Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

عبادت شیخ جعفر کاشف الغطاء

علمای دین همواره در کنار علم به عبادت می‌پرداختند و به آن عشق می‌ورزیدند، و برای کارهای روزانه از آن توشه می‌گزفتند.

شیخ جعفر در دل شب، برای عبادت و راز و نیاز بیدار می‌شد و تا سپیده دم، در حال تضرع و گریه و زاری بود، و صبحگاهان برای درس و بحث، و برای مقابله با دشمنان دین و مذهب، همانند شیر در این میدان‌های خطرناک وارد می‌شد و همواره پیروز و سربلند بود.[1]

محمد تقی برغانی درباره شیخ جعفر كاشف الغطاء می‌گوید:

«روزی مرحوم شیخ جعفركاشف الغطاء وارد قزوین شد، وقت خواب فرا رسید و همه خوابیدند و من هم در گوشه آن باغ خوابیدم. چون پاسی از شب گذشت، شنیدم شیخ مرا صدا می‌زند و می‌گوید: «برخیز و نماز شب به جای آر.» عرض كردم: «بلی بر می‌خیزیم.» شیخ رد شد و من دوباره خوابیدم. ناگهان صدایی به گوشم خورد؛ به دنبال آن روانه شدم. وقتی به نزدیك جایی كه سرو صدا می‌آمد رسیدم، دیدم جناب شیخ به تضرع و گریه و مناجات مشغول است و صدای ایشان چنان در من اثر گذاشت كه از آن شب تاكنون كه 25 سال می‌گذرد، هر شب بر می‌خیزم و به مناجات مشغول می‌شوم».[2]

 

[1] . عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص 259.

[2]. سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ص 226 و 227.

 

[1] . عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، فقهای نامدار شیعه، ص 259.