سرزمین عثمانی رخ می‌داد.

و‌) نفوذ در دربار و حرم‌سرای عثمانی و دسیسه بر ضد شاه‌زادگان و نخبگان شایسته و اصلاح‌طلب و قتل ایشان؛ مانند شاه‌زاده مصطفی (1553میلادی) و شاهزاده بایزید (1562 میلادی) پسران ارشد سلیمان قانونی، و وزرایی؛ همچون ابراهیم پاشا (1536 میلادی) و محمد سوکولی (1579 میلادی) که مخالف دسیسه‌های جنگ‌افروزانه بر ضد ایران بودند.

ز‌) استقرار یک کانون اطلاعاتی مقتدر و به غایت دسیسه‌گر در دربار و حرم‌سرای عثمانی برای منحرف کردن استراتژی‌ها و رویکردهای این امپراتوری که برای نمونه می‌توان به کانون قدرتمند روکسلانه (خرم سلطان، همسر سلیمان و مادر سلیم دوم) و اطرافیان او اشاره نمود.

ح‌) سلطه بر ضرّاب‌خانه و امور مالیه عثمانی و کاهش ارزش پول عثمانی.[4]

 

[1]. شهبازی، عبدالله، «علل انحطاط و فروپاشی عثمانی»، تاریخ معاصر ایران، سال 4،  شماره 24، ص 60.

[2]. سایت مشرق نیوز، «پشت پرده فروپاشی امپراطوری عثمانی»؛ «علل انحطاط و فروپاشی عثمانی»، ص 61.

[3]. «علل انحطاط و فروپاشی عثمانی»، ص 64 و 65.

[4]. سایت مشرق نیوز، «پشت پرده فروپاشی امپراطوری عثمانی»؛ «علل انحطاط و فروپاشی عثمانی»، ص 66 – 68.