searchicon

کپی شد

عقاید و آداب فرقه دروزیه

عقاید و باورهای این فرقه چندان شباهتی با عقاید شیعه اثناعشریه و سایر مسلمانان ندارد. در این نوشتار به برخی از آنها اشاره می شود.

الف) الوهیت الحاکم بأمرالله:

از نگاه آنان «الحاکم بأمرالله» صورت ناسوتی الوهیت است و هموست یگانه، صمد و منزّه از شمارش و همسر؛ لذا یک دروزی چیزی جز طاعت وی نمی شناسد. دروزی کسی است که اعتراف کند، هیچ خدایی در آسمان و هیچ امامی در زمین جز حاکم وجود ندارد.[1] همین عقیده موجب انتقاد شدید سایر فرقه‌های اسلامی شده است.

گرچه حلول خدا در جسم حاکم از کتاب‌های مقدس دروزیان استفاده می شود، ولی از صراحت برخوردار نیست، و قابل توجیه می باشد.[2]

در مصحف دروز آمده است: حمزة بن علی از پیروان خود عهد و پیمان گرفته و از تمام موحدان در طول تاریخ حفظ و کتابت آن را خواسته و به نام «میثاق ولی الزمان» معروف گشته است. متن عهد نامه چنین است:

«توکلت علی مولانا الحاکم الاحد الفرد الصّمد، المنزّه عن الأزواج و العدد…». پس می گوید: این‌جانب فلان بن فلان در کمال آزادی و سلامت جسمی و عقلی اعتراف می کنم که از تمامی مذاهب تبرّی جویم و جز پیروی از مولایم «الحاکم بأمرالله» ـ جلّ ذکره ـ چیزی نشناسم و هرگاه از دین مولایم بازگشته، یا با فرمانی از او مخالفت ورزم، از خالق معبودم بیگانه شده، سزاوار کیفرش باشم، آن‌گاه تصریح می کند که هر کس اعتراف کند که در آسمان، اله معبودی و در زمین امام موجودی جز مولای حاکم وجود ندارد، موحد رستگار است».[3]

مراد از حاکم در این تعبیرات، «الحاکم بأمر الله» ششمین خلیفه فاطمی، می باشد. بر این اساس دروزیان حاکم بأمرالله را فرزند عزیز یا پدر علی نمی دانند و وجود پدر و فرزند را برای او انکار می کنند.[4]

ب) تناسخ و حلول:

از کتاب‌ها و متون منسوب به این فرقه به دست می‌آید که دروزی‌ها معتقد به انتقال روح از جسم انسان به انسان دیگری می‌باشند؛ زیرا نفس را جاودانه دانسته و باور دارند: آن چه می‌میرد، جسم پیراهن است و وقتی که کهنه شد، نفس انسانی به پیراهن دیگر منتقل می شود. دروزیه لفظ تناسخ را به تقمّص تبدیل کرده‌اند تا نسخ را شامل نگردد. آنها تصریح کردند که انتقال نفس آدمی به جسم حیوان که گناهی ندارد، ظلم است و پاداش و کیفر بر عدل الهی استوار است.[5]

حمزه بنیان‌گذار این فرقه می‌گوید: عذابی که برای گنهکاران است، همین انتقال دنیوی است؛ از درجه بلندتر به مرتبة نازل تر؛ هرچه این انتقال بیشتر ادامه یابد، جایگاه دینی او فروتر گردد. چنان که پاداش نیز با انتقال از درجه ای به درجه فراتر در علوم دینی تحقق می‌یابد؛[6] از این رو ابتلای انسان‌ها به کوری، گنگی، فقر و جهالت را، قصاص اعمال گذشته آنان در مراحل پیشین حیات می‌دانند و معتقدند که در تناسخ، تمایز جنسی نیز مراعات می‌شود؛ یعنی روح مردان همواره به مردان و روح زنان به جنس خودشان منتقل می‌شود.[7]

ج) اعتقاد به حدود خمسه:

یکی از باورهای فرقه دروزیه، اعتقاد به «حدود خمسه» می باشد و آنها عبارتند:

حد اول: عقل، علة العلل، قائم الزمان، اراده، که او همان امام اعظم دروزیان؛ حمزه بن علی بن احمد می باشد.

حدّ دوم: نفس، مشیت،ادریس زمان، اخنوخ اوان، که شیخ مجتبی ابوابراهیم اسماعیل بن محمد بن حامد تمیمی داماد حمزه بن علی است.

حدّ سوم: کلمه، سفیر قدرت، فخر الموحدین، بشیر المؤمنین، که ‌شیخ رضی أبوعبدالله محمد بن وهب قرشی است.

حدّ چهارم: سابق، جناح راست، نظام المستجیبین، غرّالموحدین، که عبدالوهاب سامری است.

حدّ پنجم: تالی، جناح چپ، لسان المؤمنین، سند الموحدین، معدن العلوم، که شیخ بهاءالدین ابوالحسن علی بن احمد سمفوتی معروف به مقتنی است.

