کپی شد
عزاداری برای امام حسین (علیه السلام)
حماسه کربلا، بزرگترين و دلخراشترين واقعه تاريخ است که پس از گذشت قرنها از آن فاجعه عظیم، هنوز هم زنده مانده و به ياد آن واقعه اشکها ريخته میشود و ناله و فرياد بپا است.
سنت عزادارى عاشورا زمينه پاسدارى از انديشه شيعه را در آينده فراهم ساخت، طورى كه نوحه خوانى و عزادارى را هيچ كسى نمىتواند منع كند و در سايه و پوشش عزادارى مىتوان مفهوم عترت و اهداف امام حسين (عليه السلام) را تشريع كرد.
برای روشن شدن موضوع بیان دو نکته از باب مقدمه ضروری بهنظر میرسد:
1. یاد و خاطرۀ شخصیتهای برجسته و برگزیدۀ تاریخ بشر باید زنده بماند و صفات و حالات پسندیدۀ آنان مورد توجه باشد؛ از این رو، میبینیم که پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السلام) در زنده نگهداشتن یاد و نام شهیدان، بهویژه سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام)، از شیوههای گوناگونی بهره میگرفتند.
همچنین این را میدانیم که هدف از برگزاری مراسم و عزاداری و برقراری جلسات سخنرانی و بیان ایثار و حماسۀ شهداء کربلا؛ زنده نگه داشتن یاد و خاطرۀ آنها است؛ و نیز قدردانی و سپاسگزاری از زحمات آنها است، بعلاوه کلاس درسی است برای انتقال مفاهیم و پیامهایی که آنان خواستند به بشریت بیاموزند و منتقل کنند.
2. گریه بر شهداء و اقامۀ عزا، که در این زمینه به چند نکته در تاریخ برمیخوریم که به آنها اشاره میشود:
الف. وقتی حمزه كشته شد، صفيه دختر عبد المطلب به جستوجوى او برآمد، انصار ميان او و جسد حمزه مانع شدند، پيامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمود: آزادش بگذاريد. صفيه آمد و كنار پيكر حمزه نشست و چون او بلند مىگريست پيامبر (صلّی الله علیه و آله) هم گريه مىكرد و هر گاه او آهسته مىگريست، پيامبر (صلّی الله علیه و آله) هم آهسته گريه مىكردند. فاطمه (سلام الله علیها) دختر پيامبر (صلّی الله علیه و آله) هم مىگريست و آن حضرت هم با گريه او گريه مىكرد و مىفرمود: هرگز مصيبتى به بزرگى مصيبت تو به من نرسيده است! آنگاه، خطاب به صفيه و فاطمه فرمود: مژده دهيد! هم اكنون جبرئيل به من خبر داد كه در آسمانهاى هفتگانه براى حمزه نوشتهاند كه او شير خدا و شير رسول خدا است.[1]
ب. بعد از جنگ احد پيامبر (صلّی الله علیه و آله) به سوى مدينه روان شد و از کنار يكى از خانههاى انصار گذشت، شنيد كه بر كشتگان خويش مىنالند و گريه مىكنند، اشک در ديده وى جمع شد و گريست و فرمود: «اما كسى بر حمزه نمىگريد». هنگامی که سعد بن معاذ و اسيد بن حضير به محله بنى عبد الاشهل بازگشتند به زنان قبيله گفتند: «كارهاى خويش را رها کنند و بروند بر عموى پيامبر (صلّی الله علیه و آله) بگريند.[2]
ج. پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) در سال هشتم، جعفر بن ابى طالب و زيد بن حارثه و عبد الله بن رواحه را با لشكرى براى جنگ روم به شام فرستاد. لشكر به جايى در شام از ناحيه بلقاء از زمين دمشق كه به آن «موته» گفته می شد رسيد، زيد پرچم را گرفت و نبرد كرد تا كشته شد. سپس جعفر آن را گرفت و دست راستش بريده شد پس با دست چپ نبرد كرد، دست چپش هم بريده شد و سپس از ميان دو نيم شد… .
