کپی شد
عدالتخواهی عبدالمطّلب
مُطلّب، برای تربیت صحیح برادرزاده خود عبدالمطّلب، بسیار تلاش میکرد و او را با آموزههای توحیدی آشنا مینمود. بر اساس همین آموزهها بود که عبدالمطّلب بعد از آنکه بهریاست قبیله قریش رسید، بههمه محبت میکرد و حق مظلوم را از ظالم و زورگو میگرفت.
بهعنوان مثال؛ مردی در همسایگی عبدالمطّلب زندگی میکرد. روزی در بازار تهامه، بین آن همسایه و حرب ابن امیه، که از بستگان نزدیک عبدالمطّلب بود، برخوردی پیش آمد و کلمات زنندهای میان آندو ردّ و بدل شد. در نهایت، حرب با عصبانیت آن مرد را کشت. عبدالمطّلب بهمحض آگاهی از آن واقعه، روابط خود را با حرب قطع کرد و خونبهای همسایه خود، یعنی صد شتر را از حرب گرفت و به بازماندگان مقتول داد.[1]
[1]. صالحى شامى، محمد بن يوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد، تحقيق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 263.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید