کپی شد
عصمت و خشم امام علی (علیه السلام)
جریان آب دهان انداختن دشمن به صورت علی (ع) و خشم و غضب آن حضرت در برخی کتب روایی، تاریخی نقل شده است:
قيل: إنّ عليا (ع) صرع في بعض حروبه رجلا، ثم قعد على صدره ليحتزّ رأسه، فبصق ذلك الرّجل في وجهه، فقام علي (ع) و تركه. فلما سئل عن سبب قيامه و تركه قتل الرجل، بعد التمكن منه، قال: إنه لما بصق في وجهي اغتظت منه فخفت إن قتلته أن يكون للغضب و الغيظ نصيب في قتله. و ما كنت أن أقتله إلا خالصا لوجه الله تعالى.[1]
یعنی نقل شده که علی (ع) در یکی از جنگ ها مردی را بر زمین افکند و سپس بر سینه او نشست تا سرش را جداکند! آن مرد به صورت آن حضرت آب دهان انداخت .حضرت علی(ع) برخاست و او را ترک کرد و بعد از گردشی در میدان، برگشت و سر او را جدا کرد. وقتی از حضرتشان سبب این کار را پرسیدند فرمود :”هنگامی که آب دهان به صورتم انداخت، من بر او خشم گرفتم و ترسیدم که اگر او را در چنین حالتی بکشم، خشم و غضب من در کشتن او دخالت داشته باشد. و من نخواستم که او را بکشم مگر تنها برای رضایت پروردگار.
در روایت دیگری که در مناقب ابن شهرآشوب وجود داشته و مرحوم مجلسی نیز در بحار الانوار آن را از کتاب ایشان نقل کرده اند، مشابه این روایت با اندکی تفاوت وجود دارد از جمله اینکه در آن، نام مقتول نیز بیان شده که او همان عمرو بن عبدود معروف است که در جنگ خندق به دست امام علی (ع) به هلاکت رسید و نیز بیان شده که آن ملعون، علاوه بر انداختن آب دهان، به مادر حضرت نیز دشنام دادند.[2]
در باره این قضیه باید بگوئیم که امیر المؤمنین(ع) فرموده اند: “ترسیدم که اگر او را در چنین حالتی بکشم خشم و غضب من در کشتن او دخالت داشته باشد. و من می خواستم او را فقط به خاطر خداوند متعال کشته باشم.”
روشن است که این مطلب هیچ منافاتی با مقام عصمت ایشان ندارد؛ زیرا معنای عصمت این نیست که فرد معصوم، خالی از احساسات و عواطف انسانی باشد. قطعاً امامان معصوم ما انسان بوده اند و از چنین احساسات و عواطفی برخوردار بوده اند. از بعضی قضایا ناراحت و خشمگین و از بعضی دیگر خوشحال می شدند و به هر یک از این حوادث پاسخ متناسب را می دادند، زیرا انفعال در اثر احساسات و نشان دادن عکس العمل های مناسب با آن هیچ منافاتی با مقام عصمت ندارد. آنچه با مقام عصمت نمی سازد، ظلم و تعدی و افراط و تفریط در پاسخ دادن به احساسات و عواطف است که مقام عصمت مانع از آن می شود.
در این راستا و در این داستان، امام علی (ع) با این که شرعاً مجاز به کشتن دشمنی بودند که به میدان جنگ آمده و بر روی مسلمانان شمشیر کشیده و قصد کشتن امام و دیگر مسلمانان را داشته، اما هنگامی که به خاطر توهین و جسارت دشمن زبون، ناراحت و غضبناک شدند، گرچه غضب و ناراحتی ایشان، دلیلی بر آن نمی شد که در همان زمان، دشمن را نکشند، اما برای اینکه عملشان خالصانه تر بوده و هیچ گونه شائبه ای از خود خواهی و دفاع از خود در آن نباشد، بدون آنکه الزامی در تأخیر باشد، فوراً اقدام به قتل او نکردند و بعد از گذشت زمانی که خشم خویش را فرو نشاندند، آن فرد را به درک واصل کردند. این قضیه نه تنها هیچ گونه منافاتی با مقام عصمت امام علی(ع) ندارد که هیچ، بلکه مقامی فراتر از عصمت را می رساند و آن اینکه ایشان تا حدی خلوص نیت داشتند که حتی از رفتاری که گناه آلود هم نبوده، خودداری فرمودند تا بعد از گذشت زمان اندکی با خلوص نیت بیشتری بدان بپردازند که این رویکرد باید الگوی همه قهرمانان و مجاهدان راه خدا باشد.
در ضمن، بر اساس روایات مرتبط با این داستان، اینگونه برداشت می شود که هیچ فرد دیگری جز علی(ع) به موضوع دشنام و آب دهان انداختن پی نبرده بود تا ایشان بخواهند برای حرف مردم، کار خود را به تأخیر اندازند و اگر حضرتشان در همان لحظۀ اول، اقدام به کشتن این دشمن می کردند، هیچ کس متوجه انگیزۀ حضرت نمی شد تا بخواهد در مورد آن به گفتگو بپردازد.
برای آشنایی بیشتر با معنا و حقیقت عصمت به پاسخ های زیر مراجعه کنید:
1. نمایه: مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد، سؤال 249 (سایت: 1954).
2. نمایه: عصمت امام علی (ع) و استغفار در دعا،سؤال 3026 (سایت: 4594).
3. نمایه: معنای عصمت ،سؤال 1738 (سایت: 1885).
[1] ابن الطقطقى، الفخرى،ص:49، الفخرى فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، تحقيق عبد القادر محمد مايو، بيروت، دار القلم العربى، ط الأولى، 1418 هـ ق/1997 م.
[2] محمد بن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 3، ص 319، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379 هـ ق. و نیز: مجلسی، محمد تقی، بحار الأنوار، ج 41، ص 50، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.