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بعد از شهادت آنها فرمود: «… بر مانند جعفر، بايد زنان نوحهگر گريه كنند». اسماء دختر عميس خثعمى كه زن جعفر بود، میگوید: وقتی خبر شهادت جعفر را از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) شنیدم فرياد زدم: وا جعفراه. و فاطمه دختر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) آواز مرا شنيد در حالي كه فرياد مىزد: وا ابن عماه؛ «اى واى پسر عمويم»، پس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) در حالی كه رداى خود را مىكشيد و بى اختيار اشک مىريخت، بيرون رفت و مىگفت: «زنان گريه كننده، بايد بر جعفر گريه كنند». سپس گفت: «اى فاطمه براى خانواده جعفر خوراكى فراهم ساز كه آنها گرفتارند». پس فاطمه سه روز براى آنان خوراک تهيه كرد و اين در ميان بنى هاشم سنّت شد.[3]
اما سنت عزادارى برای امام حسين (علیه السلام) مورد تأييد امامان معصوم (علیهم السلام) بوده و بارها دوستان و شيعيان را با گفتار و عمل به اقامه مجالس فرا خواندهاند.
علقمه حضرمی نقل میکند: «امام باقر (علیه السلام) در روز عاشورا برای امام حسین (علیه السلام) در خانهاش اقامه عزا میکرد و خود آن حضرت برای جدش میگریست، تقیه نمیکرد و به کسانی که در خانه بودند میفرمود: برای آن حضرت سوگواری کنند و در مصیبت حسین (علیه السلام) به یکدیگر تسلیت بگویند».[4]
امام صادق (علیه السلام) به داود رقی فرمود: من هرگز آب سرد ننوشیدم جز این که به یاد امام حسین (علیه السلام) افتادم.[5]
از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت شده است: «وقتی ماه محرم میشد، کسی پدرم؛ (امام کاظم (علیه السلام)) را خندان نمیدید و اندوه و حزن بر وی غالب میشد تا روز دهم، و چون روز عاشورا فرا میرسید، آن روز، روز مصیبت و حزن و گریۀ او بود و میفرمود: امروز، روزی است که حسین (علیه السلام) شهید شده است».[6]
ائمه اطهار (علیهم السلام) نه تنها خود در عزای سالار شهیدان میگریستند، بلکه همواره مردم را به گریستن بر آن حضرت تشویق و ترغیب مینمودند. در روایتی آمده است: «هر کس بر حسین (علیه السلام) بگرید، یا (حتی) یک تن را بگریاند، پاداشش بهشت است و هر کس حالت اندوه و گریه به خود بگیرد نیز، پاداشش بهشت است».[7]
شاعرانی که مصیبتهای کربلا را به شعر درآورده و در مجالس و محافل میخواندند، همواره مورد لطف و عنایت ویژۀ امامان معصوم (علیهم السلام) قرار میگرفتند، افرادی مانند کمیت اسدی، دعبل خزاعی، سید حمیری.[8]
گفتنی است، مراسم عزادارى امام حسين (علیه السلام) نخستين بار در روز يازدهم محرم سال 61 هجرى در كنار اجساد مطهر شهيدان توسط اهل بيت (عليهم السلام) برگزار گرديد.
[1]. واقدى، محمد بن عمر، مغازى تاريخ جنگهاى پيامبر (ص)، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ص 209.
[2]. طبرى، محمد بن جرير، تاريخ الطبري، ترجمه، پاينده، ابو القاسم، ج 3، ص 1039 و 1040.
[3]. يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب ابن واضح، تاريخ اليعقوبى، ترجمه، آيتى، محمد ابراهيم، ج 1، ص 427 و 428.
[4]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 10، ص 398.
[5]. صدوق، امالی، ص 142.
[6]. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، بخش مربوط به اعمال ماه محرم.
[7]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 24، ص 284.