searchicon

کپی شد

عبدالله بن سبأ از دیدگاه اندیشمندان شیعی

درباره عبدالله بن سبأ در میان علمای شیعه دو قول وجود دارد:

الف. برخی بر این باورند چنین شخصی وجود خارجی داشته، و برای ادعای خود احادیثی را ذکر کرده اند. برخی از این اندیشمندان عبارتند از:

  1. عبدالعزیز کشی: او از علمای متقدِّم شیعه است که چند روایت در رابطه با غلو عبدالله بن سبأ نسبت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) و نحوه برخورد آن حضرت با او ذکر کرده است.[1]
  2. علامه حلی: عبدالله بن سبأ، غلو کننده ای ملعون است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را با آتش سوزاند. وی معتقد بود که علی (علیه السلام)، خدا و او پیامبر است.[2]
  3. محمد بن حسن طوسی (شیخ طوسى‏): عبدالله بن سبأ کسی است که به کفر بازگشت و اظهار غلو نمود.[3]

ب. تعداد زیادی از علمای برجسته شیعه، او را انکار کرده، معتقدند که وجود چنین شخصی افسانه، و ساخته و پرداخته دودمان بنی‌أمیه و عمّال آنها است. برخی از آنان عبارتند از:

  1. کاشف الغطاء: احادیث مربوط به عبدالله بن سبأ، خرافی است و قصه‌ گویان و کسانی که به شب ‌نشینی می ‌روند و بذله‌گو هستند، این داستان را بافته‌اند.[4]
  2. علامه سید مرتضی عسکری: او کتاب مفصلی به نام «عبد الله بن سبأ و أساطیر اخری» دارد که در آن، ادله، شواهد و قرائنی را که نشان‌گر ساختگی بودن داستان عبد الله بن سبأ است، بیان کرده است.[5]
  3. آیت الله سید ابو القاسم خوئی: این داستان، ساخته و پرداخته فردی حدیث‌ ساز و کذّاب به نام سیف بن عمر است. ایشان اشاره می‌ کند که این قضیه توسط علامه عسکری بررسی شده است.[6]
  4. علامه سید محمد حسین طباطبایی: قضیه عبد الله بن سبأ، از داستان ‌های ساختگی و از خرافات تاریخ است.[7]
  5. عبد الله فیاض: او از دانشمندان شیعی است که در این زمینه می‌نویسد: این قضیه (قصه عبد الله سبأ)، به مطالب خیالی و بافته ‌های ذهنی، نزدیک‌تر است تا حقایق خارجی.[8]

[1]. كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسى، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 106 – 108.

[2]. حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 237.‏

[3]. طوسى‏، محمد بن حسن، رجال الشيخ الطوسي‏، ص 75.

[4]. محمد حسين، كاشف الغطاء، أصل الشيعة و أصولها، ص 42‏.

[5]. ر.ک: عسکری، سید مرتضی، عبدالله بن سبأ و اساطیر اخری. این کتاب به «عبدالله بن سبأ و دیگر افسانه های تاریخی» ترجمه شده است.

[6]. خويى‏، سید ابو القاسم، معجم رجال الحديث‏، ج 10، ص 194.

[7]. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 9، ص 260.

[8]. فیاض، عبد الله، تاریخ الإمامیة و اسلافهم من الشیعة منذ نشأة التشیع حتی مطلع القرن الرابع الهجری، ص 95.