searchicon

کپی شد

عقل زن در کلام امیر المؤمنین (علیه السلام)

در خطبه هشتاد نهج البلاغه، در مورد عقل زنان، امیر المؤمنین مطلبی فرموده است که از جهاتی قابل بررسی است.

الف. بر فرض صحت انتساب این روایت به امام علی (ع)، این یک حکم کلی و عمومی درباره تمام زنان نیست. از تاریخ استفاده می شود که این خطبه به بعد از جنگ جمل مربوط است، و در این جنگ، عایشه یکی از افراد مؤثر بوده است و در واقع طلحه و زبیر از وجهۀ اجتماعی وی به جهت این که همسر پیامبر (ص) بود استفاده کردند و جنگ مهمی را علیه حکومت حضرت علی (ع) در بصره به راه انداختند. امام علی (ع) پس از شکست دشمنان و  پایان جنگ، خطبه مزبور را در مذمت زنان ایراد فرمودند[1]؛ بنابراین با توجه به قرائن و شواهد؛ مسلم  است که نظر آن حضرت در این جا، حکایت حال زنان مذکور باشد، نه همه زنان جهان؛ زیرا بدون شک زنانی بوده و هستند که از نوابغ روزگار و بسیار عاقل تر از مردان عصر و زمان خود بوده اند. چه کسی می تواند عقل و درایت زنانی مانند حضرت خدیجه (ع)، حضرت فاطمه (س)، زینب (س)، و دیگر زنان بزرگ تاریخ را در پیشرفت اسلام و مبارزه آنان را در کنار مردان در جهت رشد و اعتلای  کلمه توحید، انکار کند یا کمتر از مردان بداند؛ بنا بر این چطور می توان گفت که مراد حضرت علی (ع) از چنین گفتاری مذمّت و ملامت همه زنان (صنف زنان) بوده است؟ از این رو در هیچ روایت یا خطبه ای از امام علی(ع) نیامده است که: مردان هم از نظر عقل و هم از جهت احساس از زنان برترند.

علاوه حضرت علی (ع) در برخی موارد از ضعف عقل مردان کوفه و بصره شکایت کرده و در سرزنش و نکوهش آنان مطالبی بیان فرموده است که به عنوان نمونه به چند مورد از آن می پردازیم:

«عقل های شما سبک و افكارتان سفیهانه است».[2]

«اف بر شما (مردان)…شما عقل خود را به کار نمی اندازید».[3]

«ای گروهی که بدن های شان (اجسام شان) حاضر و عقل هایشان غایب است (عقل ندارند)…».[4]

«ای جان های دارای اختلاف و ای قلب های پراکنده ای که بدن هایشان حاضر و عقل هایشان غایب (تعطیل) است…».[5]

در این موارد امام علی (ع) به روشنی برخی از مردان را مذمّت می كند و آنان را كم خرد و سبک اندیش معرفی می كند، در حالی که از كوفه و بصره مردان عالم و دانشمند دینی فراوانی به جهان اسلام تقدیم شده است.

به عبارت دیگر قضایا و حوادث تاریخی در یک مقطع خاص ممکن است، زمینه ستایش را فراهم کند و در مقطع دیگر زمینه نکوهش و مذمت را[6] و پس از گذشت زمان هم زمینه مدح منتفی می شود و هم زمینه مذمت و نکوهش،[7] و از این جهت نکوهش های نهج البلاغه درباره زنان یا مردان کوفه و بصره، یک قضیه شخصیه است.[8]

شاهد دیگر آن که در مواردی؛ امام (ع) نقص عقل را به بسیاری از انسان های دیگر نیز نسبت داده است. در سخنی حضرت علی (ع) می فرمایند: خودبینی، نشانه ضعف و كمی و نقصان خرد اوست.[9] در این حدیث و احادیث دیگری،[10] مواردی چون: خودبینی، شهوت، تابع هوای نفس بودن و… از عوامل نقص عقل شمرده شده است؛ بنابراین بعید نیست که نسبت نقص عقل به زنان نیز، از همین قبیل باشد و منظور از آن وجود عواملی عارضی به ویژه در آن زمان بوده كه باعث نقصان عقلشان شمرده شده است. این عوامل چون ذاتی و در سرشت زن نیستند با تربیت و تهذیب قابل زدودن می باشند.

و در واقع این گونه سرزنش های زنان، به اصل ذات و گوهر زنان بر نمی گردد، همان طوری که سرزنش های مردان، به اصل ذات آنها بر نمی گردد.

