searchicon

کپی شد

عفاف در سخن گفتن

از مهم‌ترین بخش عفاف، عفت در کلام (عفت کلام) است.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «شما زنان نباید نازک و نرم با مردان سخن بگویید، تا آن‌کس که دلش بیمار است، به طمع افتد؛ بلکه متین سخن بگویید».[1]

يكى از اهداف بعثت پيامبر اسلام (صلّى اللّه عليه و آله) خوش‌اخلاقى و خوش‌زبانى بود كه اخلاق بشر را به سرحد كمال برساند. مخصوصا ملت عرب را كه خشونت و عصبانيتش اظهر من الشمس است. گواه بر اين موضوع بسيار مهم و بزرگ، قول خود آن بزرگوار است كه در حديث نبوى فرمود: «إِنَّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاقِ»؛[2] «من مبعوث شدم تا مكارم و خوش‌اخلاقى‏ها را كامل و تمام نمايم».

از جمله خوش‌اخلاقى و خوش‌رفتارى‌های آن بزرگوار اين بود كه خداى سبحان در آيه 125 سوره نحل راجع به خوش‌زبانى و خوش‌اخلاقى با كفار به پيامبر خود می‌فرمايد: «(يا محمّد) مردم را با حكمت و موعظه نيكو به‌سوى راه و دين پروردگارت دعوت كن و با ايشان به‌طريقى كه نيكوتر است استدلال و مجادله نما».[3]

از شگفتی‌هاى قرآن و يكى از نشانه‏هاى اعجاز، اين است كه هيچ‌گونه تعبير زننده و ركيک و ناموزون و مبتذل و دور از عفت بيان، در آن وجود ندارد و ابدا متناسب طرز تعبيرات يک فرد عادى درس نخوانده و پرورش يافته در محيط جهل و نادانى نيست، این در حالی است كه سخنان هر كس متناسب و هم‌رنگ افكار مردم در آن مکان و محيط او است.

در ميان تمام سرگذشت‌هايى كه قرآن نقل كرده، يک داستان واقعى عشقى، وجود دارد و آن داستان يوسف و همسر عزيز مصر است. داستانى كه از عشق سوزان و آتشين يک زن زيباى هوس‌آلود، با جوانى ماه‌رو و پاک دل سخن مى‏گويد.

گويندگان و نويسندگان هنگامى‌كه با اين‌گونه صحنه‏ها روبه‌رو مى‏شوند، يا ناچار هستند براى ترسيم چهره قهرمانان و صحنه‏هاى اصلى داستان، جلو زبان يا قلم  را رها نموده و به اصطلاح، حقِ سخن را ادا كنند، گو اين‌كه هزار گونه تعبيرات تحريک‌آميز يا زننده و غير اخلاقى به‌ميان آيد. يا مجبور مى‏شوند براى حفظ نزاكت و عفت زبان و قلم، پاره‏اى از صحنه‏ها را در پرده‏اى از ابهام بپيچند و به خوانندگان و شنوندگان – به‌طور سربسته تحويل دهند!، گوينده و نويسنده هر قدر مهارت داشته باشد، غالبا گرفتار يكى از اين دو اشكال مى‏شود.

آيا مى‏توان باور كرد فردى درس نخوانده، هم ترسيم دقيق و كاملى از باريک‌ترين و حساس‏ترين فصول چنين عشق شورانگيزى بنمايد، بدون اين‌كه كوچک‌ترين تعبير تحريک‌آميز و دور از عفتى به‌كار برد.

ولى قرآن در ترسيم صحنه‏هاى حساس اين داستان به‌طرز شگفت‌انگيزى دقت در بيان را بامتانت و عفت به‌هم آميخته و بدون اين‌كه از ذكر وقايع چشم بپوشد و اظهار عجز كند، تمام اصول اخلاق و عفت را نيز به‌كار بسته است.

می‌دانيم حساس‌تر از همه صحنه‏هاى اين داستان، شرح ماجراى آن خلوت‌گاه عشق است كه ابتكار و هوس همسر عزيز مصر، دست‌به‌دست هم دادند و آن‌را به‌وجود آوردند، اما قرآن کریم در شرح اين ماجرا با وجود این‌که همه گفتنى‏ها را گفته، كوچک‌ترين انحرافى از اصول عفت سخن، پيدا نكرده‌است.[4]

 

[1]. احزاب، ۳۲.

[2]. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج 10، ص 323.

[3] . نجفى خمينى، محمد جواد، تفسير آسان، ج ‏11، ص 359 – 364.

[4]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏9، ص 378.