کپی شد
عبدالله بن سبأ از دیدگاه اندیشمندان اهل سنت
درباره عبدالله بن سبأ در میان اندیشمندان اهل سنت سه قول وجود دارد:
الف. عده ای از اندیشمندان برجسته اهل سنت، او را انکار کرده، معتقدند که وجود چنین شخصی افسانه و ساختگی است. برخی از افراد این گروه عبارتند از:
- دکتر حامد داود حنفی: او از اساتید بزرگ مصر است و از دانشکده زبان و ادبیات علیا در قاهره، درجه دکترای خود را اخذ کرده است. او در مقدمه کتاب علامه عسکری، ساختگی بودن قضیه عبد الله بن سبأ را تأیید می کند.[1]
- دکتر محمد کامل حسین: او طبیب، عالم و فیلسوف مصری است. وی در کتاب «أدب مصر الفاطمیة»، داستان عبد الله بن سبأ را یک اسطوره و جریان خیالی ذکر می کند.[2]
- دکتر عبد العزیز الهلابی: او استاد رشته تاریخ دانشگاه ملک سعود در ریاض است. وی می گوید: خلاصه سخن این که عبد الله بن سبأ، شخصیتی خیالی است که وجود خارجی ندارد و اگر وجود خارجی داشته باشد، این قضایایی که به او نسبت می دهند، دروغ و جعلی و ساختگی است.[3]
اسامی بعضی دیگر از افراد این گروه عبارت است از:
- محمد عبد الحیّ شعبان.[4]
- هشام جعیط.[5]
- أحمد لواسانی.[6]
- ابراهیم محمود.[7]
- نویسنده مصری أحمد عباس صالح.[8]
- دکتر علی دردی.[9]
- دکتر کامل مصطفی شیبی.[10]
ب. گروهی دیگر از اندیشمندان اهل سنت، در وجود خارجی عبد الله بن سبأ تشکیک کرده و با شک و تردید با این شخصیت و اعمالی که او انجام داده است، برخورد کرده اند. برخی از این گروه عبارتند از:
- دکتر طه حسین: او از شخصیت های برجسته معاصر اهل سنت است. وی از کسانی است که در وجود شخصیت عبد الله بن سبأ تشکیک کرده اند. وی در قسمتی از سخنانش در مورد عبد الله بن سبأ می گوید: «به گمان من کسانی که تا این حد موضوع عبد الله بن سبأ را بزرگ جلوه داده اند، بر خود و تاریخ، اسراف شدیدی نموده اند؛ زیرا نخستین اشکالی که با آن مواجه می شویم، آن است که در مصادر مهمّ تاریخی و حدیثی، ذکری از عبدالله بن سبأ به میان نیامده است. در طبقات ابن سعد، أنساب الأشراف بلاذری و دیگر مصادر تاریخی یادی از او نشده است. فقط طبری از سیف بن عمر این قضیه را نقل کرده و دیگر مورخان نیز از او نقل کرده اند».[11]
طه حسین در پایان سخنان خود می گوید: «به گمان قوی، دشمنان شیعه در ایام بنی امیه و بنی عباس در امر عبد الله بن سبأ مبالغه کردند، تا از طرفی برای حوادثی که در عصر عثمان اتفاق افتاد، منشأ خارج از اسلام و مسلمانان بیابند و از طرفی دیگر وجهه علی (علیه السّلام) و شیعیانش را خراب کنند و از این منظر برخی از عقاید و امور شیعه را به شخصی یهودی نسبت دهند که به جهت ضربه زدن به مسلمانان، اسلام را انتخاب کرد و چه بسیار است تهمت های ناروایی که دشمنان شیعه بر علیه شیعه وارد کرده اند… عبد الله بن سبأ را دشمنان شیعه ساخته اند و هدفشان زیر سؤال بردن فرهنگ شیعه بوده است. دشمنان شیعه، تلاش کردند فردی را به نام عبد الله بن سبأ از تبار یهود بسازند، تا بتوانند به اهدافی که علیه شیعه دارند، برسند». [12]
- حسین بن فرحان مالکی: او در ردّ دکتر سلیمان عوده می گوید: «… او گمان کرده که من وجود عبد الله بن سبأ را به طور مطلق انکار می نمایم؛ البته این چنین ادعایی ندارم، بلکه در مجله ریاض و مقالات سابق خود اشاره نمودم که من در وجود عبدالله بن سبأ به طور مطلق توقف نموده ام، ولو به شدّت، موقعیت گسترده او را در فتنه ایام عثمان انکار می کنم».[13]
- محمد عماره: وی در کتاب خود چنین می گوید: «… فقط در یک روایت به موضوع عبدالله بن سبأ اشاره شده و آن، تنها مصدر برای نقل بقیه مورخان شده است».[14]
