کپی شد
طبقه سى و یكم فیلسوفان مسلمان
طبقه سى و یكم
- میرزا هاشم اشكورى رشتى (م 1332 ق):
حكیم اشكورى از شاگردان حكیم قمشهاى، آقا على مدرس و میرزاى جلوه بوده است. او از اساتید مسلّم فلسفه و عرفان زمان خود بود و شاگردان بسیارى از حوزه پربركتش برخاستند. اشکوری یكى از اركانى است كه واسطه انتقال فلسفه و عرفان به طبقات بعدى است. وی مصباح الانس فنّارى را كه شرح مفتاح الغیب قونوى است حاشیه زد.[1]
- میرزا حسن كرمانشاهى (م 1336 ق):
او از معاصران اشكورى و شاگرد سه استاد مسلّم فوق الذكر بود. وی شاگردان بسیاری را تربیت كرده و نیز از اركان انتقال فلسفه به طبقات بعدی است.[2]
- میرزا شهاب الدین نیریزى شیرازى:
نیریزى شیرازى شاگرد حكیم قمشهاى و میرزاى جلوه بود. او در فقه و اصول نیز دارای مهارت و در عرفان نظرى محی الدینى ید طولایی داشته است. حكیم نیریزى مدرسه صدر تهران را محل اقامت خود قرار داده و به كار تحقیق، تدریس و تربیت شاگرد پرداخت. وی رسالهاى در «حقیقت وجود» نگاشت.[3]
- میرزا عباس شیرازى دارابى، معروف به حكیم عباس (م 1300 ق):
حکیم عباس از شاگردان حكیم سبزوارى و از اساتید مسلّم فلسفه در استان فارس بود. گفته شده: در معقول و منقول بارع (چیره دست) بود. اسفار را به خط خود نوشته و بر آن حاشیه زد. همچنین دعاى كمیل و قصیده معروف میرفندرسكى را شرح كرد. شیخ احمد شیرازى نجفى معروف به شانه ساز و میرزا ابراهیم نیریزى (كه هر دو از مدرسان حكمت در شیراز بودهاند) از شاگردان او بودهاند.[4]
- جهانگیرخان قشقایى (1243 – 1328 ق):
او در بزرگسالی عشق تحصیل به سرش افتاد و به دنبال فراگیری علم رفت تا آن جا كه استاد مسلّم فلسفه در اصفهان شد. قشقایی علاوه بر مقام علمى و فلسفى، در متانت، وقار، انضباط اخلاقى و تقوا نمونه بود. جهانگیرخان شاگرد آقا محمدرضا قمشهاى بود و در ابتداى تحصیل حوزه، درس میرزا عبدالجواد حكیم خراسانى و ملا اسماعیل اصفهانى دربكوشكى را درک كرد. وی در اصفهان درگذشت و در قبرستان تخت فولاد آن شهر به خاک سپرده شد.[5]
- آخوند ملامحمد كاشى (م 1332 ق):
آخوند کاشی فقیه، حكیم، عارف امامی و مدرس بزرگ فلسفه صدرالمتألهین در اصفهان بوده است. وی از معاصران جهانگیرخان قشقایی، و شاگرد آقا محمدرضا قمشهاى بود. در مدرسه صدر اصفهان مىزیست و همانند جهانگیرخان تا پایان عمر مجرد بود. بسیارى از اكابر و از جمله مرجع بزرگ مرحوم آقاى حاج آقا حسین بروجردى و مرحوم آقاى حاج آقا رحیم ارباب، از شاگردان او بوده اند. آخوند كاشى در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد نزدیک قبر جهانگیرخان دفن شد.[6]
- آقا میرزا محمد باقر اصطهباناتى (م 1326 ق):
وى از شاگردان آقا على حكیم، حكیم قمشهاى و میرزاى جلوه بود. از جمله شاگردان وی حاج شیخ محمد حسین اصفهانى غروى و مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدى بودند که علوم عقلی را از محضر او استفاده كردند. وی در جریان مشروطیت در اصطهبانات به قتل رسید.[7]
- میرزا على اكبر حكمى یزدى قمى (م حدود سال 1345ق):
وی از شاگردان سه استاد فوق الذكر و آقا میرزا حسین سبزوارى مقیم تهران است (شاید در نزد استاد اخیر ریاضیات آموخته است). اواخر عمرش را در قم مقیم بوده است. پس از ورود مجتهد بزرگ، مرحوم حاج شیخ عبد الكریم حائرى به قم و تشكیل حوزه و اجتماع فضلا، گروهى و از آن جمله مرحوم آقاى حاج سید محمد تقى خوانسارى از مراجع تقلید عصر و آقاى حاج سید احمد خوانسارى یكى دیگر از مراجع تقلید معاصر، و آیت اللَّه امام خمینى از محضر میرزا علی اکبر استفاده كردهاند.[8]
- حاج شیخ عبد النبى نورى (م 1344 ق):
وی جامع معقول و منقول بود. او در منقول شاگرد مرحوم میرزاى شیرازى بزرگ و در معقول شاگرد آقا على مدرس و احتمالًا شاگرد قمشهاى و جلوه بوده است. مرحوم آقا شیخ محمدتقى آملى؛ فقیه و حكیم معاصر، چهارده سال از محضر وی بهره گرفت.[9]
- حاج میرزا حسین علوى سبزوارى (1268 – 1352 ق):
او در معقول شاگرد حاجى سبزوارى و در منقول شاگرد میرزاى شیرازى بوده و به هوش، ذکاوت و حافظه معروف بود.[10]
- شیخ غلامحسین شیخ الاسلام خراسانى (1246 – 1319 ق):
وى مدت شش سال درس حاجى سبزواری را در سبزوار درک كرد و خود سال ها در مشهد مقدس مشعلدار علوم عقلى بود. مرحوم حاج شیخ عباسعلى خراسانى معروف به حاج فاضل از شاگردان او بوده است.[11]
- میرزا محمد سروقدى مشهدى:
وى از شاگردان حاجى سبزوارى و از مدرسان علوم عقلى در مشهد بود. حاج فاضل خراسانى از محضر او نیز استفاده كرده است.[12]
- ملا محمد هیدجى زنجانى (م 1339 ق):
وی حكمت و فلسفه را از محضر میرزاى جلوه استفاده كرد. سفرى به عتبات براى تكمیل معلومات رفت. در آن جا ضمن تحصیل علوم نقلى به تكمیل علوم عقلى پرداخت. پس از مراجعت به تهران، خود حوزه درس داشت و طالبان حكمت از محضرش استفاده مىكردند. مرحوم هیدجى حاشیهاى بر شرح منظومه حكیم سبزوارى دارد كه مورد استفاده است و مكرر چاپ شده است. حكیم هیدجى؛ مانند برخى از اسلاف خود، از تهذیب و صفاى نفس بهره كافى داشته و هم مانند برخى از آنها تا پایان عمر در حال تجرد باقى ماند.[13]
[1]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خدمات متقابل اسلام و ایران)، ج 14، ص 531.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 531 و 532.
[4]. همان، ص 532.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 532 و 533؛ كتابی، محمدباقر، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 1، مقاله 111.
[7]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خدمات متقابل اسلام و ایران)، ج 14، ص 533.
[8]. همان.
[9]. همان، ص 533 و 534.
[10]. همان، ص 534.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. همان، ص 534 و 535.