searchicon

کپی شد

علم طب از نگاه دین

در آیات قرآن، سنت و احادیث اهل بیت (ع) فراوان مشاهده می شود که انسان ها را به فراگیری علم تشویق نموده اند، در این مقال این مطلب مطرح می شود که آیا علم مورد تشویق و تأیید اسلام، شامل علوم دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و علوم بشری؛ مانند طب، شیمی، فیزیک ، ریاضی و … می شود، یا فقط علوم دینی و تفقه در دین مورد نظر است؟

توضیح این مقوله در گرو شناخت دو مسئلۀ اساسی است:

یک. گستره و دایرۀ حضور دین در زندگی انسان

دو. هدف از خلقت انسان و  انتظارات دین از وی

1. درباره موضوع اوّل؛ یعنی گستره حضور دین در زندگی انسان، باید گفت: بدون تردید دایرۀ حضور مکتب اسلام در زندگی انسان بسیار وسیع و گسترده است. به این معنا که دین در تمام عرصه های زندگی انسان، اعم از زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و … حضور دارد و برای همۀ این بخش ها دارای برنامه و قانون است. دین اسلام مانند برخی از ادیان، دین رهبانیت و عزلت نیست، همان گونه که دین صوفی گری و … نیست.

2. اراده خدای متعال بر آن قرار گرفته تا انسان خلیفه و جانشین وی در زمین باشد که آیاتی نیز بر این مسئله دلالت دارد.[1]

خدای متعال از انسان که جانشین او است خواسته که یک سری از امور را بشناسد، و شناخت و دانستن اقتضا می کند که انسان راهکار صحیح و مناسب را برای هر یک از اموری را که به آن مکلف است، اتخاذ کند. همان گونه که باید ارتباط انسان، با خدایش ارتباط عبودیت و بندگی باشد، پس باید هر آنچه را که در ارتباط با این مسئله است و شرع مقدس متکفل آن است، بداند؛ نظیر، احکام دین، عقاید و اخلاق.

بنابراین، علم طب، فیزیک، شیمی، ریاضی و … تماماً از اموری است که باید بشر نسبت به آنها آگاهی داشته باشد تا بتواند زندگی همراه با آسایش وآرامشی را برای خود فراهم آورد.

البته فراگیری علوم این چنینی، واجب کفایی است؛ یعنی بر همۀ افراد جامعه واجب نیست که طبیب، فیزیک دان، شیمی دان، ریاضی دان و … باشند، بلکه اگر تعدادی به آموختن این علوم اقدام کردند، این وجوب از دیگران برداشته می شود.

روایات ما هم به این حقیقت اشاره کرده است. امیر مؤمنان علی (ع) در این باره می فرماید: “علم بر چهار دسته است؛ 1. تفقه در دین برای شناخت خداوند، احکام و …، 2. علم طب (پزشکی) برای سلامت جسم، 3. علم نحو (ادبیات) برای حفظ زبان از خطا و اشتباه در گفتار، 4. علم نجوم و ستارگان برای شناخت زمان.[2]

بدیهی است که این روایت در مقام بیان مثال و نمونه است، نه در مقام حصر علوم در این چهار علم.

بلکه محتوای روایت بر هر علم و دانش مفید تأکید دارد. به همین جهت است که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرموده است: “علم بر دو قسم است؛ 1. علم دین برای شناخت خداوند، احکام و …، 2. علم طب (پزشکی) برای سلامت جسم.[3]

با سخن علامه حلی (ره) در بیان اقسام علم، این موضوع را به پایان می بریم.

فراگیری علم یا بر انسان واجب عینی است، یا واجب کفایی، یا مستحب است و یا حرام.

1. علمی که آموختنش بر هر انسان واجب است، آن علم خداشناسی، اثبات نبوّت پیامبر (ص) و امامت و معاد است. این نوع از علم تقلید بردار نیست، بلکه باید با دلیل و برهان باشد؛ یعنی اثبات خداوند واجب الوجود، نبوت پیامبر و عصمتش، امامت ائمه (ع) و اعتقاد به معاد باید، با دلیل و برهان باشد، نه از روی تقلید.

2. علمی که فراگیری آن واجب کفایی است؛ عبارت است از: علم اصول فقه، کیفیت استدلال و اقامه برهان و علم طب برای معالجه انسان ها، علم ریاضی، به جهت نیاز در معاملات، تقسیم ارث و … .

3. دانشی که تعلیمش مستحب است، هر دانشی است که مردم به اندازه نیاز جامعه به فراگیری آن مشغول اند؛ یعنی به اندازۀ کافی متخصص در آن رشته وجود دارد.

4. علم حرام، هر علمی که آموختنش، به جهت قبح و ضررش از طرف شارع نهی شده است؛ مثل سحر، کهانت، قیافه و … .[4]



.[1] بقره، 30؛ صاد، 26.

.[2] بحار الانوار، ج 1، ص 218، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ق.

.[3] العمیدی، کنیز الفوائد، ج 2، ص 108.

.[4] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج 9، ص 36 – 37، چاپ جدید.