چهار حدّ اخیر که به دنبال عقل کل هستند، به نام «اربعة حُرُم» می باشند که در هر زمان با اسماء و اشکال متفاوت ظاهر می شوند؛ مثلاً هنگامی که حمزه در صورت سلمان فارسی ظاهر شد، حدود دیگر در قالب چهار صحابه (مقداد، ابوذر، عمار و نجاشی) آشکار گشتند.[8]

د) نبوت و پیامبران الهی از دیدگاه دروزیه:

دروزیان تمامی پیامبران الهی را انکار نموده اند. حمزه؛ مؤسس و بنیانگذار این فرقه، معتقد است که: جنگ با انبیای اولوالعزم و تبرّی جستن از شریعت و عقاید آنان واجب است. در برخی از مدارک آنها آمده است که: مراد از ناطق و اساس که به دست حمزه در کنار رکن یمانی کشته می شوند، ابلیس و شیطان است. ابلیس ـ نعوذ بالله ـ نخست در جسم آدم تجلّی کرد، سپس نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (صلی الله علیه و آله) و شیطان ابتدا در جسم شیث و سام و اسماعیل و یشوع و شمعون و سرانجام در علی (علیه السلام) بن ابی طالب ظهور یافت، بنابراین هنگام برپایی قیامت دروزیان، پیامبر و امیرالمؤمنین، به دست «الحاکم بأمرالله» کشته می شوند.[9]

هـ) قرآن مجید

در مورد عقیده دروزیان به قرآن مجید، برخی معتقدند: آنان ادعا دارند که قرآن در واقع بر سلمان فارسی نازل شد و محمد (صلی الله علیه و آله) از او دریافت کرده است.[10]

و) گناهان کبیره

آیین دروز محرمات متعددی دارد که دو مورد از آنها شدید‌تر از بقیه هستند و مجازات‌های سختی را به همراه دارد.

  1. روابط جنسی قبل از ازدواج یا فرا‌تر از ازدواج که فحشا تلقی می‌شود.
  2. قتل عمد.

هر فرد یکی از محرمات را مرتکب شود اجازه ندارد کتاب مقدس را بخواند و در مراسم نماز جماعت شرکت کند و فقط می‌تواند تفسیر کتاب مقدس را بخواند.[11]

ز) انحصار مذهبی

درزی‌ها معتقدند که تنها کسانی که در خانواده‌ای دُرزی متولد می‌شوند می‌توانند دُرزی باشند و تحت هیچ شرایطی نیز نمی‌توانند مذهب خود را ترک کنند. آیین دروز به دیگران این اجازه را نمی‌دهد که به آن وارد شوند و به اسرار آن دست یابند. پایبندی به این اصل، ویژگی غیر تبلیغی به آیین دروز بخشیده است.[12]

آن چه ذکر شد، قسمتی از عقاید و باورهای فرقه دروزیه می باشد که هیچگونه شباهت و سنخیت با عقاید اسلامی ندارند و کاملاً منحرف و بیگانه از اسلام است. گرچه رهبران فعلی این فرقه اصرار دارند که معتقد به دین اسلام اند و آن چه در مورد عقاید آنها ذکر می شود، دسیسه های استعمار و ایادی آنها بوده است، ولی به دلیل این که دسترسی به منابع آنان امکان ندارد، قضاوت کردن در مورد عقاید آنان مشکل است و آن چه ذکر شد، اگر صحیح باشد می‌توان گفت که آنان از دایره اسلام و حتی ادیان آسمانی خارج هستند.

بر این اساس فقهای شیعه آنان را جزو شیعیان نشمرده و ازدواج با فرد دروزی مذهب را جایز نمی‌دانند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به سؤال درباره این فرقه، چنین است:[13]

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

دروزیه، شیعه نیستند و ازدواج با آنها اشکال دارد.

حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

دروزیه، جزو شیعیان اثنی عشری محسوب نمی‌شوند و چنانچه قائل به الوهیت بعضی از مخلوقان باشند و یا منکر ضروریات دین باشند مرتد هستند و ازدواج با آنها جائز نیست.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. فرهنگ فرق و مذاهب، جواد مشکور.
  2. تاریخ اندیشه های کلامی در اسلام، عبدالرحمن بدوی، ترجمه: حسین صابری.

 

[1]. ربانی گلپایگانی، ‌علی، ‌فرق و مذاهب كلامی، ص311.

[2]. ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص562.

[3]. همان.

[4]. همان، ص 564.

[5]. همان.

[6]. غالب، مصطفی، حركات الباطنیه فی الاسلام، ص 263.

[7]. ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 568.

[8]. همان، ص 572 و 573.

[9]. خطیب، محمد احمد، عقیدة الدروز، ص 167.

[10]. ایمانی، علیرضا، اسماعیلیه، ص 574.

[11]. برگرفته از ترجمان.

[12]. برگرفته از ترجمان.

[13]. استفتاء از دفاتر آیات عظام: مکارم شیرازی و نوری همدانی (مد ظلهما العالی) توسط سایت اسلام کوئست.