Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

عقاید و باورهای اهل حدیث

اهل حدیث با توجه به ظاهرگرایی و پرهیز از تأویل، اعتقاداتی دارند که در برخی از آنها با اعتقادات سایر مسلمانان اختلافی ندارند، اما برخی از آن عقاید، آنان را از دیگرمسلمانان متمایز می‌کند.

آنها بر این باور هستند که خداوند سبحان تنها معبود بی‌نیازی است که معبودی غیر او نیست، نه همسرى گرفته و نه فرزندى دارد و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول او است، و بهشت و جهنم حق هستند و قيامت خواهد آمد و شكّى در آن نخواهد بود.

آنان احاديثی را که از رسول خدا (صلى اللّه عليه‏ و آله و سلم) رسیده، تصدیق می‌کنند و بر این باور هستند که خداوند به آسمان دنیا نزول می‌کند و بر اساس حدیثی از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم)، معتقدند که خداوند می‌فرماید: آیا مستغفری هست؟

ایشان به اعتقادشان به کتاب خدا و سنت عمل می‌کنند و معتقدند که از بزرگان دین باید پیروی نمود و بدون اذن الهی چیزی را بر دین نیفزایند و عقیده دارند که خداوند هرطوری که بخواهد به آفریدگانش نزدیک است همان‌طور که خود او می‌فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ»؛[1] «و ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیک‌تریم» و آنان مسح بر روی کفش را در حَضَر و سفر جایز می‌شمارند و جهاد با مشركان را از زمان بعثت پیامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم) تا زمان جنگ با دجّال و بعد از آن واجب می‌دانند و آنان برای رهبران مسلمانان به خیر دعا می‌کنند و خروج علیه آنها را جایز نمی‌دانند و معتقدند نباید در فتنه داخل شوند و خروج دجّال را قبول دارند و می‌گویند: عيسى بن مريم (علیهما السلام) او را به قتل می‌رساند و به نكير و منكر و معراج و رؤيای در خواب ایمان دارند و دعا برای مردگان و رسیدن صدقه به آنها را قبول دارند و می پذیرند که ساحرانی در دنیا وجود دارند، هم‌چنان که خداوند فرمود: ساحر کافر است و سحر نیز در دنیا وجود دارد و نماز بر هر میتی -چه خوب و چه بد- واجب است و معتقدند که بهشت و جهنم خلق شده و کسی که بمیرد و یا کشته شود به اجلش مرده و کشته شده است و ارزاق از جانب خداوند سبحان است که بندگانش را روزی می‌دهد، -حلال باشد یا حرام- و شيطان انسان را به وسوسه و شک انداخته و وی را می‌آزارد و ممکن است خداوند صالحان را به آیاتی اختصاص دهد که بر آنان روشن شود. (همچنین معتقدند:) سنت با قرآن نسخ نمی‌شود. کار اطفالی که مردند با خداست: اگر خواست عذابشان می‌کند و اگر خواست بر اساس آن چه اراده می‌کند با آنان عمل می‌کند و خداوند نسبت به بندگان عامل، دانا است و تمام امور به دست خدا است. صبر بر حکم خدا است، گرفتن آن‌چه را که خدا امر کرده و خودداری از آن‌چه که خدا نهى كرده است و اخلاص در عمل و نصيحت برای مسلمانان، و عبادت خدا را در مورد بندگان می‌پذیرند و نصيحت برای تمام مسلمانان و اجتناب از گناهان کبیره و زنا و سخن ناحق و عصبيت و فخر و كبر و تحقیر مردم و عجب (را لازم می شمارند).

آنها می‌گویند: باید از هر خواهان بدعتی فاصله گرفت و به قرائت قرآن اشتغال داشت نوشتن آثار، نگاه در فقه با تواضع و اخلاق خوب و کارهای معروف انجام داد و از اذیت و غيبت و نميمه و سعايت برحذر بود و به دنبال قضا باشد این‌ها اموری است که به آن دستور می‌دهند و به کار می‌گیرند.[2]

به طور خلاصه می‌توان گفت عقاید اهل حدیث عبارت است از:

  1. باور به مضمون حديثى در باب عقايد، گرچه با عقل قطعى مخالفت داشته باشد.
  2. خالق تمام اعمال بندگان و هم‌چنین گناهانشان نیز خدا است.
  3. خداوند به مؤمنان لطف و توجه نمود و آنان را اصلاح و هدایت نمود و امّا نسبت به كافران لطف ننمود و آنان را هدایت و اصلاح نکرد که اگر آنها را اصلاح می‌کرد صالح می‌شدند و اگر هدایت می‌نمود هدایت می‌شدند، و خداوند می‌تواند کافران را اصلاح کند و در حق آنان لطف کند تا ایمان بیاورند، ولی خدا خواسته که کافران اصلاح نشوند و می‌توانست در حقشان لطف نماید تا ایمان بیاورند، اما او خواسته که آنها کافر باشند و هم‌چنان آنان را خوار و گمراه نموده و بر دل‌هایشان مهر زده است.
  4. خداوند در قیامت با همین چشم‌ها دیده می‌شود، همان‌طور که ماه شب چهارده در آسمان دیده می‌شود، البته فقط مؤمنان می‌توانند ببینند نه کافران؛ زیرا آنها از پروردگار محجوب هستند.
  5. اهل حدیث نسبت به کسی از صاحبان گناه کبیره حکم به جهنم نمی‌کنند، همان‌طوری که نسبت به موّحدان حکم به بهشت نمی‌کنند تا زمانی که خداوند هر جوری که خواست آنان را در جایگاهشان قرار دهد.
  6. آنان نظرشان این است که نماز عيد و جمعه و جماعت را پشت سر هر امام برّ و فاجر می‌توان خواند.
  7. هم‌چنین آنها مسح بر روی کفش را در حضر و سفر جایز می‌شمارند.[3]

 

[1]. ق، 16.

[2]. ر.ک: اشعری، ابو الحسن، مقالات الإسلاميين و اختلاف المصلين، نص، ص 290 – 297.

[3]. ر.ک: خميس، محمد بن عبد الرحمن، اعتقاد أئمة السلف أهل الحديث، ج 1، ص 228 – 355؛ برگرفته از: رضاپور، عبدالرحیم، رساله دکترا: شرک از نگاه امامیه و اهل حدیث تا ظهور ابن تیمیه، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1397.