Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

عرش و کرسی در روایات

رواياتی از معصومین (ع) در زمينه عرش و کرسی موجود است که در زیر به برخی اشاره می شود:

1-      معنای عرش و کرسی:

از حضرت علی (ع) نقل شده است كه در آن مراد از كرسى، علم الاهى است كه به تمام آسمان ها و زمين و آنچه در زير زمين است محيط است.[1] همچنین از آن حضرت درباره کرسی سؤال شد، آن حضرت فرمود: “الکرسی محیط بالسماوات والارض و ما بینهما و ما تحت الثری”؛[2] کرسی بر زمین و آسمان ها و آنچه ما بین آنها و آنچه در زیر اعماق زمین قرار گرفته است، احاطه دارد.[3]

از امام صادق (ع) درباره تفسير آيه «وسع كرسيه السماوات و الارض» سؤال كردند، فرمود: منظور علم او است.[4] و گاه با توجه به آياتى چون «ثُمَّ استوى على العرش»[5] و يا «الرحمن على العرش استوى»[6] عرش را به معناى “مالكيت و حاكميت خدا” دانسته‏اند. گاه به معناى هر يك از صفات كماليه و جلاليه وی تفسیر نمودند؛ چرا كه هر يك از اين اوصاف بيانگر عظمت مقام خدای متعال است. همان گونه كه تخت سلاطين نشانه عظمت آنهاست.

در جایی دیگر حنان بن سدير نقل مى‏كند كه از حضرت صادق (ع) معناى عرش و كرسى را پرسيدم، فرمود: عرش صفات كثير و مختلفى دارد؛ در هر جاى قرآن به هر مناسبتى كه اسم عرش برده شده صفات مربوط به همان جهت ذكر شده است[7] كه عرش در اين روايت در معانى ملك و مشيت و اراده و علم به كار رفته است، و از عرش و كرسى به عنوان دو در مقرون به هم نام برده شده كه علم عرش، نهان تر از علم كرسى است.

1-      مالکیت عرش و کرسی:

اميرمؤمنان (ع) ضمن جواب هايى كه به جاثليق دارد می فرماید: ملائكه، عرش خدا را حمل مى‏كنند، و عرش خدا آن طور كه تو مى پندارى مانند تخت نيست، بلكه چيزى است محدود و مخلوق و مدبر به تدبير خدا، و خداوند مالك او است، نه اين كه روى آن بنشيند.[8]

2-      نقش عرش و کرسی در عالم:

رسول اكرم (ص) فرمود: «آسمان ها و زمين هفتگانه در جنب كرسى نيستند، مگر مانند حلقه اى كه در صحرايى فراخ و وسيع افتاده باشد.»[9] در جایی دیگر چنین نقل شده است که “ان الشمس و القمر و النجوم خلقن من نور العرش”؛[10] خورشید، ماه و ستارگان از نور عرش پروردگار آفریده شده اند.


[1] كلينى، كافى، ج1، ص 130، چاپ دارالكتب الاسلاميه، تهران، تاريخ 1365 هش،.

[2] تفسیر نورالثقلین، ج 8، ص 260، ح 1042.

[3] تفسیر نمونه، ج 2، ص 200 – 201.

[4] بحار الانوار، ج 58، ص 28، حديث 46 و 47.

[5] اعراف: 54.

[6] طه، 5.

[7] التوحيد، همان، باب العرش و صفاته، ص 322.

[8] شيخ صدوق، التوحيد، ص 316، انتشارات جامعه مدرسين، تاريخ 1375 هش،.

[9] به نقل از مفردات راغب ماده‏ى عرش.

[10] الدر المنثور، ج 3، ص 477؛ بحارالأنوار، ج 55 ، ص210.