searchicon

کپی شد

عدم انحصار شفاعت به قیامت

روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که در آن، حضرت از برزخ شیعیانشان هراسیده اند که به آن اشاره ای می کنیم.

امام صادق (ع) می فرمایند: “بخدا سوگند من فقط از برزخ شما می ترسم، چون وقتى كار دست ما بيفتد، ما به شما اولى خواهيم بود”.[1]

آنچه که از این روایت به دست می آید؛ این است که عالم برزخ، عالم سختی برای برخی از شیعیان خواهد بود تا حدی که امام صادق (ع) از آن برای شیعیانش ابراز نگرانی کرده اند. ولی این امر نافی مسئلۀ شفاعت در غیر قیامت نیست و اگر مؤمنی از شرایط شفاعت برخودار باشد، در برزخ نیز پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) به فریاد او خواهند رسید.

در این جا اشاره به چند نکته ضروری است:

1. در کتاب بدائع الاحکام في تفسير آيات الأحكام،[2] در ذیل این روایت آمده است که این روایت اضطراب دارد، علاوه بر آن که، سند روایت نیز مرسله است و البته پر واضح است که چنین روایاتی در میان علمای ما چندان اعتباری ندارد.

2. همچنین آنچه که از روایات باب شفاعت به دست می آید؛ این است که شفاعت منحصر به عالم قیامت نبوده، بلکه ممکن است که فردی که از شرایط شفاعت برخوردار باشد، در برزخ نیز مشمول لطف پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) واقع شود.

روایات متعددی در این مسئله آمده است که پیامبر اکرم و دیگر اهل بیت برای اشخاصی در هنگام احتضارشان و یا پس از مرگ طلب استغفار کرده و به واسطۀ دعای ایشان عذاب از آن فرد برداشته شده است. حتی در برخی از روایات آمده است که وجود نازنین پیامبر اعظم به ملک الموت دستور داده اند که در عذابش تخفیف بدهد. بنابر این استغفار پیامبر و اهل بیت و ترحم ایشان و درخواستشان از ملک الموت و حضورشان بر سر جنازۀ مردم، همه دلالت بر شفاعت ایشان در عالم برزخ نیز می کند.[3]

پیامبر اکرم (ص) خطاب به امام علی (ع) می فرمایند: “…اما کسانی که تو را دوست دارند، هنگام مرگشان تو را می بینند و تو برای آنان شفیع و نور چشم خواهی بود”.[4]

بنابراین دلیلی بر نفی شفاعت در غیر قیامت نداریم و آنچه که از اطلاق آیات قرآن و روایات فراوانی که در این زمینه به دست می آید، اثبات شفاعت در عالم برزخ نیز می باشد.


[1] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 6، ص 214، موسسه الوفاء، بیروت، 1404 ق.

[2] ملكى ميانجى، محمد باقر، بدائع الكلام في تفسير آيات الأحكام، ص  158، مؤسسه الوفاء، بیروت،1400 ق.

[3] در این زمینه برای مطالعۀ بیشتر رجوع شود به بدائع الكلام في تفسير آيات الأحكام، ص 158.

[4] بحار الانوار ، ج 6، ص 194.