searchicon

کپی شد

عفو و رأفت در جنگ جمل

زمانی‌که جنگ میان اصحاب جمل و على بن ابی طالب (علیه السلام) در گرفت، حضرت به یاران خود فریاد زد و فرمود: هيچ كس را تعقيب نكنيد، هيچ زخم برداشتگان را نكشيد و هيچ مالى را غارت نکنید. هر كس سلاح بر زمين گذاشت و هر كس در خانه خود را بست، در امان است.

ياران على (علیه السلام) در اردوگاه آنان بر سيم و زر و كالاهاى ديگر مى‌گذشتند ولی برنمى‌داشتند. آنها فقط سلاح و مركبى را كه در جنگ به كار برده شده بود، تصرف مى‌كردند. يكى از ياران على (علیه السلام) به ایشان گفت: اى امير المؤمنين چگونه اموال و اسير گرفتن آنان بر ما ناروا و حرام است؟ فرمود: يكتاپرستان را نمى‌توان به اسارت گرفت و اموالشان را به غنيمت برد. فقط آن‌چه را در جنگ به كار برده اند مى‌‏توان تصرف كرد. پس آن‌چه را كه نمى‌دانيد رها كنيد و به آن‌چه فرمان داده مى‌شويد، عمل كنيد.[1]

امير المؤمنين (عليه السّلام) بعد از غلبه بر اصحاب جمل سخنانى فرمود، از جمله خطبه‌‏اى خواند و بعد از حمد و ثناى الهى و صلوات بر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) فرمود:

«اى مردم! خداى عز و جل رحمتى فراگير و آمرزشى هميشگى و بخششى فراوان و كيفرى دردناک دارد اراده كرده است كه رحمتش همه چيز را فرا گيرد و آمرزشش براى بندگان فرمانبردارش باشد و به رحمتش هدايت يابندگان هدايت گردند و مقدر كرده كه نقمت و عذابش براى معصيت‌كاران باشد و راه و نشانه‏‌هاى هدايت همواره از گمراهان دور باشد. اى مردم بصره چه مى‌‏پنداريد شما كه بيعت مرا شكستيد و از دشمن من پشتيبانى كرديد در حالى كه من بر شما حجت اقامه كردم و خطاها و لغزش هاى خروج كنندگان را بيان كردم؟! آنان كه بيعتم را شكستند توبه دادم اما ايشان از راهى كه بر آن پاى مى‏‌فشردند برنگشتند و خداوند پيمان شكنانشان را هلاک ساخت و به سبب شقاوتشان مرگ را بر سرنوشت آنها رقم زد…»

در اين هنگام مردى از ميان جماعت برخاست و گفت: ما گمان خير و نيكى داشتيم و مى‏‌بينيم كه پيروز شده‌‏اى و غلبه يافته‌‏اى اگر ما را كيفر كنى به سبب اين است كه خطا كاريم اما اگر ببخشايى كه تو محل بخشش هستى، نزد خدا و ما محبوب‏تر است.

امير المؤمنين (عليه السّلام) در جواب فرمود: از شما در گذشتم اما از فتنه بپرهيزيد كه از كشتار شديدتر و بدتر است و شما اولين مردمانى هستيد كه بيعت شكستيد و يكپارچگى اين امت را دريديد. پس از آن امير المؤمنين (عليه السّلام) نشست و مردم مى‌‏آمدند و با او بيعت مى‏‌كردند.[2]

[1]. دینوری، احمد بن داود، اخبار الطوال، ترجمه مهدوى دامغانى، محمود، ص 187 و 188.

[2]. مفید، محمد بن محمد، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة (نبرد جمل)، ترجمه: مهدوی دامغانی، محمود، ص 137.