ج. برخی دیگر از اندیشمندان اهل سنت، کسانی هستند که عبد الله بن سبأ را شخصی حقیقی دانسته و برایش نقش و موقعیتی عظیم در فتنه قتل عثمان، جنگ جمل و صفین و … قائل هستند، که برای نمونه به بعضی از این افراد اشاره می شود:
- محمد بن جریر طبری: او اولین کسی است که قضیه عبد الله بن سبأ را در کتاب تاریخی خود نقل کرده است.[15]
- اسماعيل بن عمر بن كثير: او در بخشی از بحث خود در مورد عبد الله بن سبأ می گوید: «… وی بعد از اسلام آوردن، به بصره، کوفه، شام، مصر و آفریقا رفت و شروع به تهییج و تحریک توده ها کرد …».[16]
- عبد الرحمن بن محمد بن خلدون: او در بخشی از نوشتار تاریخی خود می گوید: «… او هنگامی که در مصر رحل اقامت افکند، عمال خلیفه (عثمان) را به باد فحش و ناسزا گرفت و در خطبه های خود به عثمان اخطار نمود که از خلافت استعفا دهد و مسند خلافت را برای تنها کسی که شایستگی احراز این مقام را دارد، واگذارد…».[17]
اسامی برخی دیگر از افراد این گروه عبارتند از:
- حسن ابراهیم حسن.[18]
- أحمد أمین مصری.[19]
- أحمد شبلی.[20]
- عباس محمود عقاد.[21]
- ابو الحسین ملطی.[22]
- دکتر علی سامی النشار.[23]
- محمد أبوزهره.[24]
- إحسان إلهی ظهیر.[25]
- دکتر ناصر قفاری.[26]
[1]. عسکری، سید مرتضی، عبد الله بن سبا و اساطیر أخری، ج،١، ص 17.
[2]. حسین، محمدكامل، فی ادب مصر الفاطمیة، ص 7.
[3]. الهلابی، عبد العزیز، عبد الله بن سبأ دراسة للروایات التاریخیة عن دوره فی الفتنة، ص 71 – 73.
[4]. سایت اندیشه قم به نقل از شعبان، محمد عبد الحیّ، صدر الأسلام و الدولة الإسلامیة.
[5]. جعیّط، هشام، الفتنة (جدلیّة الدین و السیاسة فی الإسلام المبَکر)، ص 75.
[6]. لواسانی، احمد، نظرات جدیدة فی تاریخ الأدب، ص 318.
[7]. سایت اندیشه قم به نقل از محمود، ابراهیم، أئمه و سحره عن مسیلمة الکذّاب و عبد الله بن سبأ، ص 192؛
[8]. سایت اندیشه قم به نقل از صالح، أحمد عباس، الیمین و الیسار فی الإسلام، ص 95.
[9]. الوردی، علی، وعاظ السلاطین، ص 274.
[10]. شیبی، کامل مصطفی، الصلة بین التصوف و التشیع، ص 89.
[11]. مصری، طه حسين، الفتنة الكبرى، مترجمان: شهيدى، سيد جعفر/ آرام، احمد، ص 132.
[12]. همان، ص 134.
[13]. ر.ک: سایت اندیشه قم به نقل از مالکی، حسین بن فرحان، صحیفه الریاض.
[14]. عمارة، محمّد، الخلافة و نشأة الأحزاب الإسلامية، ص 151.
[15]. طبري، محمد بن جرير، تاريخ الأمم و الملوک، تحقيق: ابراهيم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340.
[16]. ابن كثير، اسماعيل بن عمر، البداية و النهاية، ج 7، ص 167.
[17]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاريخ ابن خلدون، تحقيق: شحادة، خليل، ج 2، ص 587؛ اقتباس از سایت اندیشه قم.
[18]. حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الإسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج 1، ص 358.
[19]. مصری، أحمد أمین، فجر الإسلام، ص 269.
[20]. سایت اندیشه قم، به نقل از شبلی، أحمد، موسوسه التاریخ الإسلامی، ج 1، ص 627؛
[22]. ملطی شافعی، محمد بن احمد، التنبیه و الردّ علی أهل الأهواء و البدع، تعلیق: كوثری، محمد زاهد، ص 25.
[23]. سامی النشار، علی، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج 2، ص 18.
[24]. ابوزهره، محمد، تاريخ المذاهب الإسلامية في السياسة و العقايد و تاريخ المذاهب الفقهية، ص 46.
[25]. احسان الهي، ظهير، الشيعة و السنة، ص 24.
[26]. قفاری، ناصر، أصول مذهب الشیعة، ج 1، ص 78.