این گونه روایات غالباً جنبه تربیتی و تحذیری دارد؛ یعنی هشداری به مردها برای عدم سرسپاری در برابر دستورات و خواسته های رنگارنگ زنان است كه چه بسا آنان را گرفتار آفات و آسیب های متعددی می سازد و متضمّن آن است كه تا حدودی باید مردان روحیه استقلال خویش را حفظ نمایند به ویژه آن كه در شرایطی مانند جنگ و ناملایمات كه پیروی از هواها و افكار آنان موجب ركود و سستی می شود و این مطلب با شرایط زمانی امیرالمؤمنین (ع) رابطه تنگاتنگی دارد.

ب. به یک اعتبار می توان گفت؛ عقل بر دو نوع است:

1. عقل حسابگر یا عقل اجتماعی.

2. عقل ارزشی.

ممکن است ک مراد حضرت علی (ع) از برتری عقل مردان بر زنان در عقل حسابگر باشد نه عقل ارزشی.

به عبارت دیگر؛ برتری ناشی از تفاوت های موجود در زن و مرد، تنها در عقل حسابگر است، اما عقل ارزشی که موجب تقرب به خدا می شود و بهشت به وسیله آن تحصیل می شود،[11] در چنین عقلی مردان بر زنان برتری ندارند.[12]

ج. هر چه را که انكار كنیم این حقیقت را نمى توان انكار کرد كه بین این دو جنس هم از نظر جسمى و هم از نظر روحى تفاوت های زیادى هست كه ذكر آنها در كتب مختلف، ما را از تكرار آنها بى نیاز مى سازد و کلام حضرت علی (ع) ناظر به همین تفاوت های روانی و جسمی زنان با مردان است؛ یعنی ایشان خواسته است بفرماید: احساسات زن بر عقل او غلبه دارد که اگر این نبود زن نمی توانست به وظایف مادری خود عمل کند و از این جهت مرد در نقطه مقابل زن است و عقل مرد بر احساس او غلبه دارد و این تفاوت ها در نظام خلقت بر طبق حکمت الهی است و وجود این تفاوت ها هم ضروری است، پس حضرت در مقام ارزش گذاری یکی بر دیگری نیست بلکه در صدد گزارش از یک واقعیت تکوینی است و این که احساسات و عواطف اگرچه در جای خود مطلوب است، اما در تصمیم گیری های سرنوشت ساز نباید حرف اول را بزند.

در نتیجه زن و مرد در هویت و ارزش های انسانی باهم دیگر تفاوتی ندارند، اما به مقتضیات جنسی خود به طور متفاوت عمل می کنند. خداوند موجودات را بر اساس حکمت و به تناسب موقعیت و مسئولیتی که باید عهده دار آن باشد، آفریده است. زن و مرد نیز از این قانون استثنا نیستند؛ از این رو زن و مرد از جهاتی مانند جسم، روان، احساسات و عواطف، با هم فرق دارند.


[1]. نهج البلاغه، خ 79.

[2]. همان، خ 14، “خفّت عقولكم و سفهت حلومكم…”.

[3]. همان، خ 34، “افّ لكم… فأنتم لا تعقلون…”.

[4]. همان، خ 97، “أيها القوم الشاهدة أبدانهم الغائبة عنهم عقولهم…”.

[5]. همان، 131، “أيتها النفوس المختلفة و القلوب المتشتتة الشاهدة أبدانهم و الغائبة عنهم عقولهم…”

[6]. یعنی ستایش ها و یا نکوهش ها در برخی موارد معلول شرایط و حوادث خاص است.

[7]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 368 و 369، چاپ دوم، نشر اسراء، قم، 1376ش.

[8]. معادیخواه، عبدالمجید، خورشید بی غروب، خ 14و 13. (کتاب نامه تکمیل شود)

[9]. کلینی، كافی، ج‏ 1، ص 27، ح 31، “اعجاب المرء بنفسه دليل علی ضعف عقله”، چاپ دوم، نشر اسلامیة، تهران، 1362ش.

[10]. شرح غرر الحکم و درر الحکم، ج 1، ص 311. «اعجاب المرءِ بنفسه حمق» (کتاب نامه تکمیل شود)

[11]. کافی، ج1، کتاب عقل و جهل، باب 1، ح 3، ص 11. «العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان».

[12]. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، ص 368 ، 369.