کپی شد
علل پیدایش فرقه شیطانپرستی
علل و عوامل پیدایش شیطانپرستی عبارتند از:
1. باور به تأثیر گذاری شیطان و نیروهای شر در حوادث عالم:
درباره عامل گرایش قبایل بدوی به چندخدایی و پرستش خدایان شیطانی، باید گفت: ادیانی که پیامبران الهی برای بشر میآوردند، در راستای پیوند میان ساحت مادی و معنوی زندگی انسان بود. پیامبران میکوشیدند تا دست خلّاق و روزی بخش خداوند را در چرخه این زندگی طبیعی آشکار سازند و از این رهگذر مسیر رشد و تعالی انسان را بگشایند. به دنبال تعالیم انبیا؛ مردم، کشت و زرع، باران، آفتاب و سایر نمودها و پدیدههای طبیعی را نشانهای از پروردگار و لطف و رحمت او میدانستند و همواره میکوشیدند تا با ایمان و نیایش و آیینهای معنوی، رحمت و برکت او را در زندگی خود جاری سازند، اما گاهی خشکسالی میشد، یا آفتی، تمام تلاش آنها را از بین میبرد. در این مواقع، تعدادی به جهت انحراف از تعالیم پیامبران، کمکم معتقد شدند که همیشه تدبیر جهان به دست خداوند بخشنده و مهربان نیست، بلکه گاهی اوقات، نیروهای شر و شیطانی هم، در امور جهان دست دراز میکنند و بر سود و زیان انسان مسلط هستند.
باور به این که شر و شیطان، مستقلاً منشأ قدرت و اثر در عالم است، به باورهای ثنوی و دوگانهگرایی در الوهیت و ربوبیت انجامید و مردم گمان کردند که با نیایش خدای خیر و رحمت به تنهایی منافعشان تأمین نمیشود و لازم است که نیروهای شر را هم ستایش کنند و برای تعظیم و تجلیل شیطان نیز برنامههایی داشته باشند.[1]
2. نقش یهود در شیطان پرستی:
شیطانیسم قدیمی و مدرن، هم از نظر تاریخی و تبارشناسی، ریشه در دین یهود دارد و هم از نظر سیاسی و اجتماعی، سران یهودی، به ویژه صهیونیسم، نقش برجسته ای در گسترش و ترویج آیین شیطان پرستی، داشته و دارند که در ذیل به طور خلاصه بیان می شود:
الف) بر اساس آموزه های یهودی و عبرانی، شیطان یک فرشته است که در داستان آدم و حوا (علیهما السلام) به نوعی نقش یک منجی را برای نوع بشر بازی می کند و با راهنمایی آن دو به سمت میوه درخت معرفت، آنها را از باطن امور آگاه و از یوغ بندگی استثمارگونه خداوند رها می نماید!.
به روایت تورات، شیطان در قالب یک مار وارد بهشت شد تا آدم و همسرش را فریب دهد. در اولین کتاب از 5 کتاب تورات که به سفر پیدایش شهرت دارد، این گونه می خوانیم که «مار از همه حیواناتی که خداوند به وجود آورده بود، زیرک تر بود. روزی مار نزد زن (حوا) آمده، به او گفت: آيا حقيقت دارد که خدا شما را از خوردن ميوه تمام درختان باغ منع کرده است؟. زن در جواب گفت: ما اجازه داريم از ميوه همه درختان بخوريم، به جز ميوه درختی که در وسط باغ است. خدا امر فرموده است که از ميوه آن درخت نخوريم و حتی آن را لمس نكنيم و گرنه می ميريم. مار گفت: مطمئن باش نخواهيد مُرد! بلكه خدا خوب می داند زمانی که از ميوه آن درخت بخوريد، چشمان شما باز می شود و مانند خدا می شويد و می توانيد خوب را از بد تشخيص دهيد…».[2]
نکته قابل تأمل در ادامه این روایتگری تورات نهفته است، آن جا که خداوند پس از آن که از سرپیچی آدم و همسرش مطلع می شود و مجازات هایی را برای آنها تعیین میکند، به نوعی کلام شیطان را تأیید نموده و رو به ملائکه خود میگوید: «حال که آدم مانند ما شدهاست و خوب و بد را می شناسد، نباید گذاشت از میوه درخت حیات نیز بخورد و تا ابد زنده بماند».[3]
ب) تصوف یهودی یا کابالا (قبالا)،[4] آیینی است که به نوع خاصی از ریاضتهای یهودیت دلالت دارد. کابالا عمیقاً بر برخی باورهای خرافی؛ همچون جادوگری استوار است و رسماً برای آن تقدس قائل است و این عمده ترین نقطه اشتراک شیطان پرستی در گذشته و حال با مفاهیم کابالایی است. کابالا، بخش رمز آلود و بسیار سرّی دین یهود طی پانصد سال اخیر، محسوب شده و ادعا می شود که عمده تحولات جهان، توسط کابالیست ها دنبال می شود. هم اکنون اصطلاح کابالا، وصف کننده تمرین آیین و دانش محرمانه یهود است. یکی از مسائلی که توانسته از کابالا به شیطان پرستی راه یابد، نماد «پنتاگرام یا ستاره پنج پر» است. این نماد به مثابه ابزاری برای جادوگران کابالیست مورد استفاده قرار می گرفت. نقطه اشتراک دیگر کابالا با شیطان پرستی، دیدگاه جنسی این دو است که در هر دو نحله فاسد، لذت جنسی در اولویت قرار دارد.[5]
