کپی شد
عبادت فرشتگان
مَلَك موجودى فرا طبيعى است. راه اثبات وجود او يا مراجعه به متون وحى و تعبد است و يا تجربه امدادهاى اين موجود در زندگى ايمانى بندگان (مخلصين از انبياء و اولياء). امام على (ع)، ملائکه را اين گونه توصيف مىنمايند:
“ملائكه را آفريدى و در آسمانهايت جايشان دادى! براى آنها خستگى، غفلت و معصيت نيست، ايشان عالمترين بندگان به تواند و از همه مخلوقات از تو خائفترند و از همه به تو نزديكتر و از همه به فرمان تو مطيعترند……… و عقلشان دچار خطا نشود و بدنشان خستگى ندارد. در اصلاب ساكن نشده در ارحام پنهان نشوند، و آنها را از آب گنديده (منى) نيافريدهاى، آنها را به گونهاى خاص آفريدى و در آسمانهايت جاى دادى و به جوارت آنها را كرامت بخشيدى و بر وحيت امينشان داشتى و از آفات و بليات نگه داشته و از ذنوب طاهرشان نمودى، اگر نيرويشان نمىدادى، نيرويى نداشتند و اگر تثبيتشان نمىنمودى، ثباتى نداشتند، اگر رحمتت نبود، اطاعت نمىكردند و اگر تو نبودى اين ها نبودند. با اين همه منزلتشان نزد تو و اطاعتشان براى تو و تقربشان به تو و عدم غفلتشان از تو و اوامرت، اگر آنچه را كه از ذاتت از آنها پنهان داشتهاى به آنها مىنماياندى، هر آينه اعمالشان نزد آنها كوچك مىنمود و شرمنده مىشدند و مىدانستند كه عبادتت نكردهاند آنگونه كه شايسته تو است؛ تسبيح تو را است كه خالقى و معبودى و عجيب بندگانت را مىآزمايى”.[1]
از جهت دیگر چون عبادت، چيزى جز اظهار عبوديت در مقابل رب و مولى و مالك خود نيست. هر چه درك عظمت و هيبت حق متعال بيشتر باشد، اين ظهور عبوديت و اظهار كوچكى در مقابل آن عظيم نمود بيشترى مىيابد. اين ظهور و اظهار بندگى نشانه كمال و درايت خود عبد است و از اين عبادت چيزى عايد معبود و ربّ نمىشود و لازم هم نيست كه چيزى عايد آن ذات اقدس گردد تا اين امر سبب خلق و تكوّن اين بندگان شود؛ زيرا اصل تكوّن و پيدايش اين ها، نمايش قدرت اله و اعطا نعمت وجود به اينها است.
حال اگر بنده ای با اختیار خود مشغول عبادت شود، اين عبادت او سبب صفاى باطن و كمال نفس خود او و در نتيجه پيشرفت او در مراتب عبوديت و انسانيتش مىشود. پس اثر اين تسبيح و تحميد و تكريم و تعظيم در بنده است و از اين عبادت فايدهاى متوجه ربّ نمىشود كه با ترك آن ضررى متوجه خدا شود. بلكه با ترك عبادت، اين عبد است كه خود را از ثمرات عالى آن محروم مىكند.
در جاى خود مسلم است كه عبادت مختارانه و آگاهانه بر عبادت تكوينى جبرى ارزش بيشترى دارد، لذا آن يكى اثرى دارد كه اين يكى ندارد، آن يك موجود بالقوه را بالفعل مىكند اما اين يكى ثمره فعليت ثابت است كه به بالاتر راهى ندارد و اگر تخلف كند، سقوط مىكند!
اگر در عبارات امير مؤمنان (ع) دقيق دقت شود: روشن مىشود؛ عبادات ملائکه به مقتضاى علم شهودى آنها به ذات حق و خوف و خشيت اين ها ناشى از هيبت و عظمت حق تعالى است. البته اين علم به تناسب وجود محدود آنها برايشان حاصل است و عبادتشان نيز متناسب با ذات محدود اين ها است، نه متناسب با ذات اقدس خدا.
خلاصه اين كه عبادت ملائکه اختيارى به آن گونه كه در انسان مطرح است و ملاك تشريع و تكليف است، نيست، لذا سبب ترقى و تعالى و تكامل و رشد آنها نمىشود، بله اگر اين عبادت را رها كرده يا تقصير كنند، سقوط مىكنند.
پس منشأ عبادت آنها علم آنها به ذات اقدس اله و درك هيبت و عظمت او از يك سو و حقارت و محدوديت وجودى خود از طرف ديگر است.
منابع و مآخذ:
1. قرآن كريم، فاطر، 1؛ صافات، 164؛ تكوير، 21؛ سجده، 5 و 12؛ انعام، 62؛ نحل، 2 و 102؛ بقره، 97؛ عبس، 16؛ معارج، 4؛ حجر، 21؛ حج، 22؛ نازعات، 5؛ تحريم، 6؛ ذاريات، 4؛ مؤمن، 7؛ نجم، 26؛ انبياء، 28 و 103؛ بقره، 161 و 33 – 30 و 248؛ آل عمران، 39 و 125 – 124؛ تحريم، 4؛ مريم، 7 و 19 – 16؛ زمر، 73؛ مدثر، 30؛ زخرف، 77.
2. طباطبايى، محمد حسين، الميزان، دفتر انتشارات جامعه مدرسين، قم، ص 13 – 5.
3. مصباح يزدى، محمد تقى، معارف قرآن، 3 – 1، در راه حق، چاپ2، 1368 ، قم، صص 295 – 283.
[1] ر.ك: الميزان، ج 17، صص 10 – 8.