searchicon

کپی شد

عصر غیبت کبری

با صدور توقيعى از جانب امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) به آخرين سفير خود؛ «ابوالحسن علی بن محمد سمری»، و پس از درگذشت او به عنوان آخرين نائب از «نواب اربعه» در تاریخ پانزدهم شعبان سال 329 هجری،[1] پایان عصر غیبت صغری و شروع عصر «غيبت كبری» آن حضرت اعلام می‌گردد. در اين دوره ارتباط مردم از طریق نوّاب خاصّ با امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) به پايان رسيده و دوره نیابت عام ایشان توسط فقهای امامیه جامع الشرایط آغاز شده است.

معرفی کلی از فضای عصر غیبت کبری در آخرين توقيع ناحيه مقدسه که 6 روز قبل از درگذشتِ «على بن محمد سمرى» صادر شده، بیان شده است. در اين توقيع، امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) ظهور خود را به اذن خداوند بعد از یک دوره طولانی غیبت و قساوت دل‌ها و پرشدن زمین از ظلم و ستم، مطرح می‌فرماید و به چند نشانه و علامت براى ظهور اشاره می‌فرماید: ظهور مدعیان مشاهده، قيام سفيانى و صيحه آسمانى. این اتفاقات همه در دوره آخرالزمان مقارن با عصر غیبت کبری به وقوع می‌پیوندد.[2]

فضای کلی از عصر غیبت کبری

بعضی از ویژگی های عصر غیبت کبری عبارت است از:

  1. مسلمانان در این عصر در ظاهر از رهبر و امام خود؛ امام زمان (علیه السلام) جدا شده‌اند، و او را نمی‌بینند و یا اگر می‌بینند او را نمی‌شناسند و این حکم کلی برای عموم شیعیان و پیروان است، گرچه ممکن است برخی به جهت مصالحی، به دیدار با آن حضرت موفق شوند.
  2. گسترش ظلم و ستم و فساد در روی زمین، و به دنبال آن حیرت و سرگردانی در مردم از وضعیت مبهم آینده و نیز طلب مصلحی جهانی، از ویژگی‌های مهم عصر غیبت کبری است. به این ویژگی در روایات تصریح شده است.[3]
  3. حضور نائبان عام امام زمان (علیه السلام) به عنوان مرجع مردم

با آغاز غیبت کبرای امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، که باب نیابت خاصه آن حضرت بسته شد، فقیهان جامع شرایط به عنوان «نائبان عام» ایشان، عهده‏دار نقش هدایت فکری، فرهنگی و سیاسی جامعه ‏شدند. شرایطى که از سوى ائمه (علیهم السّلام) براى نایبان عام ذکر شده، عبارت است از این ‏که آنان باید از راویان احادیث اهل بیت (علیهم السّلام)، فقیه، باتقوا، مطیع اوامر الهى، حافظ دین، مخالف با هواهاى نفسانى و … باشند. این شرایط، در روایات مختلفى بیان شده است؛ به عنوان نمونه: امام حسن عسکری (علیه السلام) از امام صادق (علیه السّلام) نقل می‌کند که آن حضرت در حدیثى فرمود: «… فَأَمَّا مَنْ کانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یقَلِّدُوهُ وَ ذَلِک لَا یکونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَه لَا جَمِیعَهُم‏…»؛[4] «…امّا هرکدام از فقها که نگهدار نفس خود، حافظ دینش، مخالف با هواهاى نفسانى و مطیع امر مولای خویش باشد، پس بر عهده عوام است که از او تقلید کنند و این نمی‌باشد مگر در بعضی از فقهای شیعه نه همه آنها…».

به صورت خلاصه مى‏توان گفت، اهم وظایف نایبان عام، عبارت است از: 1. استخراج و استنباط احکام از منابع‏ 2. حافظ دین بودن و پاسخ به سؤالات و شبهات‏ 3. ولایت و رهبری.[5]

  1. ظهور مدعیان مهدویت

در زمان غبیت کبری، اشخاص و گروه‌هایی از مسئله مهدویت سوء استفاده کرده و ادعای بابیت، نیابت خاصه و حتی ادعای مهدویت و بالاتر از آن را نمودند که به عنوان نمونه می‌توان به جریانات بابیت، بهائیت و احمد الحسن، اشاره نمود.

[1]. مشهور است كه رحلت «ابو الحسن، على بن محمد سمرى» در این تاريخ اتفاق افتاد، ولى «شيخ صدوق» و «مرحوم طبرسی» رحلت اين نائب بزرگوار امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) را پانزدهم شعبان سال 328 هـجری ذكر نموده اند. ر.ک: صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، محقق/مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 503؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدى، ص 445.

[2]. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 516؛ طوسی، محمد بن الحسن، کتاب الغیبة، محقق/ مصحح: تهرانى، عبادالله و ناصح، على احمد، ص 395؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق: جمعى از محققان، ج 51، ص 361.

[3]. طوسى، محمد بن حسن، ترجمه كتاب الغيبة للطوسى‏، مترجم: عزيزى، مجتبى‏، ص 588‏.

[4]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق/ مصحح: موسوی خرسان، محمد باقر، ج ‏2، ص 458.

[5]. رضوى، رسول، امام مهدى (عليه السلام)، ص 89 – 93.