ج) رهبری یهودیان به ویژه صهیونیسم، امروزه با ابزار و امکانات گسترده به ویژه از طریق دنیای کتاب و سینما و اینترنت، تلاش در ترویج همه جانبه این فرقه دارد. امروزه صهیونیست ها با بهره جویی از خلأ معنوی جهان غرب و مبانی مدرنیته، به ترویج عرفان یهودی و به تبع آن شیطان پرستی پرداخته اند.[6] صهیونیست، اتاق فکر ترویج شیطان پرستی است. صهیونیست، قصد جدی از بین بردن ادیان الهی و تحریف نشده را دارد و شیطان پرستی یکی از بهترین این راه ها می باشد.[7] نحله های مختلف شیطانی از سوی دو سازمان مهم جاسوسی؛ یعنی سازمان سیا و موساد، سازماندهی، هدایت و تغذیه می شوند. رژیم صهیونیستی از اعضای این گروه ها برای مقاصد شوم سیاسی و جاسوسی بهره می برد، به گونه ای که انجام خشونت بارترین اعمال، به این گروه ها واگذار می شود.[8]
3. جادوگری:
در سدههای پایانی قرون وسطی به جهت رشد جادوگری و نفوذ فوق العاده جادوگران در دربارهای اروپایی، پایههای گرایش به شیطان پرستی مدرن ریخته شد. جادوگران در آن مقطع زمانی با تشکیل گروههایی به نام «سابات»، علناً مبارزه با مسیحیت و تعالیم مسیحیت را آغاز کرده و اعتراف به ارتباط با شیطان و شیاطین نمودند. [9]با افزایش نفوذ جادوگران در سطوح بالای حکومتی دولت های اروپایی، کلیسا به شدت با جادوگران به مبارزه پرداخت، ولی افراط کاری های اصحاب کلیسا در برخورد با متهمان به جادوگری، به ترویج و گسترش آن انجامید به نحوی که بعدها جادوگران، آشکارا به ترویج عقاید خود از جمله شیطان پرستی پرداختند. شیطان پرستی جدید، پیروی از مراسمی است که در قرون پیش، آن را به جادوگران و ساحران نسبت میدادند و حیات آن از دیدگاه بعضی نویسندگان غربی، تا حدی وام دار محکومیت های گهگاه کلیسایی و نیز ادبیات و سینمای عامیانه غربی است که توجه به شیطان پرستی را برانگیخته است.[10]
4. تلاش برای جایگزینی اومانیسم:
تلاش برای جایگزینی اومانیسم[11] و نگرش های تجربه گرایانه به جای خدا محوری و نگرش های غیبی، یکی از عوامل پیدایش شیطان پرستی است؛ زیرا محوریت دادن به انسان و امیال و لذات او تنها از راه دین های ساخته و پرداخته دست بشری ممکن خواهد بود و شیطان گرایی یکی از بهترین مسیرها برای رسیدن به این هدف است.[12]
5. افول معنویت حقیقی:
آن گاه که چراغ عالم افروز معنویت حقیقی رو به افول نماید، انواع و اقسام منحرف ترین سراب ها رخ نموده و انسان را به دام خود می کشاند. تعویض جای معنویت و نقش خدا با آموزه های مستعمل و فرسوده امروزی، یکی از علل اصلی شکل گیری گروه های شیطان پرستی بوده است. بنیانگذاران فرقه شیطان پرستی و به خصوص «لاوی»، به صورت جدی تحت تأثیر فلاسفه پوچ گرا و بدون معنویتی؛ همچون «نیچه»[13] بودهاند. نیچه در کتاب فراسوی نیک و بد، چنین می نویسد: «شیطان، بیشترین بینش را راجع به خدا دارد؛ زیرا او از خدا دور می گردد. در حقیقت شیطان، قدیمی ترین دوستدار دانش است». با بررسی این جمله و جملات مشابه، میتوان نقاط مشترکی بین او و عقاید لاوی پیدا کرد.[14]
[1]. ر.ک: پایگاه فرق و ادیان، کلیسای شیطان؛ نگارش، حمید، کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 41 و 42.
[2]. کتاب مقدس، سفر پیدایش؛ 3: 1- 5.
[3]. همان، 22.
[4]. کابالا تلفظ لاتین «کباله» عبری است؛ به معنای قدیمی و کهن.
[5]. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص 58، 59 و 62؛ ر.ک: شیطانیسم چیست؟ حوزه نت.
[6]. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 64.
[7]. ر.ک: سایت اطلاع رسانی پيرامون فرقه شيطان پرستی my savior.ir.
[8]. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص 63.
[9]. ر.ک: نگارش، حمید، فرقه های نو ظهور (1) شیطان پرستی، نشریه مربیان، شماره 38، ص 71.
[10]. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص 44.
[11]. اومانیسم که در فارسی به انسان گرایی، انسان مداری و مانند آن ترجمه شده، نگرش یا فلسفه ای است که با نهادن انسان در کانون هستی، اصالت را به رشد و شکوفایی او می دهد.
[12]. ر.ک: شیطانیسم چیست؟ حوزه نت.
[13]. فردریش ویلهلم نیچه، فیلسوف بزرگ و مشهور آلمانی، که از مشهورترین عقاید وی، نقد فرهنگ، دین و فلسفه امروزی بر مبنای سؤالات بنیادینی درباره ارزش ها و اخلاق بوده است.
[14]. ر.ک: شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص 55.