Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

ظهور صغرا در مهدویت

ظهور صغرا اصطلاحی است که در مقابل غیبت صغرا مطرح شده و منظور از آن، این است که همچنان که امام زمان (عج) قبل از غیبت کبرا دارای غیبت صغرا بودند، در مورد ظهور هم قبل از ظهور کبرا که ظهوری جهانی است دارای ظهور صغرا هستند. این مطلب به ظاهر مستند روایی نداشته و بحث جدیدی محسوب می شود.

از طرفی روایات بر ناگهانی بودن ظهور جهانی امام زمان (عج) دلالت دارند.[1] اگر منظور از ظهور صغرا صرفاً نزدیک تر شدن امر ظهور امام زمان (عج) باشد، این بحث دیگری بوده و به طور جداگانه می توان در این مورد به بحث و بررسی پرداخت. و می دانیم که بسیاری از نشانه های ظهور در عصر جدید محقق شده که قبلاً وجود نداشته و این مطلب به هرحال خبر از نزدیک تر شدن ظهور امام زمان می دهد.

در این بحث اصطلاحات دیگری نیز شبیه به ظهور صغرا مطرح است؛ نظیر ظهور جزئی، ظهور عرفانی و ظهور نوعی که در جای خود باید به طور مفصل به آنها پرداخته شود.

خود بحث تدریجی بودن ظهور امام زمان هم گذشته از اصطلاح ظهور صغرا – که توسط برخی مطرح شده- مقولۀ گسترده ای بوده و سیاق بحث در مورد آن شبیه بحث در مورد قیامت است و این که قیامت در عین دفعی بودن، امری تکوینی در کل خلقت بوده و عالم هستی به تدریج به سمت قیامت در حرکت است. و همچنان که قیامت، مراتب و مقامات مختلفی دارد و برای برخی عرفا پیش از قیامت کبرا آشکار می شود، ظهور هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود؛ از این لحاظ خود ظهور امام زمان هم مقدمۀ قیامت و مرتبه ای از آن محسوب می شود.

همچنان که از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: “مثل ظهور امام زمان همچون مثل قیامت (الساعه) است که کسی جز خداوند آن را در وقتش آشکار نمی کند و همچون باری بر دوش زمین و آسمان سنگینی می کند و بر شما وارد نمی شود، مگر به طور ناگهانی”.[2]

از طرفی در روایات معصومین آیاتی که خبر از قریب الوقوع بودن «الساعة» (قیامت) می دهند، به معنای ظهور امام زمان تفسیر شده است،[3] از جمله آن جا که خدای تعالی می فرماید: “ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قریب يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيد”؛[4] و تو چه دانی شاید ساعت نزدیک باشد. آنان كه ايمان نمى‏آورند آن را با عجله مى‏خواهند، ولى اهل ايمان از آن مى‏ترسند و مى‏دانند كه آن حق است، بدانيد آنان كه درباره ساعت (ظهور یا قیامت) مجادله مى‏كنند در گمراهى دورى هستند.

همچنین آیه: «اقتربت الساعة و انشق القمر»؛[5] ساعت نزدیک شد و ماه شکافته شد، نیز در ردیف آیاتی ذکر شده که در آنها «الساعه» به معنای ظهور است.[6]

با توجه به این آیات و روایات که امر ظهور را همچون امر قیامت تفسیر نموده اند، تمامی مباحثی که در مورد قیامت شناسی و معاد شناسی مطرح است، از بُعد دیگری در مباحث ظهور و آخر الزمان شناسی هم می تواند مطرح شود؛ چرا که این دو بحث رابطه تنگاتنگی با هم دارند.

 


[1]. مجلسی، بحار الانوار، ج 2، ص 164، مؤسسه الوفاء، 1404ق، بیروت.

[2]. همان، ج 36، ص 341، ح 205.

[3]. در يكى از تأليفات علماى شيعه بسلسله سند از مفضل بن عمر روايت شده است كه گفت: از آقايم حضرت صادق (ع) پرسيدم: آيا مأموريت مهدى منتظر وقت معينى دارد كه بايد مردم بدانند كى خواهد بود؟ فرمود: حاشا كه خداوند وقت ظهور او را طورى معين كند كه شيعيان ما آن را بدانند. عرض كردم: آقا براى چه؟ فرمود: زيرا وقت ظهور او همان ساعتى است كه خداوند ميفرمايد: يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها؛ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً.(اعراف، 187) و نيز اين همان ساعتى است كه خدا فرموده: يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها(نازعات، 42) و هم فرموده: إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ (لقمان، 34)، علم آن وقت فقط در نزد خدا است و در آيه ديگر فرمود: فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها(محمد، 18) و نيز فرمود: اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ (قمر، 1)و هم فرمود: ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ(احزاب، 63 )  يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ… (شوری، 18)، همان ، ج 53، ص 1.

[4]. الشوری، 17و 18.

[5]. القمر، 1.

[6]. بحار الانوار، ج 2، ص 164.