کپی شد
علت حسادت
حسادت یکی از حالات درونی است که برای انسان پیش می آید که در تعالیم اسلامی ما از آن به عنوان یک بیماری، بلکه بدترین بیماری ها یاد شده است و علت هایی برای آن بیان شده است از جمله:
1. عدم رضایت از قضای الاهی.[1] شخص حسود به تقدیر خداوند راضی نیست و به نحوۀ تقسیم نعمت ها، اعتراض دارد.
2. خباثت و زشتی باطنی: روحیه عده ای این گونه شکل گرفته است که نمی توانند دارایی مادی و معنوی را در دیگری ببینند.
3. احساس تهی و خواری کردن:[2] یعنی چون در خود احساس خواری و کوچکی می کند، نمی تواند کمال یا خوبی ای را در دیگری ببیند.
4. روحیه خود خواهی و خود ستایی: چون می خواهد فقط خودش مورد ستایش باشد و مشهور گردد، نابودی صفات نیک را در دیگران خواهان است.
5. روحیه دشمنی: چون نسبت به فرد مورد حسادت، دشمنی دارد، نمی خواهد دارایی ها و زیبایی های او را ببیند و … .[3]
حسادت از “مقایسه کردن” شخص و نعمت ها و دارایی هایش با دیگران و دست آوردهایشان شروع می شود. البته اصل مقایسه کردن و دیدن اختلاف اشکالی ندارد و چه بسا این اختلافات ناخود آگاه به ذهن می آید و اگر مثبت به آن نگاه شود می تواند بهره های درستی از آن برد؛ آن چه در این بین مهم است، رضایت از قضاء الاهی است که مانع ظهور و بروز صفت شیطانی حسد می شود.
[1]. گاهی علت وجود نعمت ها و امکانات مردم، (غیر از قضاء الاهی) نتیجۀ تلاش آنان و علت محروم بودن حسود، تنبلی و تن پروری، آنان است. در این صورت حسادت ورزیدن با وجود دانستن دلیل این تفاوت بسیار قبیح تر است.
[2]. امام خمينی حسد را همين روحيه و ذل نفس، می دانند. نک: چهل حديث، ص 107.
[3]. با استفاده از سؤال 740 (سایت اسلام کوئست: 1049).